احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران/ سه شنبه 21 سنبله 1396 - ۲۰ سنبله ۱۳۹۶
سوای اینکه جنرال عبدالرشید دوستم معاون اولِ ریاستجمهوری افغانستان چه مشکل حقوقییی دارد، بودن طولانیمدتِ او در خارج از کشور میتواند سوالبرانگیز و غیرقابلِ توجیه باشد. آیا آقای دوستم بدون آنکه سمت معاونت اول را از دست داده باشد، در تبعید بهسر میبرد؟ چرا آنگونه که اطرافیانِ آقای دوستم میگویند، به او اجازۀ ورود به افغانستان داده نمیشود؟ آیا ارگ ریاستجمهوری از چیزهای دیگری هراس دارد که ترجیح داده آقای دوستم همچنان به عنوان تبعیدی در خارج باقی بماند؟
اینها سوالهایی اند که در رابطه با غیبت طولانیمدتِ آقای دوستم مطرح اند و کمتر کسی این روزها وقت میگذارد که به چنین پرسشهایی پاسخ بدهد. ارگ ریاست جمهوری چنان وضعیت را به نفعِ خود تغییر داده که حالا حتا این شایبه را بهوجود آورده است که اصلاً دیگر فردی به نام دوستم در سمت معاونت اولِ ریاست جمهوری قرار ندارد.
آقای دوستم در زمان حضورش در قدرت برای چنین وضعیتی به صورتِ ناخواسته زمینهسازی کرد و یا چنان برخیها وضعیت را مدیریت کردند که حالا بودن و نبودنِ آقای دوستم در کابل و در صدارت یکسان به نظر برسد.
آقای دوستم وقتی نزدیک به دو ماه پیش تلاش کرد که از ترکیه وارد افغانستان شود، به هواپیمای حاملِ او اجازۀ نشست در فرودگاه مزارشریف داده نشد و او مجبور شد که نخست به ترکمنستان و بعدتر دوباره به ترکیه برود. از آن زمان تا به حال کمتر بحثی در مورد آقای دوستم در سطح کشور مطرح شده است و از جانب دیگر، آقای دوستم بدون آنکه به مسایل و مشکلاتِ پشت پرده بپردازد، فقط از آن سوی مرزها گاهی به مناسبتهای ملی اعلامیه صادر میکنـد و یا گاهی هم در برخی گزارشهایی که از نشانی او منتشر میشوند، تهدیدهای سرپوشیده علیه برخیها به مشاهده میرسد. اما از اینکه واقعاً وضعیتِ او چیست و چه زمانی به کشور برمیگردد، اصلاً حرف و حدیثی گفته نمیشود.
معاون اولِ ریاست جمهوری در حالی در تبعید به سر میبرد که رییس جمهوری کشور از قانونمداری و اصلاحات اداری سخن میگوید. آقای غنی در کمتر نشـستی در روزهای اخیر شرکت ورزیده که از موفقیتهای حکومتش در آوردن اصلاحات و قانونگرایی سخن نگفته باشد. آقای غنی مُصر است که با گذاشتن پا در جای پای شاه امانالله خان، اصلاحاتی را ادامه میدهد که او آغازگرش بوده است. آیا رویداد های اخیر کشور و به ویژه کنار زدن جنرال دوستم، بخشی از ادامۀ اصلاحات زمان امانالله خان است؟!
به نظر میرسد که آقای غنی تلاش دارد که ضمن جوسازی و مقایسۀ خود با یکی از شاهان پیشین کشور، فضایی را بهوجود آورد که افکار عمومی از اتفاقهایی که در سطح حکومت به وجود میآید، فاصله بگیرند. برنامۀ ارگ در راستای حذف برخی چهرههای سیاسی که همین حالا نیز از سمتهایی در دستگاه حکومت برخوردار اند، زیر نام اصلاحات دورۀ امانی، تلطیف میشود. اما این وضعیت با توجه به اینکه اصلاحات آقای غنی نیز اصلاحات بنیادی و قابل قبول برای جامعه نیست، تا چه زمانی میتواند دوام بیاورد؟
آقای دوستم در آخرین صحبتهای خود گفته است که به زودی وارد کشور میشود و در یک همایش کلان، ایتلاف نجات برای افغانستان را رسمیت میبخشد. آیا این میتواند تهـدیدی برای ارگ به حساب آید؟
قراین نشان میدهند که آقای غنی بیشتر از اینکه از حضور بیسروصدای دوستم در کابل و یا هر شهر دیگرِ کشور هراس داشته باشد، از رسیمت یافتن ایتلاف نجات میترسد. به همین دلیل نیز میبینیم که در کنار خاموشی تعمدیِ ارگ در مورد آقای دوستم، تلاشهایی را نیز به کار انداخته تا به شکلی او را در تبعید نگه دارد و یا مجبور سازد که با ارگ وارد سازش شود.
در حال حاضر، نشانۀ روشنی مبنی بر جورآمدِ ارگ و آقای دوستم و یا هریک از اعضای ایتلاف نجات دیده نمیشود. حرف و حدیثهایی هم که پس از دیدار صلاحالدین ربانی وزیر خارجۀ کشور و رییس جمعیت اسلامی با رییس جمهوری بر سرِ زبانها افتاد که مدعی جورآمد آنها بود، با سخنان روز شنبۀ آقای ربانی در مراسم قهرمان ملی کشور عملاً منتفی شدند. آقای ربانی در این مراسم به صورتِ واضح بر مواضع ایتلاف نجات تأکید ورزید و گفت که اصلاحات در ساختار نظام، از مطالبات اساسی آنها در حزب جمعیت است که تا عملی شدن آنها، دست از مبارزه برنخواهد داشت.
این مواضع جمع مواضعِ اخیر عطا محمد نور والی بلخ و آقای دوستم معاون اولِ ریاست جمهوری نشان میدهند که ایتلاف نجات خلافِ آن چه که برخیها گمان میبردند، از صحنه بیرون نشـده و همچنان به عنوان تهدید در برابر تیم ارگ ایستاده است. این مواضع بدون شک واکنش ارگ را در پی خواهد داشت و معلوم نیست که با استفاده از امکانات و نفوذی که در اختیار دارد، تا چه زمانی خواهد توانست که از ورود جنرال دوستم به افغانستان جلوگیری کند.
به هر حال، چه کسـی اذعان کند و نکند، جنرال دوستم در تبعید قرار گرفته و این به توانایی و پتانسیلِ اعضای ارشدِ ایتلاف نجات مربوط میشود که در مبارزه با چالشهایی که در برابرِ آنها قرار دارد و به ویژه قناعت دادن جامعۀ جهانی، چقدر موفق عمل خواهند کرد و آیا خواهند توانست بنبست فعلی را به نفعِ خود بشکنند یا خیـر.
Comments are closed.