احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران/ سه شنبه 27 قوس 1397 - ۲۶ قوس ۱۳۹۷
اعلام تقویم انتخابات ریاستجمهوری سال آینده، نخستین گامِ مهم در راستای برگزاریِ یکی دیگر از مهمترین پروسههای سرنوشتسازِ کشور میتواند به حساب آید. هرچند هنوز با وجود اعلام تقویم انتخاباتی نمیتوان نسبت به برگزاری انتخابات سالِ آینده با توجه به وضعیت و شرایط غیرقابل پیشبینیِ کشور کاملاً امیدوار بود، ولی این اقدام را باید استقبال کرد.
سر از هفتۀ آینده، نامزدان انتخابات ریاستجمهوری میتوانند با رفتن به کمیسیون انتخابات ثبتنام کنند. انتخابات سال آیندۀ ریاستجمهوری به یقین متفاوتتر و پُرچالشتر از انتخاباتهایِ گذشته خواهد بود. این انتخابات در زمانی برگزار میشود که از یکطرف بحث گفتوگوهای صلح با طالبان مطرح است و از طرف دیگر، افغانستان روزهای سخت و دشواری را در موجودیتِ یک تیمِ ناکام و از هم پاشیده تجربه میکند.
حکومت وحدت ملی شاید بدترین تجربۀ سیاسیِ نزدیک به دو دهۀ گذشته در کشور باشد که به صورتِ ظالمانه در جریان بحران انتخاباتیِ سال ۱۳۹۳ بر مردمِ ما تحمیل شد. این تجربه چنان دردناک و دور از انتظار بود که هنوز مردم از شوکِ آن بیرون نشده اند. انتخابات سال ۱۳۹۳ یک تجربۀ تلخ تاریخی است که نباید برای بارِ دیگر تکرار شود. تکرار این تجربۀ دردناک، نه تنها کشور را از رسـیدن به افقهای روشنِ آینده بازمیدارد، بل شرایط را به نفع تمامیتخواهان و گروههایی که ریشۀ مردمی و ملی ندارند و حتا در خدمتِ هدفهای ناپاکِ بیگانهگان و دشمنان صلح و امنیت افغانستان قرار دارند، مصادره میکند. انتخابات سالم و شفاف شرایط را به سود دموکراسی و ارزشهای حقوق بشری بیشتر از پیش مهیا میسازد و به همین دلیل، امروز نگاه مردم به انتخابات سال آینده، نگاهی متفاوتتر و پُرشورتر است. اما بیمهایی نیز همچون مترسکِ این آرزوها میتوانند وجود داشته باشند.
تیم ارگ که خود را برای یک انتخاباتِ دیگر آماده میسازد، میتواند به عنوان بزرگترین تهـدید عدالت و شفافیتِ انتخابات مطرح باشد. این تیم در حالی میخواهد به سوی انتخابات برود که در پنج سالِ گذشته به جز رنج و دربهدری ارمغانِ دیگری برای مردم نداشته است. تیم ناکامِ ارگ با توسل به ابزارهای غیرقانونی میخواهد انتخابات را مدیریت کنـد. نقش این تیم که متأسفانه هنوز قدرت سیاسی را در اختیار دارد، به دلیل داشتن امکاناتِ بیحدوحصرِ غیرقانونی و پولهای هنگفتِ دزدیشده از دارایی مردم در انتخابات میتواند مهلک تلقی شود.
تجربۀ انتخابات پارلمانیِ سال روان نشان داد که اگر همچنان کمیسیون انتخابات با وضعیت فعلیِ خود به مدیریت انتخابات ریاست جمهوری اقدام کنـد، نتایج آن بسیار اسفبار خواهد بود. افتضاح انتخابات پارلمانی چیزی نیست که از چشمِ مردم پوشیده مانده باشد. حالا حتا اعضای کمیسیون انتخابات نیز اعتراف میکنند که در روند انتخابات و شمارش آرا تخلفهای جبرانناپذیری انجام یافته است. بسیاری از نامزدان انتخابات پارلمانی، اسناد و شواهدی در دست دارند که از خرید و فروشِ رای شروع تا تقلبهای سازمانیافته به نفعِ یک تعداد مشخص را نشـان میدهند. اگر این کمیسیون در موجودیتِ همین کمیشنران یک انتخابات دیگر را برگزار کند، بدون شک فاجعهیی عظیم ثباتِ نسبیِ فعلی را در آغوش خواهد گرفت.
در گام نخست باید قبل از برگزاری انتخابات از تمام امکانات و ظرفیتهای موجود در جامعه برای اصلاحات در کمیسیون انتخابات استفاده شود. اگر در کمیسیون انتخابات تغییراتِ لازم به میان نیاید، سرنوشت انتخاباتِ آینده بسیار تاریک خواهد بود. ضروری است که نامزدانِ متعهد به آرمانهای مردم همچون صـدای واحد در این راستا عمل کنند و زمانی به روند انتخابات بپیوندند که از مدیریتِ سالمِ آن مطمین شده باشند. به نظر میرسد که در این برهه باید از نقش سازمانهای جهانی نیز در روند برگزاری انتخابات استفادۀ لازم صورت گیرد. بدون حضور سازمانهای جهانی بدون شک انتخابات آنگونه که مردم انتظار آن را دارند، برگزار نخواهد شد.
با این حال در انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری، احتمال حضور تیمهای متعهد و برخاسته از متن جامعه و مردم بسیار اُمیدبخش است. اینبار بهطور حتم با چهرههای قدرتمندی در انتخابات مواجه خواهیم بود که ضمن داشتن تعهد مردمی، دارای برنامه و استراتژی برای ایجاد تغییر در وضعیتِ فعلی اند. تجربۀ هفده سال انتخابات، این قدرت را در اختیارِ جامعه گذاشته است که افراد و شخصیتهایِ متعهد و برنامهمحور را از افراد و شخصیتهایِ غیرمتعهد و معاملهمحور تمیز کنند. اما اینگونه تیمها و تکتهای انتخاباتی که تلاش دارند بر اساس تعهد و اعتماد به رای مردم وارد کارزار انتخاباتی شوند، با چالشهای زیادی نیز مواجه خواهند بود. متأسفانه هنوز دزدی از آرایِ مردم بیـداد میکند و کسانی هستند که میخواهند به هر نحو ممکن قدرت سیاسی را در خدمتِ هدفهای شخصی و گروهیِ خود قرار دهند. مسلماً اگر در انتخابات به آرای مردم دستدرازی نشود، آیندۀ کشور رو به تعالی خواهد گذاشت. اما چه اطمینانی وجود دارد که گروههای تمامیتخواه و ناکام یک بارِ دیگر با استفاده از تقلب و اتکا به بیگانهگان، انتخابات را به بیراهه نبرند؟
کشورهای متحـدِ افغانستان اینبار باید خود را از انتخابات دور نگه دارند و اگر میخواهند نقشی در آن داشته باشند، این نقش را از دیکته کردن به مشورهدهی و ایجاد فضای مطمین برای برگزاری انتخاباتِ عادلانه و شفاف تغییر دهند. برگزاری انتخاباتِ سـالم که در نتیجۀ آن یک تیمِ مردمی و متعهد قدرتِ سیاسی را به دست گیرد، حتا برای متحـدان بینالمللی افغانستان نیز مفید و مثمر خواهد بود. تجربه نشان داده است که حمایت از افراد ضعیف و تیمهای ارتجاعی، منافع کشورهای دخیل در قضایایِ افغانستان را نیز آسیب میرساند. نمونۀ روشن آن، وضعیتِ فعلیِ امریکاست که بهرغمِ دخالتِ مستقیم در انتخاباتهای افغانستان و بلند کردنِ دست یک فردِ ظاهراً نزدیک به خود به عنوان برنده، امروز «کشوری ناکام در قضیۀ افغانستان» معرفی میشود.
Comments are closed.