احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۳ ثور ۱۳۹۸
بیایید کمی درباره فکر کردن، فکر کنیم. وقتِ آن رسیده است که بپذیریم فکر کردن هم یک نوع تکنولوژی است و باید تکنولوژی فکر کردن را یاد گرفت. مثلاً بدانیم اندیشههایِ ما پدیدههای پویایی هستند که دایم تغییر میکنند و میتوانند بهتر یا بدتر شوند. اندیشهها اندوختههای راکد و ثابتی نیستند که گاهی سراغشان برویم و کمی از آن را برداریم تا استفاده کنیم. باید یاد بگیریم مثل یک کودکِ کنجکاو به تمام گوشه و کنارهای ذهنمان سرک بکشیم و استعدادهایمان را کشف کنیم. باور کنید هنوز در اعماقِ اندوخته تواناییهای شما، استعدادهای کشفناشدهیی وجود دارد که اگر بتوانید پیدایشان کنید، زندهگیتان متحول میشود.
اگر میخواهید حجم اطلاعاتی را که مغز شما میتواند در خودش جای دهد حدس بزنید، ارتفاع یک ساختمان ۱۰۰ منزله را تصور کنید یا مساحت کشورِ سویس را که حدود ۴۱ هزار کیلومتر مربع است را یازده برابر کنید. شک نداشته باشید که مغز شما به همین بزرگی است. بررسیها و مطالعاتِ جدید در این حوزه نشان میدهد که انسان در طول تاریخ فقط از ۵ تا ۷ درصد توانایی و ظرفیتِ خود استفاده کرده است؛ یعنی انسانی که عصر کشاورزی را تجربه کرد، وارد جهان صنعتی با نماد دودکشهای بزرگ شد و اکنون در دوره الکترونیک با نوپدیدههایی مانند کمپیوترها و رباتها بهسر میبرد، فقط توانسته ۷ درصد از تواناییهایش را به کار بگیرد. البته وزن مغز انسان بیش از ۶۵۰ تا ۷۰۰ گرم نیست، ولی حجم اطلاعاتی که میتواند در خود جای دهد، تا دلمان بخواهد شگفتانگیز است.
در دنیای مدیریت و از دیدگاه پیشگامان این موضوع، سه عامل نقش مهمی در تولید دارند: سرمایه، تکنولوژی و نیروی انسانی. نکته جالب توجه این است که نیروی انسانی بیشترین سهم را دارد، یعنی ۶۴ درصد. جاپانیها در کتابی که درباره توسعه اقتصادی کشورشان دارند، مینویسند: «ما برای صنعتی شدن منابع مادی نداشتیم، ولی منابع انسانیِ شایسته توانست کشور ما را صنعتی کند.»
تکنولوژی فکر یا به عبارت بهتر طراحی ذهن، ربطی به نبوغ ذاتی ندارد. مطمین باشید شانس هم هیچ نقشی در این ماجرا ندارد. یعنی نمیتوانید منتظر باشید که تصادفی اتفاق بیفتد و استعدادهای شما شکوفا شود. بهترین راه این است که خودتان دست بهکار شوید و با آموزش صحیح استعدادها و تواناییهای بالقوه را بالفعل کنید. هیچ کس به اندازه خود شما نمیتواند در این کشف و شکوفایی موثر باشد.
در وجود همه ما استعدادها و تواناییهایی وجود دارد که هنوز به وجود آنها پی نبردهایم. خیلی از ما حتا درستوحسابی خودمان را نمیشناسیم و تصویر روشن و واضحی از شخصیت خود نداریم. همین است که فروید ریشه خیلی از رفتارهای انسان را در بخش ناهوشیار و ناخودآگاه ذهن میداند. در حقیقت رفتارها و وضعیت روانی انسان در هر لحظه فقط به آنچه در ضمیر خودآگاه و هوشیارش میگذرد، وابسته نیست؛ بلکه عوامل دیگری وجود دارد که در ضمیر ناهوشیار و ناخودآگاه پنهان است و منشای بعضی از رفتارها میشود. جالب است بدانید نسبت خودآگاهی و ناخودآگاهی یا بخش هوشیار و ناهوشیار ضمیر انسان مانند کوه یخی است که یکدهمِ آن بیرون از آب و در معرض دید است و ۹۰ درصد آن زیر آب قرار گرفته و دیده نمیشود. در بخش پنهان کوه یخی ضمیر شما گنجهای بسیاری وجود دارد که تا سراغ آنها نروید، پیدا نخواهند شد. شاید وقت آن رسیده باشد که کندوکاو را شروع کنید و این همه گنج را بیابید تا موفقیتهای تازهیی را تجربه کنید.
منبع: آفتاب
Comments are closed.