احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:حلیمه حسینی/ 4 سرطان 1393 - ۰۳ سرطان ۱۳۹۳
مردمِ افغانستان این روزها خسته و ناامید فقط دل به خبرهایی بستهاند که هر از چند گاهی روزنهیی از امید را به رویشان میگشاید و به آنها تهماندۀ این احساس را میدهد که هنوز هم امیـدی هست که بتوانند تجلیِ آرای حقیقیشان را شاهد باشند؛ خبرهایی چون اعلام آمادهگیِ سازمان ملل متحد برای کمک به حلوفصلِ نزاعهای پساانتخاباتی مبنی بر تقلبِ گسترده در انتخابات و به تعویق افتادنِ اعلام نتایج قسمیِ انتخابات برای بررسی دقیقتر آرا و… .
همۀ اینها در حالی رخ میدهد که مردمِ ما در کمتر از سه ماه، با همۀ تهدیدهای امنیتی، به قیمتِ جان و بریدهشدنِ انگشتانشان، به پای صندوقهای رأی رفتند تا به دنیا نشان دهند که دیگر نمیخواهند کسی از طریق مکانیزمهای انتصابی و با شیوههای استبدادی در این کشور، حکومت و حاکمیت را به دست بگیرد. مردمِ ما ثابت کردند که خواهانِ نهادینه شدنِ دموکراسی به عنوان یک روشِ مردمی و مردمسالارانه برای حکومت هستند و برای روی کار آوردنِ آن در کشور، حاضر به پرداختِ هر هزینهیی هستند. و این هزینه در دو دوره انتخاباتی که در سال جاری گذشت، به سختترین شکلِ آن پرداخت شد. انگشتهای زیادی بریده شد، کشتههای زیادی دادیم، اما نتیجه امروز آن چیزی نشد که مردم را راضی نگه دارد.
روندی که به هیچ قیمتی نباید مخدوش میشد و یا اینکه کسی جرأت تعرض به سلامتِ آن را به خود راه میداد، ناشیانه در حال لجنمال شدن است. روندی که برای مردمِ ما به عنوان یک ابزار و یک راه و یک روزنۀ امید به سمتِ انتقال قدرتی مسالمتآمیز و برگشتن ورقهای سیاه تاریخِ سرشار از زورگویی به نفعِ مردم و مردمسالاری، قابل دل بستن و حفاظت بود؛ این روزها در حالِ بیارزش و بیارزشتر شدن و قربانی شدن در میان کشمکشهاییست که اگر اندکی خردورزی، انعطافپذیری و روحیۀ عدالتخواهی وجود داشته باشد، بدون شک قابل حلوفصل است و هرگز وضعیت به این حد نباید بغرنج میشد که مردم به سرکها سرازیر شوند و رد پای آرای خود را با فریاد طلب کنند.
اگر کمیسیونهای انتخاباتی، بیطرف میماندند و تا این حد حاشیهساز نمیشدند، بدون شک ما شاهد وضعیتِ اینچنین رقتباری برای آرای مردم نبودیم. این روزها مردمی که رفتهاند و رأی دادهاند، جدای از اینکه به کدام نامزد رأی خود را به صندوقها ریختهاند، نگراناند و در هراسی سخت دست و پا میزنند که نتیجه این کشمکشها و این نزاعهای بهراهافتاده چه خواهد بود! اگر کمیسیونهای انتخاباتی یکطرفِ شکایتها و ادعاها و اتهاماتِ مبنی بر تقلب آنهم از نوع سازماندهیشدۀ آن هستند، به کدام مرجع باصلاحیتِ قانونیِ دیگر میتوان دل بست که بتواند این بنبستِ سیاسی را بشکند!
کمیسیونهای انتخاباتی ساخته و پرداخته شدند و جایگاه حقوقی از آنرو در نظام افغانستان یافتهاند که شفافیت و بیطرفی در برگزاری انتخابات هرچه بیشتر حفظ شود؛ اما این روزها تلخترین عملکردها و دیالوگها و تصمیمات در حالی گرفته میشود که یکطرف این ماجرای غمانگیز تقلب و انکار، این کمیسیونها هستند. در این میان، مردم جدای از اینکه بخواهند سنگِ کسی را به سینه زده و از نامزد خاصی حتا کسی که به وی رأی دادهاند حمایت کنند، خواهان جدا شدنِ سره از ناسره هستند. وقتی پای گفتوگوهای کاملاً مردمی بنشینی و جدای از رنگبازیهای سیاسی، دغدغۀ مردم را حلاجی کنی، به این نتیجه میرسی که دیگر برای مردم فرقی نمیکند چه کسی برنده شود، یعنی شخص اهمیتِ خود را از دست داده و همه خواهانِ شفافیت و تبارز یافتنِ حقیقیِ آرایشان هستند. همه میخواهند متقلبان رسوا شده و دستشان از حریم سیاسی و زندهگی آنها کوتاه شود. میخواهند رأیی که دادهاند، ارزش حقیقی و واقعیِ خود را داشته باشد و میان داستانهای سردرگمکننده و ناامیدکنندهیی که گویا بیش از یک میلیون رأی بدون رأیدهنده وارد این گردونه شده است، خود را سرگردان و رها نبینند. انتظار مردمِ ما از نهادهای بینالمللی مثل جامعۀ جهانی و سازمان ملل متحد این است که با تصمیمها و اقداماتی سنجیده و درست، در جهتی حرکت کنند و قدم بگذارند که از رأی حقیقیِ مردم حفاظت صورت بگیرد و واقعیتها همانگونه که هست، تجلی و تبارز پیدا کند.
مردمِ ما از جامعۀ جهانی توقعِ معجزه را ندارند، توقعِ اینکه بیایند و دخالت کنند و برای شهروندانِ ما حکومت تشکیل دهند را ندارند؛ بلکه خواهانِ این هستند که مدافع حقیقت بوده و زمینهیی را فراهم آورند که صدای مردمی که مستدل و مستند ادعای اتلافِ حق و پایمال شدن آرایشان را دارند، شنیده شده و مراجع قانونی، به شکایتِ آنها رسیدگی کرده و سره از ناسره جدا شود. این روزها مردمِ ما جدای از اینکه به جناب آقای داکتر عبدالله رأی دادهاند یا به جناب داکتر صاحب احمدزی؛ نفرتی آشکارا از تقلب را نشان دادهاند. فرقی نمیکند که چه کسی متهم است و چه کسی مدعی؛ مهم این است که هواخواهانِ هر کدام از این دو نامزد محترم که مجموعاً شهروندانِ ما را تشکیل میدهند، به آن درجه از رشد سیاسی رسیدهاند که برد را با تقلب نمیخواهند و شکستِ همراه با تقلب را نیز دیگر تحمل نخواهند کرد. هنوز زود است که قضاوت کنیم که برنده یا بازنده کیست، امروز باید هوشیارانه بحث تقلب و بحثِ شفافسازی در فضای انتخاباتی را از انتصاب به نامزدانِ محترم جدا کنیم. یکی را گروه متهم و دیگری را گروه مدعی خواندن، در حقیقت مرزبندی ایجاد کردن میان دو گروهی خواهد بود که هر دو شهروندانِ ما و هر دو خواهانِ شفافیت و عدالت هستند. امروز باید بحثهای کلان و بنیادین در فضای انتخاباتی را از حوزۀ اشخاص، گروهها و سمتها بیرون کنیم و هوشیارانه به این حقیقت، جلوه و برازندهگی بیشتر دهیم که طرفداران جناب آقای عبدالله و هواخواهانِ جناب اقای احمدزی، هر دو از تقلب بیزارند و اگر گروه و جریانهایی در اینمیان به نفع یکی در حال تقلب کردن و مهندسی کردن انتخابات است، ربطی به خواست و ارادۀ عام و حقیقی مردمِ ما ندارد.
مردمِ ما شجاعانه و مسوولانه به پای صندوقهای رأی رفتند تا حکومت و دولتی مقتدر و مردمی را بسازند، و خود بهتر از هر کسِ دیگر میدانند که اگر بخواهد این حکومت و اداره بر اساسِ تقلب و تزویر پایهگذاری شود، اولین قربانیانِ این حادثۀ شوم، خودِ مردمی هستند که اجازه دادند خشت اولِ دولتداریشان کج و آغشته به تقلب نهاده شود. پس بنایی که بر این اساس هم ایجاد شود، بدون شک نهاد و بنیادی ناموزون و نامتعارف خواهد بود که هیچ دوام و بقایی نخواهد داشت و از حکومتی که با فساد و تقلب زاییده شود، انتظار فسادستیزی و عدالتگستری نمیتوان داشت.
امروز به جای اینکه مردممان را در قالبهایی مثل هواخواهانِ جریانِ متهم به تقلب و یا طرفدارانِ روند ضد تقلب و معترض دستهبندی کنیم، بهتر است این حقیقت را نشان دهیم و برجسته سازیم که مردمِ ما جدای از اینکه هواخواه کدام نامزد هستند، یک انزجارِ همهگانی و خودجوش را از تقلب و فریب و دسیسهسازی نشان دادهاند و هیچکس خواهان بردِ با تقلب نخواهد بود، همه انتظار دارند که هر دو نامزد محترم با نهایتِ صبر و حوصلهمندی و درایت، کمیسیونهای انتخاباتی را تحت فشار قرار داده و یک بارِ دیگر اعتماد مردم را بهدست آورند و ادعایی را که بار بار مطرح کردند که ما رأیی را که به تقلب و فریب به نفعِ ما به صندوق ها انداخته شود را نمیخواهیم، در عمل به اثبات برسانند و هر دو طرف بهجای توجیه مشکلات و نواقص، به اعترافی صادقانه پرداخته و تلاش کنند که این بنبستِ سیاسی راهحلی عادلانه پیدا کند تا در نهایت مردم احساس کنند که آرایی که به قیمتِ جان به صندوق انداختند، مورد لحاظ قرار گرفته و در تعیین سرنوشتِ سیاسیشان بازیگری داشته است.
Comments are closed.