بخش سوم و پایانی

خانه تاریک و ساکت است. کلید خانه را می‌چرخاند، وارد خانۀ خالی که تا چند هفته پیش، پُر بود از صدای فریاد و شیون زنی که با ورودش به خانه، گلایه‌هاش آغاز می‌شد. هیچ نشانی از زن در خانه نیست، اما ذهن مرد پُر است از مرور خاطرات این چندساله. خاطرات تلخ و شیرینی که تنهایی شب را پُر می‌کند و چشمانش را تا صبح بی‌خواب. انگار قرار نیست خسته‌گی این چند سال زنده‌گی مشترک از تنش بیرون رود. مانده است تنهایی این روزها را دوست دارد یا دلش برای روزهای پُرچالشِ گذشته تنگ شده است؛ دوگانه‌گی عاطفی و تغییرات خلقی شدید و افسوس احساسی‌یی که بیشتر مردان با آن درگیر می‌شوند. روان‌شناسان در این رابطه می‌گویند: بلافاصله بعد از جدایی، برای بیشتر مردان دوگانه‌گی عاطفی و تغییرات خلقی شدید به وجود می‌آید. تضاد از این نظر که مردی که از همسرش متارکه کرده، در این‌که کاری که انجام داده درست بوده یا نه، مردد است و همیشه با این سوال که آیا می‌توانسته کار بهتری انجام دهد یا نه، مواجه است.
مرد در عینِ حال که از همسر سابق خوشش نمی‌آید، هم‌زمان نسبت به او احساس مثبتی هم دارد؛ چون ممکن است بعضی از جنبه‌های وجود او را که در گذشته دوست داشته است، هنوز هم دوست داشته باشد. پس از جدایی، گاهی اوقات مرد احساس تأسف می‌کند؛ چون فکر می‌کند می توانسته است بهتر رفتار کند، یا احساس شرم در او به وجود می‌آید؛ به این دلیل که در ازدواج و تشکیل خانواده شکست خورده است.

طلاق انتـها ندارد
بر اساس مطالعات جامعه‌شناختی، طلاق فرآیندی است که ابتدا دارد اما انتهایی ندارد، به این معنا که طلاق صد در صد اتفاق نمی‌افتد و صرفاً این مسأله به شکل حقوقی پایان می‌پذیرد، اما مسایل عاطفی ناخودآگاه در ذهن طرفین می‌ماند.
فرآیند طلاق در بررسی‌های جامعه‌شناسان، ۱۳ مرحله است و هفتمین مرحلۀ آن، طلاق پنهان است که با رنگ باختن عشق و علاقه در محیط خانواده بین زوجین اتفاق می‌افتد، و از آن‌جا که ساختار سنتی بر جامعه حاکم است، زنان به جملۀ «می‌سوزم و می‌سازم» اکتفا می‌کنند. در این مرحله زن معتقد به سوختن و ساختن برای حفظ پیوند خود است و این در حالی‌ست که هر چه بسوزد می‌سوزاند، و قربانی این تفکر زنان، مردان هستند. در این مرحله که به ظاهر بر اساس ایثار زن صورت گرفته است و مرد برندۀ آن است، آثار مخرب روحی و روانی و زیان‌بارِ آن بیشتر متوجه مرد می‌شود.

افسرده‌گی؛ رایج‌ترین بحران مردان بعد از طلاق
افسرده‌گی رایج‌ترین بحران مردان بعد از متارکه است. روان‌شناسان می‌گویند: افسرده‌گی در این دوران بسیار شایع است؛ زیرا مردان نمی‌دانند چه وضعیتی در انتظار آن‌هاست. به طور کلی در دورۀ پس از طلاق، خشم، تأسف، عشق و نفرت در هم می‌آمیزد. ممکن است بعضی اوقات، مرد احساس راحتی کند؛ زیرا بر این باور است که دیگر فشارها و دخالت‌ها تمام شده است؛ اما ترس از آینده‌یی نامعلوم، این احساس راحتی موقت را از بین می‌برد. در این دوران، مردان با یادآوری مکرر گذشته و بررسی رابطۀ از هم گسیختۀ خود، دچار اختلال تمرکز می‌شوند و نمی‌توانند به هیچ چیزی به طور طبیعی فکر کنند.
متارکه می‌تواند استرس مضاعفی را برای مردان ایجاد کند. در کنار افسرده‌گی حاصل از این اتفاق، مرد دچار اضطراب می‌شود. اضطرابی که در مردان بعد از متارکه شکل می‌گیرد، بسته به نوع شخصیتِ مردان باعث بروز ناراحتی‌های قلبی و عروقی، بیماری‌های ریوی، ناراحتی‌های گوارشی، ریزش مو و یا سفید شدن موی سر می‌شود.
مردان همانند زنان بعد از طلاق دچار مشکلات بسیاری می‌شوند؛ مشکلاتی که بی‌توجهی به آن می‌تواند آن‌ها را با آسیب‌های جدی جسمی و روحی مواجه کند.

منبع: سایت آفتاب