برگزاری انتخابات با متخصصانِ تقلب!

گزارشگر:احمــد عمـران/ یکشنبه 23 جدی 1397 - ۲۳ جدی ۱۳۹۷

برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری به وسیلۀ افراد متخصص در تقلب و مهندسی آرا که همه می‌توانند به نحوی شاگردانِ ضیاءالحق امرخیل رییس دبیرخانۀ پیشین کمیسیون انتخابات باشند، به نفع آقای غنی است. او به چنین افرادی نیاز دارد که در تقلب و دست‌کاری آرا تخصص داشته باشند و نه در برگزاری انتخاباتِ شفاف و عادلانه. در موجودیتِ چنین افرادی است که آقای غنی و امثالِ او می‌توانند در انتخابات به صورتِ نیم‌بند

خود را پیـروز اعلام کنند. اگر این افراد نباشند، شاید یک روز هم آقای غنی و امثالِ او نتوانند در برابر آرای مردم مقاومت کنند، همان‌گونه که او در انتخابات سال ۲۰۰۹ با گرفتن سه درصد آرا در پایین‌ترین رتبه قرار گرفت

2018-04-01t094055z_802434045_rc17297c9410_rtrmadp_3_afghanistan-election

حالا پس از نزدیک به سه ماه که از برگزاری انتخابات پارلمانی کشور می‌گذرد، با آن‌همه اتفاق‌های ناگوار و اتهام‌هایی که علیه اعضای کمیسیون انتخابات مطرح شده، مبنی بر معامله‌های کلانِ پولی، این کمیسیون رسماً از شهروندانِ کشور عذرخواهی کرده و گفته دلیل تأخیر در اعلام نتایج اولیه، بازشماری آرا و بیرون کردنِ آرای سیاه از سفید بوده است. درحالی‌که گزارش‌های موثقِ نهادهای ناظر، عکسِ این قضیه را نشان می‌دهد. نهادهای ناظر بر انتخابات ادعا دارند که تأخیر در اعلام نتایج اولیه برای دست‌کاری صندوق‌های رای و تقلب به نفع کسانی که از آن‌ها پول گرفته شده، است. حالا باید حرفِ کدام یک را قبول کرد و یا به‌اصطلاح حالا باید قسمِ ملا را قبول کرد و یا دُمِ خروس را؟ آیا باید حرفِ کمیسیون انتخابات را که روند ملی انتخابات را به گند کشیده، قبول کرد که این کمیسیون طی این مدت مصروفِ شفاف‌سازی آرا بوده و یا از نهادهای ناظر و نامزدانِ معترض را که می‌گویند در این مدت میلیون‌ها دالر میان اعضای کمیسیون انتخابات و برخی نامزدها پایین و بالا شده است؟
به نظر می‌رسد که کمیسیون انتخابات اگر بخشی از تعلل در اعلام نتایج را برای بازشماری آرا انجام داده، این بازشماری خود برای انجامِ تقلب‌های تازه بوده است. اعضای ارشد کمیسیون انتخابات حداقل در سه مرحله توانستند که آرای انتخابات پارلمانی را دست‌کاری کنند: مرحلۀ اول به وسیلۀ افراد خود در محل‌ها و مراکز رای‌دهی، در مرحلۀ دوم وقتی صندوق‌ها به کمیسیون‌های انتخاباتی انتقال داده شد و در مرحلۀ سوم وقتی نامزدهای معترض از وجود تقلب در روند برگزاری انتخابات شکایت کردند و روند بازشماری آرا آغاز یافت. در تمام این سه مرحله، کمیسیون مرکزی انتخابات به‌صورتِ سیستماتیک موفق شد که در فهرست برنده‌گان تغییراتی را که می‌خواست اعمال کند.
همین حالا در بسیاری از ولایت‌های کشور نسبت به اعلام نتایجِ اولیه اعتراض‌های گسترده وجود دارد که در انتخابات‌های گذشته دیده نشده بود. این اعتراض‌ها بدون شک هوایی و از سرِ تفنن صورت نمی‌گیرند. آن عده از نامزدانی که می‌دانستند که رای لازم را نیاورده‌اند، خودشان میدان را خالی کرده‌اند و به دنبال سروصدا و راه‌اندازی تظاهرات نیستند؛ ولی کتلۀ وسیعی از نامزادان با اسناد و شواهدی که در دست دارند، مدعی اند که رای‌شان ضایع شده است. در کنار این نامزدان معترض، نهادهای ملی و بین‌المللیِ ناظر بر انتخابات نیز به اندازۀ کافی از وضعیت تصور روشن در اختیار دارند و می‌دانند که در کمیسیون انتخابات چه گذشته است.
اگر حرف‌وحدیت‌ها مبنی بر تقلب دقیق نمی‌بود، چرا کمیسیون شکایات انتخاباتیِ حوزۀ هرات تصمیم گرفت که رییس و یکی از کارمندان ارشدِ این کمیسیون را به دلیل انجام تقلب و دست‌کاری در آرای نامزدان به دادستانی معرفی کند؟ هرچند این افراد به دلیل تعللِ نهادهای عدلی و قضایی همچنان به وظایف‌شان ادامه می‌دهند که این خود سوال‌برانگیز است، اما معلوم می‌شود که کمیسیون شکایات انتخاباتی هرات قادر نبوده در برابر تخلفاتِ این افراد همچنان خاموشی اختیار کند. معرفی کردنِ این دو فرد هم به دادستانی برای تأمین عدالت صورت نگرفته است. کمیسیون شکایات هرات این دو فرد را در یک نمایش تلویزیونی به دادستانی معرفی کرد که در حقیقت هیچ پیامدی را برای این افراد ندارد و صرفاً سروصداهای اعتراض علیه تقلب را در این ولایت خاموش می‌سازد. در غیر این صورت، همه می‌دانند که هیچ تغییر آن‌چنانی‌یی قرار نیست که در فهرست‌های اعلام شده وارد شود. اما جالب این‌جاست که ارگ در برابر این‌همه فجایع مُهر خاموشی بر لب زده و نظاره‌گرِ مسایل است و بدتر از همه که می‌خواهد به وسیلۀ همین متخصصانِ تقلب و دست‌کاری آرا انتخابات ریاست‌جمهوری را نیز برگزار کند.
البته برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری به وسیلۀ افراد متخصص در تقلب و مهندسی آرا که همه می‌توانند به نحوی شاگردانِ ضیاءالحق امرخیل رییس دبیرخانۀ پیشین کمیسیون انتخابات باشند، به نفع آقای غنی است. او به چنین افرادی نیاز دارد که در تقلب و دست‌کاری آرا تخصص داشته باشند و نه در برگزاری انتخابات شفاف و عادلانه. در موجودیتِ چنین افرادی است که آقای غنی و امثالِ او می‌توانند در انتخابات به صورتِ نیم‌بند خود را پیـروز اعلام کنند. اگر این افراد نباشند، شاید یک روز هم آقای غنی و امثالِ او نتوانند در برابر آرای مردم مقاومت کنند، همان‌گونه که او در انتخابات سال ۲۰۰۹ با گرفتن سه درصد آرا در پایین‌ترین رتبه قرار گرفت.
اما موجودیت کمیشنران فعلی، جفای بزرگی به حقِ نامزدان مردمی و توانمند است. نامزدانی که هوای تغییر و دگرگونی در سر دارند و واقعاً می‌خواهند کشورشان را از مصیبت‌های وارده نجات بخشند؛ آنانی که می‌خواهند افغانستان را به وادی امن، ترقی، سعادت و پیشرفت نایل سازند؛ آنانی که می‌خواهند عدالت به اندازۀ جغرافیای افغانستان گسترش پیدا کند، دیگر کسی با فیر تفنگ کشته نشود، برای لقمه‌نانی دست به گدایی و دزدی نزند و از بی‌سرپناهی در روی جاده نخوابد. آیا غنی و امثالِ او می‌توانند این آرزوهای مردم را برآورده کنند؟ آیا آن‌ها قادر اند که در افغانستان امنیت، عدالت و رفاه بیاورند؟
اگر چینن می‌بود، باید حداقل شمه‌یی از آن‌ها را در این پنج سال شاهد می‌بودیم. بلی آقای غنی در گسترش ناامنی‌ها، تهی کردنِ دسترخوان مردم، افزایش بی‌کاری و رکود اقتصادی می‌تواند شهکار بیافریند. اگر مردم افغانستان به همین چیزها نیاز دارند، پس حتماً آقای غنی را باید انتخابات کنند اما اگر آروزهای‌شان چیزهای دیگری است، باید در سایۀ یک انتخاباتِ شفاف و عادلانه موفق شوند به کسانی رای بدهند که می‌توانند افغانستان را از وضعیتِ خطرناکِ فعلی نجات بخشند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.