احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:دوشنبه 25 سرطان 1397 - ۲۴ سرطان ۱۳۹۷
پاسخ محمد اشرف غنی، رییس دولت وحدت ملی به در خواست حزاب سیاسی مطرح افغانستان، پاسخ غیر دیمکراتیک و با بوی و خوی استبدادی بود است. سران شماری از احزاب مطرح سیاسی کشور دوروز پیش، خواهان باطل شدن روند ثبت نام رای دهندهگان انتخابات پارلمانی و شوراهای ولسوالی این کشور شدند؛ زیرا به باور آنان این روند ثبت نام «ناقص، فسادزا، زمینه ساز تقلب و بحران آفرین» است. احزاب در عوض خواستار آن شده اند تا روند ثبت نام بایومتریک شود. اگرچه مسوولان کمیسیون انتخابات یک ساعت بعد از نشر اعلامیه احزاب سیاسی در این خصوص در گفتوگو به روزنامۀ ماندگار طرح احزاب سیاسی را غیر عملی، بیوقت و نادرست خواندند؛ اما صبح دیروز رییس جمهور غنی پاسخی دیگری به این درخواست احزاب داد. سخنان آقای غنی درست شبیه آن بود که شما به دلیل کارکرد گذشته تان حق ندارید که روی این مسایل سخن بگویید. این نوع برخورد در شرایطی که همه طرفهای سیاسی کشور در گذشته کشور سهیم اند از جمله شخص غنی، پاسخ قابل قبول و در خوری نیست. جز اینکه یک حرکت دکتاتور مآبانه، زورگویانه و قلدرمنشانه است. اگرچه سران و احزاب سیاسی خود دچار مشکلات و اشکالات فراوانی اند و کارکردهای شان هم به شدت قابل نقد است؛ اما وقتی که در یک کشور صدای سیاسی اینگونه پاسخ داده شود، دیگر معیاری برای حکومت دمکراتیک در صورت هم باقی نمیماند. به هرصورت سخنان بسیار شدید آقای غنی در برابر احزاب سیاسی سخنی است که در خور جامعه آزاد نیست و نمیتواند باشد. زیرا این سخنان جامعه را به سمت زور پرستی و تفنگ سالازی تشویق می کند تا ارزش های دمکراتیک. آقای غنی که خودش را درس خوانده در غرب و شخص دیمکرات میداند در بسیاری از عملکردهایش ثابت کرده است که روح سرشار از دیکتاتوری و خفقان دارد و کم کم مظاهر آن آشکار میشود و زندهترین آن همین برخورد اخیر او در برابر خوست های جریان های سیاسی کشور است.
اگر قرار باشد که آقای غنی دیگران را به دلیل گذشته چهل ساله شان متهم میکند و اجازه نمیدهد که کسی در موردی حرف بزند و طرح ولو ناقص ارایه کند اما این را بداند که خود او به همین گناه بیشتر مواخده شدنی است. زیرا اقای غنی بارها گفته است که دوران چهارده سال گذشته( دوران حکومت کرزی) برای او میراث بدی را به یادگار مانده است و همه مشکلات را سخنگویان او ناشی از دوران کرزی میدانند. این در حالی است که خود او یکی از مهمترین عناصر همان چهارده سال قبل از حکومت وحدت ملی بوده است و باید به همین دلیل، سزاوار مواخذه باشد صلاحیت حکومت کردن را نداشه باشد. نکته دوم این است که زیر مدیریت و ضعیف و ناکام او و افرادی که گماشته است، در چهار سال دولت وحدت ملی، دهها هزار جوان این سرزمین کشته شدهاند؛ دهها هزار تن دیگر زخمی شدهاند و نیز مردم به دلیل سیاستهای غلط او و تیمش و نیز به دلیل ناتوانی آنها در رفع مشکلات و نیز به دلیل افزایش بیکاری و ناامنی راه فرار از کشور را در پیش گرفته اند. پس باید آقای غنی در برابر همه این ناتواناییها مورد بازخواست قرار بگیرد.
سوم اینکه اگر آقای غنی، این احزاب و چهره ها را که به حق هم برخیهای شان بسیار مقصر و ناکام و ناتوان خوانده میشوند، به دلیل کارکرد گذشته شان، مستحق نظر دادن برای حاکمیت نمی داند چگونه ممکن است که خود به دلیل اینکه در یک انتخابات غیر شفاف و پرتقلب که به نام گوسفندی در سطح جهان مشهور است، نتوانست به قدرت برسد و در نهایت در یک تعمل دیگر روی یک توافق سیاسی به قدرت رسید، خودش را رییسجمهور منتخب میداند و چگونه میخواهد که انتخابات را دایر کند. پس او خود با توجه به نسخهیی که داده است، مستحق برگزار کردن انتخابات برای مردم نیست. پس مردم باید راه دیگری پیشه کنند و چاره دیگر سنجند.
Comments are closed.