احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سه شنبه 20 قوس 1397 - ۱۹ قوس ۱۳۹۷
شاهمحمود قریشی وزیر خارجۀ پاکستان در گفتوگو با رسانهها گفته است که «سرانجام امریکا مجبور شد راهحلِ پاکستان در مورد بحرانِ افغانستان را قبول و از ما درخواستِ همکاری کند.» منظورِ آقای قریشی از «راهحل پاکستان»، همان مذاکرۀ صلح با طالبان است که به گفتۀ آقای قریشی، پیشتر دونالد ترامپ رییسجمهور امریکا میخواست با اتکا به قدرتِ نظامی مشکلِ افغانستان را حل کند.
مسلماً وقتی از زاویۀ افغانستان و حافظۀ تاریخیِ آن به پاکستان دیده شود، بدبینیهای زیادی نسبت به این کشور و هرگونه تماسِ آن با قضایایِ افغانستان وجود دارد. اما اکنون که پایِ امریکا به عنوان بااعتبارترین قدرتِ دنیا در برنامۀ صلحِ افغانستان داخل شده، میتوان این نگاه و زاویۀ تحلیل را تعدیل کرد؛ بدین ترتیب که در روند صلح، اسلامآباد با ابرقدرتی روبهروست که نه فریب میخورد و نه اجازه میدهد که کشوری حیثیت و اعتبارِ جهانیِ او را به قمار بگذارد. پاکستان در دهههای مختلفِ حیاتِ خود به عنوان یک کشور مستقلِ در معرضِ خطر، بارها جدیتِ امریکا را در هیأتِ تشویقات و تنبیهاتِ کلان نسبت به خود تجربه کرده و بهتر از همه میداند که اگر بازیهایِ او در قبالِ این ابرقدرت فراتر از آستانۀ تحمل رود، نتیجۀ آن رها کردنِ این کشور در گردابِ فروپاشی خواهد بود. با این حساب، میتوان درخواستِ امریکا از پاکستان برای همکاری در روند صلحِ افغانستان را بهرغم خشم و انزجاری که آقای ترامپ نسبت به اسلامآباد از خود بروز داده، یک فرصتِ تاریخی برای این کشور قلمداد کرد تا تصمیم بگیرد که روابطِ خود با امریکا را که دچار عدم ثبات و تعادل شده، متعادل میسازد و یا اینکه کاملاً آن را ازهم میپاشاند.
پاکستان علیرغمِ قدرتنماهایی که در افغانستان دارد، در مجامعِ رسمی و بینالمللی یک دولت ـ ملتِ ضعیف شمرده میشود که با نقاط ضعفِ فراوانی متولد شده و این نوزادِ ناقصالخلقه اگر از حمایتهای امریکا و جامعۀ جهانی برخوردار نمیشد، بسیار زود در مواجهه با هند از میان میرفت. این خطر همچنان بهقوت وجود دارد و قضیۀ صلحِ افغانستان به هزار و یک دلیل میتواند نقطۀ تعامل و تقابلِ امریکا و پاکستان در این محور باشد.
یقیناً پاکستان در برنامۀ صلح افغانستان، منافعِ خود را میجوید و این نکته را امریکا بهتر از کابل میداند؛ اما قاعدۀ بازی این است که این کشور در یک محاسبۀ عقلانی باید منافعِ خود را در اشتراک با منافعِ افغانستان و امریکا و جامعۀ جهانی جستوجو کند. نظر به آسیبِ گستردهیی که پاکستان از ناحیۀ ترور و ناامنی و برقراری وضعِ طبیعی و هرجومرج در مرزهایش با افغانستان متحمل میشود و افزون بر آن، نامِ آن در مجامع جهانی با افراطیت و ترور گره خورده و برداشتن بارِ بدنامیِ حاصل از آن بر شانههای این کشور سنگینی میکند؛ چه منفعتی بالاتر از این برای پاکستان در قضیۀ صلحِ افغانستان متصور است که در همراهی کامل با امریکا و به ثمر رساندنِ داستان صلح افغانستان، امنیت و مدنیت را به مرزهای شرقی و جنوبیاش بازگرداند، جویِ فرهنگِ طالبانی و ترور را در سرتاسرِ سرزمینش بخشکاند و از امریکا و جامعۀ جهانی امتیازهای لازم را برای رفعِ ضعفهای درونی و تقویتِ زیربناهای اقتصادیـ سیاسیـ اجتماعیاش دریافت کند.
با این اوصاف، به نظر میرسد که پاکستان و امریکا در قضیۀ صلحِ افغانستان در یک بزنگاهِ مهمِ تاریخی قرار گرفتهاند که اگر جانبِ اسلامآباد توانست آن را دریابد، همۀ طرفها از آن سود خواهند برد؛ اما اگر این بزنگاه را با تعقیب ایدۀ عمق استراتژیک و جهادِ جهانی آلوده ساخت، بازندۀ اصلی پاکستان خواهد بود.
قرار است آقای قریشی به نمایندهگی از پاکستان به افغانستان سفر کند تا در مورد شیوۀ اجرای مذاکراتِ صلح و آغازِ آن با دولتمردانِ کابل سخن بگوید. شاید در فحوایِ این دیدار بتـوان ماهیتِ تصمیمِ پاکستان را ارزیابی کرد.
Comments are closed.