احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران/ شنبه 11 حمل 1397 - ۱۰ حمل ۱۳۹۷
هنوز مشکل شناسنامههای الکترونیکی پابرجاست و کسی نمیداند چه زمانی برای آن راهحلی پیدا خواهد شد که مشکلِ تازهیی که بدون پیوند با شناسنامهها نمیتواند باشد، سر برآورده است. در تازهترین مورد، یک نهاد سویدنی، سرشماری جمعیتِ افغانستان را از راهِ فضا انجام داده است. بر اساس این سرشماری، جمعیت کشور از آنچه که گفته میشد نهتنها افزایشِ چشمگیر پیدا کرده، بل جابهجاییهای جمعیتی نیز به میزان قابل توجهی صورت پذیرفته است. این سرشماری تازه میگوید که جمعیت افغانستان نه ۲۹ یا ۳۰ میلیونی است که قبلاً ادعا میشد و نه هم مناطقی که پُرجمعیت خوانده میشدند، رقم بالایی از جمعیت را در خود گنجاندهاند. بر اساس این سرشماری، جمعیت افغانستان از مرز ۳۴ میلیون نفر گذشته که نیم همین جمعیت، واجد شرایط شرکت در انتخابات اند؛ یعنی ۱۷ میلیون نفر در انتخاباتهای آینده باید شرکت داشته باشند. در همین حال، بر اساس این سرشماری، جمعیت ولایتی مثل هلمند که قبلاً نهصد هزار ذکر شده بود، به دو و نیم میلیون تن افزایش یافته است. اما جمعیت ولایتهای دیگری که در شمال و مرکز افغانستان یعنی مناطق عمدتاً غیرپشتوننشین واقع اند، به مراتب کمتر از چیزیست که قبلاً ادعا میشد. این سرشماری، جمعیت ولایتهایی مثل کنر، پکتیا، پکتیکا و برخی دیگر از ولایتهای جنوبی و شرقی را خیلی بالا نشان میدهد.
چند نکته در مورد این سرشماری و پیامدهای آن قابل ذکر است:
۱) واقعاً مشخص نیست که سرشماری جمعیتِ یک کشور از راه فضا چقدر قابل اعتماد و درست میتواند باشد. من نشنیدهام که کشوری جمعیتِ خود را از طریق فضا مشخص کرده باشد ولی اگر چنین امری ممکن نیز باشد که از فناوری فعلی بعید نمینمایدـ از کجا معلوم است که این سرشماری جمعیت چیزی باشد که واقعیتهای جمعیتی کشور را به نمایش بگذارد. نهادی که این سرشماری را انجام داده، به اندازهیی متعبر و شناختهشده نیست که بتوان دادهها و دریافتهای آن را منطبق به واقعیت دانست.
۲) گفته میشود که این سرشماری به خواستِ ارگ ریاستجمهوری بهوسیلۀ این نهاد سویدنی صورت گرفته است. سوال اینجاست که از چه زمانی ارگ به فکر سرشماری جمعیت افتاده و چرا از چنین امری، حالا که کار گویا انجام یافته، همه اطلاع پیدا میکنند؟ آیا ضروری نبود که بحث سرشماری جمعیتِ کشور قبلاً با شهروندان آن در میان گذاشته میشد و حداقل در این خصوص دیدگاه نهادهای مسوول، پارلمان و جامعۀ مدنی کشور گرفته میشد؟ سوال بعدی این است که ریاست جمهوری با چنین سرشماریِ جمعیتی چه میخواهد انجام دهد؟ در دیگر کشورها، سرشماری جمعیت به این دلیل صورت میگیرد که دولت در خدماترسانی به کل جامعه بتواند به صورتِ یکسان عمل کند و در ضمن مشخص باشد که در مناطق مختلف چه نیازهایی به عنوان نیازهای فوری مطرح اند.
۳) چرا برخی مناطق کشور در این سرشماری جمعیتی بالاتر از آنچه که قبلاً گفته میشد، دارا شدهاند ولی برعکس، مناطقی که دارای جمعیت بالا بودهاند، کمتر نشان داده شده است؟ آیا در این مورد قصد و نیتِ خاصی وجود دارد؟… بدون شک افزایش جمعیت در برخی مناطق با سیاستهای ارگ میتواند همخوانی داشته باشد. شاید هنوز همه به خاطر داشته باشند که در انتخابات گذشته در برخی مناطق جنوبی و شرقی، مردم بیشتر از تعدادی که کارت رادهی داشتند، در انتخابات شرکت کرده بودند و یا چنین نشان داده شد که شرکت کردهاند. حالا از سرشماری تازۀ جمعیت، ارگ ریاست جمهوری و هر گروه دیگری که بخواهد بر طبل برتریطلبیهای قومی و زبانی بکوبد، میتواند استفاده کند. اگر در انتخاباتِ بعدی اکثریت رایدهندهگان از ولایتهای جنوبی و شرقی باشند، بر اساس سرشماری جدیدِ جمعیت کاملاً درست خواهد بود و هیچ کسی اعتراض کرده نمیتواند. همین طور اگر در انتخابات آینده از ولایتهای مرکزی، شمالی و یا غربی تعداد بیشتری مطابق به جمعیت واقعیشان بخواهند در انتخابات شرکت کنند، به آسانی میتوان آن را بر اساس سرشماری جدید جمعیت تقلیل بخشید.
۴) این سرشماری میتواند پیامدهای بسیار خطرناکی برای افغانستان داشته باشد. تجربه نشـان داده که در گذشته نیز چنین ادعاهای غیرواقعییی وجود داشته ولی از آنجایی که نه وسایل ارتباطی به اندازۀ امروز گسترده بوده و نه مردم اطلاعات کافی از وضعیت کشور داشتند، همه چیز واقعی تلقی میشد؛ اما در شرایط فعلی قبولاندن هر خزعبلاتی به نام واقعیتهای اتنیکی و جمعیتی کشور، خوابی بیش بوده نمیتواند. ارگ ریاست جمهوری بر اساس منافع گروهی و قومی خود، چنین سرشمارییی را صورت داده ولی پذیرش آن از سوی شهروندان کشور دور از تصور است. با چنین ارقام و اعداد خیالی، فقط میتوان خود را فریب داد و فکر کرد که دیگران چیزی نمیدانند و حرفشان را باور میکنند. شاید ارگ بر اساس این سرشماری، امکاناتِ بیشتری را به مناطقی که جمعیتشان ظاهراً افزایش یافته، گسیل کند و یا به نحوی در انتخابات تلاش کند که آرای بیشتر را به این مناطق اختصاص دهد. بدون شک بحرانی که بعداً به وجود خواهد آمد، گستردهتر و عمیقتر از بحرانی خواهد بود که در سال ۱۳۹۳ پس از انتخابات ریاست جمهوری شاهد آن بودیم. در آن انتخابات نیز تقلب جمعیتی صورت گرفت و مناطقی خلاف واقعیتها با انفجار جمعیت وارد انتخابات شدند که تبعاتِ آن را همه دیدند.
۵) از چنین سرشمارییی، بوی تجزیه به مشام میرسد و میتواند عملاً اقوام و باشندهگان مناطق مختلفِ کشور را رو در روی هم قرار دهد؛ اقوام و باشندهگانی که اگر به دور از سیاستهای تفرقهافکنانۀ برخی سیاستمداران و دلالانِ سیاسی قرار داشته باشند، به آرامی و خوشی در کنار هم زندهگی مسالمتآمیز دارند و به جز انسانیتِ یکدیگر به هیچ رنگ و زبانی تعلق ندارند. آیا واقعاً برنامۀ تجزیۀ افغانستان روی میز قرار گرفته است؟ این چیزی است که گذشتِ زمان به آن پاسخ خواهد داد.
Comments are closed.