احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۶ جدی ۱۳۹۱
آزادسازیِ زندانیان طالبان در این روزها شدت یافته و هفته گذشته نزدیک به ۳۰۰ زندانیِ طالب از زندانهای بگرام رها شدهاند. همچنین قرار است تا پایانِ این هفته، دهها زندانیِ دیگرِ طالبان نیز از زندان آزاد شوند. چندی پیش نیز حکومت افغانستان شماری از مقامهای بلندپایه طالبان را از زندانهای پاکستان رها کرده است.
هرچند نفس رهایی زندانیان امری پسندیده میباشد؛ اما روش و مکانیسمی که در این پروسه روی دست گرفته شده است، بهشدت خطرناک مینماید؛ زیرا رهایی زندانیان طالبان در دو سطح؛ هم در سطح رهبری و چهرههای درشت، و هم در سطح فرماندهان کوچک و سربازان، بدگمانیها و نگرانیهایی را برمیانگیزد بهویژه اینکه این رهاسازیها در حالی صورت میگیرند که نمایندهگانِ این گروه در کنفرانس پاریس نشان دادند که به هیچ عنوان با دولت افغانستان سرِ آشتی ندارند.
حالا هیچ قرینهیی که واضح بسازد طالبانِ رهاشده از بند میتوانند طبق انتظارِ حکومت افغانستان به جنگ یازده ساله پایان بدهند، وجود ندارد؛ زیرا آنچه ماهیتِ جنگ افغانستان را تشکیل میدهد، اصل دیگریست که حکومت افغانستان به آن توجه ندارد. این اصل همانا حل مسایل و مخاصماتِ پاکستان با افغانستان است و تا زمانی که اینها حل نشوند، کشتی سرگردانِ صلح به ساحلِ مقصود نمیرسد.
در حال حاضر رها شدنِ زندانیان طالب بهخصوص رهبران و خشنترین افراد آنها از زندانها طبق یک برنامه گنگ و مبهم، این گمان را تقویت کرده است که معامله جدیدی در راه است و بیم آن میرود که طالبان رها شده بهخصوص رهبرانِ آنها با رفتن به صف طالبان، مواضع آنان را هرچه بیشتر مستحکم سازند؛ همان چیزی که در گذشته پس از رها کردنِ زندانیان طالبان از زندانها صورت پذیرفته است. همچنان تاکنون معلوم نیست که بلندپایهگان طالب که از زندانهای پاکستان رها شدهاند، کجا رفتهاند و اگر هم در سایه حکومت آقای کرزی زندهگی میکنند، چه توانی برای آوردنِ صلح به افغانستان خواهند داشت.
ترس از آن است که رهاییهای زندانیان طالب بدون توجه به تبعات آن، برای مردم افغانستان و آینده کشور گران تمام شود. از یکسو، آنانی که دیروز در برابر طالبان رزمیدهاند، به هیچ عنوان از رهایی زندانیان طالبان استقبال نمیکنند و آن را حرکتی در برابرِ خود قلمداد مینمایند و از دیگرسو، تمام احزاب و جریانهای سیاسی و نهادهای مدنی و فعالان اجتماعیِ کشور با برنامههایی که حکومت افغانستان روی دست گرفته است، سرِ آشتی ندارند. اما تکرویِ حکومت در پیمودنِ این مسیرِ پُرخطر همچنان ادامه دارد و در این برهه که برنامه انتقال مسوولیتهای امنیتی، آخرین مرحله خود را سپری میکند و ضعف نهادهای امنیتی در امرِ حفاظت از جانِ مردم نیز هر روز آشکارتر میشود، اینگونه تکتازیها خبر از آیندهیی مبهم و دلهرهآور میدهند.
نمیتوان بهسادهگی انتظار داشت که رها کردنِ رهبران و سربازانِ طالبان از زندانها، مقدمهیی برای صلح و ثبات در افغانستان باشد. باید حکومت به همان اندازه که نسبت به این برنامه اظهار خوشبینی میکند، تبعات بد و پیامدهای منفیِ آن را نیز جدی بگیرد. مردم میترسند که مبادا فردا با دستان خالی در برابر لشکری قرار بگیرند که دیروز برای آتش زدن بر هستوبودشان هرچه در توان داشتند انجام دادند. چنین بیمی، آنها را به عکسالعملها و تمهیداتی واخواهد داشت تا از آمدنِ یک آینده وحشتناک جلوگیری کنند. شماری در اندیشه برداشتن سلاح و دفاع از خویشتن هستند و شماری نیز به فکر مهاجرت و ترک دیار. بنابراین، اکنون مسوولیت دولت افغانستان و جامعه جهانی است تا به این نگرانیها توجه نموده، پاسخی قناعتبخش و امیدوارکننده ارایه کنند.
Comments are closed.