احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:هارون مجیدی/ چهارشنبه 5 میزان 1396 - ۰۴ میزان ۱۳۹۶
کتابِ «احمدشاه مسعود به روایتِ همسرش»، توسط شکیبا هاشمی و ماری فرانسواز کولومبانی نوشته شده، افسر افشاری آن را به فارسی ترجمه کرده، برای بار نخست یک ناشر ایرانی آن را به نشر رسانده و واحد انتشارات بنیاد شهید مسعود آن را در افغانستان چاپ کرده است.
این اثر توسط ماری فرانسواز کولومبانی، روزنامهنگارِ مجلۀ «ال» و بانو شکیبا هاشمی، رییس سازمان غیر دولتی افغانستان آزاد گردآوری شده که در سال ۲۰۰۵ میلادی در اروپا به زبان انگلیسی به چاپ رسید و موفق به دریافت جایزۀ «وریته» در این سال از سوی هیأت داوران نیز شد.
این کتاب گفتههای پری گُل، همسر احمدشاه مسعود است که وقتی با مسعود ازدواج کرد، طبق سنت خانوادهگی نام صدیقه را برای او انتخاب کردند. اگر چه مسعود همیشه او را پری صدا میزده است.
چاپ دوم این کتاب به سال ۱۳۹۰ خورشیدی، در ۲۱۶ برگ و پانزده فصل به چاپ رسیده است.
فهیم دشتی در «پیش از پیشگفتار» این کتاب نوشته است: آنچه در این کتاب میخوانید، تصویری از شخصیت و زندهگی قهرمان ملی کشور است که از زبان همسرش روایت میشود. اصل این کتاب به زبان فرانسوی نوشته شده و طبیعت آن به گونهییست که واضحاً میتوان درک کرد، در اصل مخاطبین آن خارجیها استند.
همچنان گفته شده است که در چاپ بنیاد شهید مسعود از این کتاب، تلاش شده تا در حد امکان، نارساییهای نگارشی و زبانی از میان برداشته شود، اما برخی از این شکست و ریختها در این چاپ هم باقی مانده اند.
احمدولی مسعود، برادر قهرمان ملی کشور و رییس بنیاد شهید مسعود در «تقریظ» این کتاب نوشته است: آزادی افغانستان، هدف زندهگی برادرم بود. او از مشکلات اجتنابناپذیری هم که بعد از استقرار آزادی در کشور به وجود میآمد، آگاهی داشت و به موازات مبارزات روزمرهیی که در برابر دشمن انجام میداد، خواهان نهادهای رسمی بود تا استقلال، مردمسالاری، احترام به حقوق بشر، برابری مردان و زنان و سطح زندهگی مانند سایر کشورهای دنیا در آن تضمین شود. او در آرزوی تدوین یک قانون اساسی جدید و انتخابات پارلمانی بود.
به باور رییس بنیاد شهید مسعود: مطالب این کتاب، روشنگری خاصی در مورد زندهگی خصوصی فرمانده مسعود که به دلایل امنیتی در سالهای سخت جنگ و مقاومت در تاریکی مانده بود، به ارمغان میآورد. این کتابِ مستند، برای تاریخ کشور ما از اهمیت قابل ملاحظهیی برخوردار است و میراث ارزشمندی برای نسلهای آیندۀ ما خواهد بود.
البته هیچ عکسی از همسر مسعود در این کتاب دیده نمیشود و همانگونه که گردآورندهگان کتاب در مقدمه گفته اند، شما هیچ وقت عکسی از او نخواهید دید علت این امر را با خواندن کتاب خواهید فهمید.
آنگونه که در مقدمه آمده است، گردآورندهگان این کتاب در دیدار با مسعود اجازه میگیرند تا با همسرش دیداری داشته باشند و اولین گفتوگو با همسرش در زمان حیات مسعود انجام میشود و سه هفته بعد مسعود شهید میشود و ملاقاتهای دیگر با خانم مسعود پس از شهادت قهرمان ملی کشور صورت میگیرد.
در برگهای این کتاب میخوانیم: «هنگامی که صدیقه مسعود را دوباره میبینیم، توصیف لبخند فرمانده مسعود زمانی که نزد او از خانمش تعریف کردیم، زیباترین هدیۀ ما به این زن سیوچهار ساله است که مرگ همسرش او را درهم شکسته است… در جریان این ملاقات، او پذیرفت که کتابی در بارۀ شوهرش بنویسیم. این حقیقت که فرمانده از او خواسته بود تا با ما ملاقات کند و عقایدش را در مجلۀ «ال» بیان کند، هیچ وقت سابقه نداشت. به ما این اجازه داد که به حریم خصوصی او وارد شویم».
و اینگونه به تدریج با صدیقه مسعود دوست میشوند و چندینبار در ایران، جایی که همسر مسعود با فرزندانش بعد از شهادت مسعود در آنجا به سر میبردند و چندبار هم در پنجشیر ساعاتهای طولانی صحبتهای او را ضبط میکنند.
صدیقه مسعود در درۀ پنجشیر به دنیا آمده است و آنگونه که در این کتاب بیان شده، از کودکی با جنگ بزرگ شده است. او ۱۷ سال بیشتر نداشته که کاملاُ محرمانه با فرمانده مسعود ۳۴ ساله ازدواج کرده است.
تصویری که شماری از احمدشاه مسعود دارند، مبارزی است که بیشتر عمر خود را جنگ کرده است و همیشه اسلحه بر دوش بوده است، ولی در این کتاب همسرش ناگفتههای زیادی از زندهگی شخصی، روحیات و خلوت مسعود میگوید. این کتاب در ۱۵ فصل جداگانه گردآوری شده است که بخشهای اولیۀ کتاب، سرگذشت همسر مسعود پیش از ازدواج با او است و بخشهای بعدی به دوران زندهگی مشترک آن دو مربوط میشود.
Comments are closed.