احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران/ شنبه 27 عقرب 1396 - ۲۶ عقرب ۱۳۹۶
مثل اینکه قرار بود روزی زخمِ چرکینِ کمیسیون انتخابات همانطور که حدس زده میشد، سر باز کند و افتضاحی دیگر را بر دامنِ کسانی بنشاند که برنامۀ مهندسی انتخابات را در سر میپرورانند.
کنار زدنِ نجیبالله احمدزی رییس کمیسیون انتخابات با اینهمه بیحرمتی و خوارداشت، چیزی نیست مگر نتیجۀ یک بازیِ مضحک و از قبل طراحیشده که در اتاق فکرِ تمامیتخواهان نضج گرفته است. پیش از این، ارگ ریاست جمهوری امامالدین وریماچ رییس دبیرخانۀ کمیسیون را از وظیفهاش به دلیلِ بیکفایتی برکنار کرد اما بدون آنکه این فرمان صورت عملی پیدا کند، آقای وریماچ همچنان به کارش در کمیسیون ادامه میدهد. مثل این است که هیچ چیزی اتفاق نیفتاده و اصلاً مسـالۀ برکناری مطرح نبوده است.
حالا هم به صورت غیرمترقبه، ارگ فرمانِ برکناری نجیبالله احمدزی رییس این کمیسیون را امضا کرده است. ارگ دلیلِ این تصمیم را نامۀ پنچ عضو دیگرِ کمیسیون انتخابات مبنی بر بیکفایتی مدیریتیِ آقای احمدزی اعلام کرده است. ارگ میگوید پنج عضو کمیسیون انتخابات، نامهیی به این نهاد فرستاده اند و خواهان برکناری آقای احمدزی شده اند.
جالب اینجاست که گفته میشود شخص آقای احمدزی نیز با این طرحِ همکارانِ خود در کمیسیون موافق بوده است. نامهیی که به دست رسانهها افتاده، نشـان میدهد که نام آقای احمدزی نیز در این نامه بدون امضایِ او درج شده است. طُرفه اینکه: کسی خود به بیکفایتیِ خود اعتراف کنـد و بعد از همکارانِ خود بخواهد که او را از سمتش برکنار کنند!… آیا چنین سناریویی به واقعیتهای افغانستان نزدیکی دارد که کسی واقعیتِ آن را بپذیرد؟
در افغانستان چیزی که مسوولانِ امور کم ندارند، کفایت و شایستهگیِ مدیریتی است. در شانزده سال گذشته هیچیک از مدیران ارشد کشور به اتهام بیکفایتی کاری، از وظایفشان سبکدوش نشده اند. ضمناً در این سالها هیچیک از مدیرانِ بلندپایه اعتراف نکرده است که موقعیتِ فعلی، در خور تواناییهایش نیست. اگر مشکلی بوده، کاملاً خلافِ این موضوع بوده است. به این معنا که مدیران ارشدِ کشور همیشه نالیده اند که پستهایشان کوچکتر و ضعیفتر از تواناییهای کاریِ آنهاست.حالا چگونه آقای احمدزی اینقدر جنتلمن شده که به بیکفایتی کاریِ خود اعتراف کرده است؟
پس به احتمال زیاد، قضیه چیز دیگری است و مسایل دیگری پشتِ قضیۀ برکناری آقای احمدزی وجود دارد.
شخص آقای احمدزی به برکناری خود از ریاست کمیسیون انتخابات واکنش نشان داده و گفته که این تصمیم غیرقانونی گرفته شده است. آقای احمدزی همچنین تهدید کرده که اگر ریاست جمهوری نسبت به این تصمیمِ خود تجدید نظر نکند، مسایلی را افشا خواهد کرد که به ضررِ این نهاد خواهد بود.
در اینکه آقای احمدزی چیزهای زیادی را در مورد کمیسیون و ارگ میداند، جای شک نیست. به گمانِ غالب در رفتوآمدهایی که اعضای کمیسیون به ارگ ریاست جمهوری داشته اند، مسایلی مطرح شده که به برکناری آقای احمدزی انجامیده است. آنگونه که آقای احمدزی میگوید، دلیل برکناری او، عدم تن دادن به خواستههای نامشروع ارگ بوده است. اما به نظر نمیرسد که واقعیتِ قضیه این بوده باشد.
آقای احمدزی پیش از هر عضو دیگرِ کمیسیون انتخابات، آمادۀ همکاری و تبانی با ارگ بود. او به صورتِ تصادفی به ریاست این کمیسیون برگزیده نشده بود، بلکه در عقب گزینشِ او به عنوان رییس کمیسیون نیز دستهایی کار کرده بودند و حالا در کنار زدنِ او نیز همان دستها دخیل بودهاند. آقای احمدزی به گمان غالب در نقشی که به او سپرده شده بود، بیکفایتی نشان داده و همین امر سبب شده که ارگ تصمیم به برکناریِ او بگیرد. در ضمن، به هیچ صورت قابل پذیرش نیست که اعضای دیگرِ کمیسیون انتخابات به تنهایی چنین تصمیمی را گرفته باشند. زیرا همۀ اعضای فعلیِ کمیسیون انتخابات به یک میزان از بیکفایتیِ کاری رنج میبرند و اگر قرار بود که به یک چنین “دلیل موجه” افرادی از وظایفشان سبک دوش شوند، باید تمام اعضای کمیسیون چنین برگهیی را علیه خود امضا میکردند.
از سوی دیگر، ریاست کمیسیون انتخابات چنان سمتِ تعیینکننده نیست که با رفتن آقای احمدزی مشکلات کمیسیون حل شود. اعضای کمیسیونهای انتخاباتی همه دارای حقوق و وظایفِ یکسانی اند و هیچ یک بر دیگری از نظر موقعیتِ کاری برتری ندارد. تنها وقتی که اعضای جدید انتخاب شدند، آنها در میانِ خود دست به گزینش میزنند و یکی را رییس و دیگری را معاون برمیگزینند.
از آغاز روند گزینش اعضای کمیسیون انتخابات، مشخص نیست که چه کسی در چه موقعیتی باید قرار گیرد؛ زیرا آنها از نظر حقوقی همه علیالسویه اند و میتوانند رییس و یا معاون شوند. آقای احمدزی نیز در جریان یک انتخاباتِ درونتشکیلاتی به چنین سمتی دست پیدا کرد، جمعِ کسانی که از بیرون به چنین گزینشی نظر مثبت داشتند و میخواستند که شخصِ او را در این مقام ببینند. اما از اینکه ارگ ریاست جمهوری از کنار زدن احمدزی میخواهد به چه هدفهایی دست پیدا کند و یا چرا به فکر کنار زدن او افتـاد، نمیتوان با قاطعیت سخن گفت.
احتمالاً خیلی مسایلِ دیگر وجود داشته که ارگ ریاست جمهوری تن به قربانی کردنِ احمدزی داده است. حالا اما با گزینش فرد دیگری در کمیسیون انتخابات، میتوان امیـدوار بود که وضعیتِ آن بهتر از گذشته خواهد شد؟
پاسخ به این پرسش بدون تردید منفی است. اعضای فعلیِ کمیسیون در طی مدت کاریِ خود ثابت کردهاند که نه توانایی مدیریت انتخابات را دارند و نه هم این فرصت برایشان داده میشود که چنین تواناییهایی را به دست آورند. حکومت و به ویژه ارگ ریاست جمهوری خلاف آنچه که همیشه ادعا کرده، در امر انتخابات غیرجانبدار نیستند. همین برکناری رییس کمیسیون نشان داد که چقدر این نهاد در کمیسیون انتخابات نفوذ دارد. حالا هم با آمدنِ فرد دیگری در کمیسیون، هیچ چیز تغییر نمیکند.
کنار زدن رییس فعلی، شاید افکار عمومی را یک مقدار از خط اصلی مسایل انتخابات منحرف سازد، ولی به هیچوجه قناعت عمومی را برای برگزاری انتخابات سالم و به دور از تقلب به وجود نخواهد آورد. در همین حال، این نکته را نیز فراموش نکنیـم که هیچ آمادهگییی برای برگزاری انتخابات شورای ملی در سال آینده گرفته نشده و هنوز این مسأله در هالهیی از ابهام قرار دارد.
Comments are closed.