بازی خطرناک ارگ و انتخابات

گزارشگر:احمد عمران/ سه شنبه 9 عقرب 1396 - ۰۸ عقرب ۱۳۹۶

به نظر می‌رسد که کمیسیون انتخابات توانایی برگزاری انتخاباتِ آینده را ندارد و از حالا به گونه‌هایی نشان می‌دهد که اگر انتخابات سال آینده برگزار نشود، کسی زیاد مسأله را کلان نسازد. چنین طرحی اگر به اجرا گذاشته شود که زیاد بعید هم نیست، می‌تواند تبعاتِ خطرناکی را برای کشور رقم mandegar-3زند.
طی پنج ماه گذشته کمیسیون انتخابات، خود را درگیرِ روزمره‌گی کرد و وقتی را که باید برای اصلاحات انتخاباتی صرف می‌کرد، به چانه‌زنی‌های بی‌مورد و کاملاً غیرضروری هدر داد. حالا پس از پنج ماه وقت‌تلفی بر سرِ تغییر ساختار رأی‌دهی، کمیسیون می‌گوید که ساختار قبلی تغییر نخواهد کرد و رای‌دهنده‌گان به همان شیوه‌های قبلی به پای صـندوق‌های رای باید بروند. آن‌ها خود اعتراف می‌کنند که شیوه‌های قبلی می‌تواند میزان تقلب و فساد در انتخابات را به نحو چشم‌گیر و غیرقابل پیش‌گیری افزایش دهد، ولی چاره‌یی غیر از این هم وجود ندارد؛ انتخابات یا باید برگزار نشود و یا اگر هم برگزار شود، فقط به همان شیوه‌های سابق ممکن خواهد بود.
اعتراف دیرهنگامِ کمیسیون به ناتوانی در تغییر شیوۀ رای‌دهی، می‌تواند از حالا تأثیرهای خود را بر انتخاباتِ آینده بگذارد. شهروندان کشور از مدت‌ها به این طرف در انتظار کارکردهای کمیسیون انتخابات در موجودیتِ اعضای جدید آن اند تا تکلیفِ خود را با انتخابات آینده روشن بسازند، و حالا وقتی کمیسیون می‌گوید که هیچ تغییری در روند رای‌دهی اعمال نخواهد شد، تعبیر آن در میان شهروندان کشور چه خواهد بود؟
متأسفانه کمیسیون انتخابات هیچ‌وقت به نحو قناعت‌بخش نتوانست خود را از سیطرۀ نفوذ قدرتمندان و به‌ویژه ارگ ریاست‌جمهوری بیرون کند. هم در زمانِ آقای کرزی و هم حالا کمیسیون بیشترین ضربه را از سوی این نهاد متحمل شده است. در زمان آقای کرزی، دست‌اندازی‌ها در مسایل انتخاباتی به حدی شدت یافته بود که کمیسیون انتخابات عملاً به کمیسیونی تحت امرِ ارگ تبدیل شده بود. قرار بود که این تعاملِ نامیمون از سوی دولت وحدت ملی شکستانده شود و کمیسیون به عنوان نهادی مردمی و غیرجانب‌دار به امور انتخاباتی در کشور سروسامانِ تازه ببخشد. ولی سه سال پس از درگیری‌ها و چانه‌زنی‌های نفس‌گیر برای ایجاد کمیسیون با صلاحیت و قانونی، حالا دوباره به همان نقطۀ اول برگشته‌ایم.
کمیسیون چگونه می‌تواند اعتماد برباد رفتۀ خود را دوباره اعاده سازد؟ چگونه رای‌دهنده‌گان باور کنند که رای آن‌ها در تقلب‌های سازمان‌یافته و مهندسی‌شده هدر نمی‌رود؟ چگونه شهروندان می‌توانند قبول کنند که به عنوان شهروند، نقشی در سرنوشت سیاسی‌شان خواهند داشت؟
در حال حاضر، همۀ این امیـدها را کمیسیون انتخابات به یأس مبدل کرده و حرف‌های اخیرشان در مورد برگزاری انتخابات آینده که در هاله‌یی از ابهام و دودلی ابراز شد، شهروندان کشـور را نسبت به آیندۀ انتخابات از حالا دچار تردید کرده است. دولت وظیفه دارد در صورت تمایل به برگزاری انتخاباتِ شفاف و عادلانه، از حالا با جدیت مسالۀ انتخابات را در اولویتِ کاری‌اش قرار دهد و با انجام نقش مثبت، نگرانی‌هایی را که به وجود آمده، کاهش دهد.
نقشی را که تا امروز ارگ در مسایل انتخاباتی بازی کرده، نقشی غیرسازنده و مخرب بوده است. برکناری غیرمترقبۀ رییس دارالانشای کمیسیون انتخابات، اولین زنگِ خطر برای انتخابات آینده می‌تواند به شمار رود. این برکناری حتا اگر به دلایل موجه و قانونی صورت گرفته باشد، با شیوه و مکانیسم فعلیِ آن سوال‌برانگیز است. اگر رییس دارالانشا توانایی مدیریتِ این نهاد را نداشت، مقصر چه کسی است؟ آیا در گزینشِ او کسانی غیر از رییس جمهوری و رییس اجرایی کشور نقش داشته‌اند؟ چرا چنین شخصی را به چنین سمتِ مهمی برگزیدند که حالا مجبور شده‌اند او را کنار بگذارند؟
در همین حال، در گزینش اعضای کمیسیون‌های انتخاباتی نیز نقش اساسی را سران دولت و به‌ویژه رییس‌جمهوری بازی کرده است و اگر مشکلی در روند برگزاری انتخابات به وجود بیاید، بدون شک مسوولیتِ آن به دوش آقای غنی خواهد بود. آقای غنی برای ماه‌های متمادی، روند اصلاحات انتخاباتی را در قبضۀ خود محبوس کرد به این بهانه که باید اصلاحات به گونۀ نظام‌مند و کامل صورت گیرد. در حالی که هدف اصلیِ او از این مشکل‌تراشی‌ها، هیچ ربطی به اصلاحات و شفافیت انتخابات نداشت. آقای غنی می‌خواست که کمیسیونی را به‌وجود آورد که اعضایش عملاً از او فرمان ببرند و تحتِ امرش باشند؛ چیزی که حالا با برخوردها و دودسته‌گی‌های به‌وجود آمده در کمیسیون‌های انتخاباتی خود را آشکار کرده است.
کمیسیون انتخابات به جای این‌که در پی اصلاح نظام فاسد انتخاباتی کشور باشد، به دو دسته تقسیم شده و به صورتِ پیوسته مشغول نزاع‌های داخلیِ خود هست. یک تعداد متهم اند که با ارگ سروسری دارند و عدۀ دیگر متهم اند که از قصر سپیدار دستور می‌گیرند و در این میان، چیزی که به فراموشی سپرده شده، اصلاحات و تغییرات انتخاباتی است.
وضع کمیسیون شکایات هم که اظهر من الشمس است و نیاز به توضیح ندارد. این نهاد نشـان می‌دهد که چنان در چنددسته‌گی و روابط قدرت، خُرد و خمیر شده که ممکن نیست بتواند از زیر بار مشکلاتِ خود قد راست کند. در چنین وضعیتی، چگونه ممکن است که به سلامت انتخاباتِ آینده باور داشته باشیم؟
اگر دولت‌مردان کشور به انتخابات و ارزش‌های مردم‌سالارانه ذره‌یی اعتقاد و باور دارند، باید به صورت فوری اعضای فعلیِ کمیسیون‌های انتخاباتی را خلع صلاحیت کرده و در پی جایگزین‌های مطمین، توان‌مند و دارای صلاحیت برای این نهـادها باشند. اعضای فعلیِ کمیسیون‌های انتخاباتی پیش از آن‌که یک انتخاباتِ دیگر را به بحران بکشند، خوب است که در کمیسیون‌های انتخاباتی حضور نداشته باشند. آن‌ها کسانی نیستند که با مسایل انتخاباتی آشنایی داشته باشند. ادبیاتی را که این افراد در نشست‌های خبری خود به کار می‌برند، از عمق بی‌صلاحیتی و عدم فهم‌شان از مسایل انتخاباتی پرده برمی‌دارد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.