شنـاختِ مـن از مسعودِ کبیـر!

گزارشگر:نورالله نایاب/ دوشنبه 20 سنبله 1396 - ۱۹ سنبله ۱۳۹۶

mandegar-3پیش از این‌که قدوقامت الف را بشناسم و در ذهنم طراحی کنم و به روی کاغذ بیاورم؛ قدوقامت مسعود را می‌شناختم، از چهار ساله‌گی به بعد، قهرمان زنده‌گی من بوده. در بازی‌های کودکانه که بیشتر در آن‌وقت‌ها جنگ تمثیل می‌شد، در نقش مسعود ظاهر می‌شدم. همه شب قصۀ مسعود در قوش‌خانۀ مسجد محلۀ ما نُقل قصه‌ها بود، همه با اشتیاق می‌شنیدند و قصه می‌کردند.
تا صنف دهم که مکتب را در ولسوالی خوست خواندم، هر روز نام مسعود در مکتب، شهر و روستاهی تکرار می‌شد. خدا را شاهد می‌گیرم برای یک‌بار هم نظر مخالف در مورد مسعود نشنیدم. خوست‌ها هم یکی از پایههای مقاومت بود، هرگز پای طالب به خوستها نرسید؛ بقیه جغرافیای بغلان را گاهی اشغال کردند.
مردم سخت در تنگنا بود، مواد خوراکی گاهی در بازار پیدا نمیشد، اما باز هم نظر مخالفی به جنگ مقدس مسعود ابراز نمیشد. مسعود را کودکان همچو رستم داستان میشناختند، جوانان نجات‌دهنده و بزرگان امید پیروزی؛ خلاصه در جای که نام مسعود گرفته می‌شد، کسی به شکست فکر نمی‌کرد.
حالا که به عنوان معلم تاریخ مشاهدت خودم را در فرمول علت و معلولِ تاریخ برسی می‌کنم، به این نتیجه می‌رسم که مسعود از استثناات بشر است. همه مردم لشکر مسعود بود. مردم بدون قیدوشرط مسعود را عقل کُل قبول کرده بودند.
وقتی شایعۀ شهادت مسعود پخش شد، همه امیدها از مردم کوچیده بود، زمانی که خبر شهادت تایید شد؛ اندوه به اندازه‌یی بود که زمین و آسمان می‌گفت: بیا با من گریه کن! فصل برداشت محصولات بود. نویسنده بالای کاغذ، دهقان بر سر زمین، معلم در مکتب، سوداگر در بازار و ریش سفیدان در روستاها می‌گریستن.
با انتخاب خودم وقتی وارد صنف تاریخ شدم، عقل تحلیل و تجزیه را پیدا کردم، بر همه روایت‌ها معترض شدم، خواستم مسعود را آن‌گونه که هست، بشناسم، گذشته‌اش را از دید موافقان و مخالفان مرور کردم. چرای کار و پیکارش را برسی کردم و پس از مسعود را به مشاهده نشستم.
آنچه من دریافتم!
-از دید موافقان و مخالفان، مسعود ما را از حاشیه به متن تاریخ آورده، هویت تازه بخشیده و صاحب اقتدار ساخت.
-کار و پیکارش برای تأمین عدالت بوده و جنگ‌هایش مقدس؛
-اتفاقات پس از مسعود، زاوایه‌های پنهان شخصیت بی‌بدیل و چهرۀ کاریزمای مسعود را اشکار کرد؛
تأثیرگذاری مسعود به گونه‌یی است که خوی استبدادپذیری را در نسل ما کشته، آن سخن گهربارش که «من باشم یا نباشم، مقاومت ادامه دارد.» مصداق عینی پیدا کرده است.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.