آینـدۀ افغـانستان؛ وضعیت نامعـلوم و تـاریک

گزارشگر:احمدعمران - ۱۹ حمل ۱۳۹۸

آن چه که این روزها به عنوان مقدمۀ گفت‌وگوهای صلح، از برگزاری جرگۀ مشورتی آغاز تا تشکیل شورای عالی مصالحه و تشکیل هیات‌های مختلف به این منظور، همه غوغای برای هیچ است که منفعت اصلی آن در پای گروه طالبان نوشته می‌شود. متاسفانه ما نه دوستی‌های خود را محاسبه شده انجام می‌دهیم و نه هم دشمنی‌های خود را. گروه طالبان که تا چند سال پیش به عنوان گروه تروریستی و دهشت‌افگن شناخته می‌شد، حالا به یمن عملکرد ما و دوستان بین‌المللی ما از چنان جایگاه رفیعی برخوردار شده است که دیگر نمی‌شود به آسانی این همه mandegarامتیاز را از آن گرفت. بزرگ‌نمایی‌های بی‌موجب و به دور از تمام موازین سیاسی گروه طالبان به جایی رسانده که حالا دم از تشکیل حکومت و نظام سیاسی آینده می‌زند. خبط بزرگ سیاسی این است که گروه طالبان این وضعیت را شکست طرف مقابل، چه امریکا و متحدان آن و چه دولت افغانستان، تلقی می‌کند. طالبان حالا با صدای بلند این پیروزی را اعلام می‌کند و فرماندهان جنگی آن در مناطق شان از تسلط دوباره این گروه بر افغانستان به مردم خبر می‌دهد. آن چه که در مورد گروه طالبان اتفاق افتاده متاسفانه به جای این که وضعیت را بهتر سازد، افغانستان را دچار معضلات بزرگتری در آینده خواهد کرد. بخش بزرگی از بزرگ‌نمایی‌های این گروه بر می‌گردد به سیاست نادرستی که زمام داران افغانستان از زمان حامد کرزی رییس‌جمهور پیشین آغاز کرده اند و حکومت وحدت ملی آن را ادامه می‌دهد. گروه طالبان به حیث یک گروه تروریستی و ویران‌گر به جای این که از صحنه نطامی و سیاسی کشور طرد شود، حالا در حد یک دولت در تبعید ارتقا یافته است. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، امروز طالبان دیگر آن گروه سابق که جورج دبلیو بوش رییس‌جمهور پیشین امریکا سوگند نابودی آن را می‌خورد و به مردم کشورش و جهان اطمینان می‌داد که به‌زودی این گروه از صحنه نظامی افغانستان محو خواهد شد. تلاش‌های امریکا در نابودی طالبان نه تنها موثر واقع نشد، بل آن را جسورتر و بی‌باک‌تر در جنگ افغانستان کرد. مثل این است که همه مسابقه گذاشته باشند، تا چگونه بتوانند طالبان را از انزوا و غارنشینی بیرون کرده و وارد شهرها و مراکز سیاسی و اقتصادی افغانستان سازند. گام نخست را در این قباحت‌زدایی از یک گروه افراطی و تروریست بدون شک حکومت قبلی برداشت. آقای کرزی با برادر خواندن طالبان بزرگترین جفا را در حق مردم و حکومت‌داری مدرن در افغانستان برداشت. پس از آن اشرف غنی رییس حکومت وحدت ملی وارد عرصۀ قباحت‌زدایی شد و طالبان را مخالفان سیاسی خطاب کرد. وقتی نسبت به این گفته از آقای غنی سوال شد، او بدون آن که به عواقب سخنان اش متوجه باشد، توضیح داد که «اگر طالبان یک جناح سیاسی نیست پس چیست؟ وقتی گروهی برای رسیدن به قدرت سیاسی فعالیت می‌کند، می‌تواند چیزی غیر از گروه سیاسی باشد». این اظهارات «برادران ناراضی» را یک پله دیگر نیز بالا برد و عملاً به گروهی سیاسی در کنار دیگر گروه‌های که در افغانستان حضور دارند، ارتقا بخشید. اینها همه یا اشتباه‌های سیاسی بودند و یا این که آگاهانه برای قباحت‌زدایی از طالبان به دلیل تمایلات قومی و زبانی انجام یافتند، اما هر چه بودند، افغانستان را در معرض خطرناک‌ترین تکان‌های سیاسی و امنیتی قرار دادند. دولت که مسوولیت تامین امنیت شهروندان را به عهده دارد، به جای این که نیروهای امنیتی را روحیه بخشد، آنها را در بلاتکلیفی در صحنۀ جنگ رها کرد. آیا می‌توان با برادر ناراضی و مخالف سیاسی جنگید؟ آیا می‌توان انتظار داشت که وقتی دولت‌مردان طالبان را برادر و مخالف سیاسی خطاب می‌کنند، مردم آنها را از مناطق‌شان برانند؟ این توقعی عبث و کاملاً بیهوده است. دولت‌مردان کشور عملاً انگیزه و تمایل نیروهای امنیتی در جنگ با طالبان را خفه کردند و مردم افغانستان را نیز نسبت به این گروه در شک و تردید قرار دادند. از طرف دیگر، کشورهای مختلف نیز در روند قباحت‌زدایی از طالبان به اندازۀ کافی تلاش کردند، یکی برای نگرانی از نفوذ داعش به مرزهایش با طالبان سر گفت‌وگو را باز کرد و دیگری برای این که بتواند خود را از مخمصه جنگ و مصارف نظامی و غیرنظامی افغانستان رهایی بخشد، با این گروه به صورت علنی وارد گفت‌وگوهای زیر نام صلح شد. حالا طالبان خود حیران مانده که با این همه امتیاز ملی و جهانی چه کار کند. چیزی را که طالبان در خواب نمی‌دید، دولت‌مردان کشور و متحدان بین‌المللی و همسایه‌های افغانستان در روز روشن به این گروه بخشیدند. همین حالا نیز سراسیمه‌گی ارگ و تشکیل نشست‌ها و هیات‌های مختلف برای مذاکره با طالبان بازهم امتیازدهی برای این گروه به حساب می‌رود. یک روز آقای غنی هیات مذاکره کننده می‌سازد، روز دیگر برای برگزاری به گفتۀ آقای داوودزی بزرگترین لویه جرگه آماده گی می‌گیرد و حالا هم شورای عالی مصالحه را ایجاد کرده است.
در جنگ دوم جهانی این قدر نشست و مذاکره برای پایان آن صورت نگرفته بود که حالا در جنگ افغانستان برای راضی کردن یک گروهک کوچک آدم‌کش آماده‌گی صورت می‌گیرد. واقعاً جای افسوس و نگرانی است. آیا برای گفت‌وگو با گروه طالبان به این همه کش‌وفش و برگزاری نشست‌های متعدد و تشکیل هیات‌های مختلف نیاز است؟ آیا اینها همه امتیازبخشی‌های رایگان برای این گروه که همین حالا در گوشه و کنار کشور جنایت می‌آفریند، نیست؟ این جاست که باید نسبت به آینده گفت‌وگوهای صلح نگران شد. این جاست که باید نسبت به آینده مردم‌سالاری و آزادی‌های کشور نگران شد. ما عملاً دست به دست هم داده‌ایم تا کشور را به سوی وضعیت نامعلوم و تاریک هدایت کنیم.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.