احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمدعمران/ چهار شنبه 3 اسد 1397 - ۰۲ اسد ۱۳۹۷
از بیشتر از یک سال به این سو که مشکلات حکومت وحدت ملی در ابعاد مختلف، امنیتی، سیاسی و اقتصادی، حاد شده و به نظر می رسد که این حکومت دیگر قادر به حل آن ها نیست طرح ها و برنامه های مختلفی برای بهبود وضعیت از سوی جریان ها، احزاب سیاسی و شخصیت های ملی ارایه شده است. از این میان دو طرح به موازات هم بیشتر از دیگر طرح ها مجال ظهور یافته و تقریبا بیشتر طرح ها و پیش فرض ها را پوشش داده است. یکی از این طرح ها که به اصلاح حکومت فعلی تاکید دارد، حل مشکلات را در همکاری و همیاری با سران حکومت دانسته و خواهان نزدیکی بیشتر با آن هاست. در این طرح از کمبودی ها و نواقص مدیریتی حکومت سخن می رود ولی راه حل را در جایگزین برای آن نمی دادند. به باور این طیف هیچ جایگزینی در شرایط فعلی برای حکومت وجود ندارد و باید تا زمان برگزاری انتخابات آن را تحمل کرد اما می توان شرایطی را جست که برخی از بزرگترین اشتباه های حکومت گران اصلاح شود و حداقل مردم نسبت به عملکرد حکومت نارضایتی کمتر نشان دهند. به باور اصلاح گران حکومت فعلی هر جایگزینی که برای آن سراغ شود، وضع را از این هم بدتر می سازد، زیرا هر جایگزین دیگر مدت طولانی زمان می خواهد که بتواند بر شرایط بحرانی حاکم برکشور فایق شود. از سوی دیگر این طیف می پندارند که افراد جایگزین را نمی توان به آسانی پیدا کرد. به گفته آن ها همین کشور است و همین افراد و اگر بخواهیم بدیلی برای آن ها بیابیم، باز مثل خود شان افراد دیگری را پیدا خواهیم کرد. سخن ساده آن ها این است که افراد نخبه از آسمان نمی آیند بل باید از زمین همین کشور بروند و بارور شوند و از آن جایی که شرایط کشور ایجاب چیز بهتر از این را نمی کند، پس همه سروته یک کرباس اند و یکی بر دیگری برتری ندارد. به گونه مثال آن ها از زمان حامد کرزی رییس جمهوری پیشین یاد می کنند و می گویند کجا آن زمان وضعیت مطلوب بود که حالا باشد. همان مشکلاتی را که آقای کرزی در حکومت داری خود داشت سران حکومت وحدت ملی نیز دارند. و از سوی دیگر آیا همین افراد فعلی که سکاندار کشتی حکومت افغانستان شدند، مرده ریگ های زمان کرزی نیستند؟ پس به گفته آن ها افغانستان با همین سیاست مداران باید بسازد حتا اگر بسوزد. اما طیف دیگر کاملا دیدگاه مخالف دارند و باور شان این است که جامعه جهانی و کسانی که حکومت های پس از کنفرانس بن را ساختند دچار بدفهمی کلانی هستند و نمی دانند که مصالح کشوری مثل افغانستان چیست. آن ها به این نظر اند که افراد نخبه و کارفهم هنوز به میدان نیامده و نه هم حکومتی تشکیل شده که توانسته باشد از خود کارنامه خوب ارایه کند. تشکیل حکومت های ضعیف با افراد به گفته آن ها بی ریشه و غیر مردمی سبب شده است که بحران های مختلفی دامن گیر افغانستان شود. این طیف باور دارند که پس از کنفرانس بن فرصت بسیار خوبی در اختیار مردم افغانستان قرار گرفت که می شد جامعه را متحول کرد و حکومتی کارآمد و پاسخ گو بنا ساخت. اما این فرصت به دلیل عدم شناخت درست و دقیق جامعه جهانی و متحدان استراتژیک افغانستان از وضعیت و ساختار های اجتماعی و سیاسی کشور از یک سو و از سوی دیگر به دلیل انحصار قدرت به وسیله یک گروه مشخص که از زمان کنفرانس بن به این سو به عرصه سیاست آمده، هدر رفته و باعث سرخورده گی جمعی در میان مردم شده است. به گفته این طیف مخالفان، حالا هم دیر نیست و می توان با جایگزین کردن حکومتی دیگر به جای حکومت فعلی و رفتن به سوی انتخابات بدون تقلب و جعل کاری کشور را از بحران های فعلی نجات بخشید. در صدر برنامه های این طیف پایان دادن به کار حکومت ناکام وحدت ملی و جایگزین کردن یک حکومت موقت شورایی است که زمینه را برای اصلاحات و رفتن به سوی انتخابات فراهم می سازد. اگر طرح نخست بسیار محتاطانه و محافظه کارانه بود، طرح دوم انقلابی و هجومی است. طرح نخست شعار حفظ وضعیت موجود را سر می دهد با آوردن برخی اصلاحات و تغییرات اما طرح دوم شعار آن، کار را یک سره کردن و خلاص شدن از دست حاکمان و حکومت فعلی است. به ویژه این که به باور آن ها اشرف غنی رییس حکومت در تمام برنامه های خود ناکام بوده است. اما در این میان به طرح دیگری نیز باید اشاره کرد که از دیر زمانی مطرح بوده اما کمتر مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است. طرح سوم از سوی احمد ولی مسعود رییس بنیاد قهرمان ملی کشور ارایه شده و جالب این که طرحی مدون و نوشته شده است. اگر طیف های اول و دوم به برنامه سازی مدون توجه نکرده اند اما آقای مسعود این ویژه گی را در میان سیاسیون کشور دارد که برنامه ها و طرح های سیاسی خود را مکتوب سازد. شاید یکی از مشکلات عمده سیاست مداران و رهبران احزاب سیاسی کشور این باشد که کمتر به طرح های نوشته شده و مکتوب توجه نشان داده اند و اکثرا برنامه ریزان شفاهی بوده اند. ما واقعا برای عبور از وضعیت بحرانی فعلی به طرح های مکتوب نیاز داریم که بتوان آن ها را همه گانی ساخت و به نقد و بررسی گرفت. سیاست مدارانی که عاجز از نوشتن و ارایه طرح های مکتوب استند در همان شفاهیات شان باقی می مانند و نمی توانند به تبیین وضعیت قادر شوند. طرح آقای مسعود با همۀ ساده گی و روانی خود طرحی فراگیر و پاسخ گویی شرایط فعلی کشور است. در این طرح که به «وفاق ملی» شهرت یافته، گفته می شود که برای عبور از وضعیت بحرانی ما نیاز به گفتگو و رسیدن به «وفاق» و «هم دیگر پذیری» داریم تا بتوانیم در سایه آن بدون شک و تردید ورزیدن به یک دیگر به توافقی جمعی بر سر مدیریت کشور دست پیدا کنیم. براساس طرح آقای مسعود تا زمانی که ما هم چنان به یک دیگر سؤظن داشته باشیم و در لاک های قومی و زبانی بخواهیم منافع خود را جست و جو کنیم به هیچ نتیجۀ در قبال مسایل کلان ملی نمی رسیم و وضعیت همین چیزی است که شاهد آن هستیم.
Comments are closed.