احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمـد عمـران - ۲۰ ثور ۱۳۹۸
در هفتۀ گذشته، افغانستان یک بارِ دیگر شاهد رویدادهای خونینی بود؛ رویدادهایی که بهصورتِ سازمانیافته بهوسیلۀ گروه طالبان انجام شدند و دهها خانواده را در آغاز ماه مبارک رمضان، ماه غفران و رحمت، به ماتم نشاندند. حملۀ کابل که هدفِ آن یک نهاد خارجی بود و حملۀ بغلان که فرماندهی پولیس را آماج قرار داد، از خونینترین این رویدادها بودند.
حملات طالبان درحالی افزایش مییابند که ظاهراً ششمین دور گفتوگوهای امریکا با طالبان در قطر بدون نتیجه پایان یافته و از اینطرف رییس حکومت وحدت ملی در تدارکِ رهایی ۱۷۵ زندانی طالبان به رسمِ حُسن نیت از زندان پلچرخی است. تلاش برای رهایی این زندانیان، عملاً ضعف و بیبرنامهگی حکومت را به تصویر میکشد. آزادی این افراد به این دلیل سلب شده است که از آنها مجال کشتن افراد بیگناهِ دیگری گرفته شود. آنها به دلایل سیاسیِ محض در زندان بهسر نمیبرند، بل زندان برای آنها فرصتی است که دست به جنایت و ریختن خونِ دیگران نزنند. اما حکومت این فرصت را نیز میخواهد بگیرد و با رهایی آنها یک بارِ دیگر مثل گذشته سنگرهای انسانکشی را رونق بخشد. جالب اینجاست که مشاور شورای امنیت ملی به دیدن این افراد رفته و از آنها دلجویی کرده است. اما دلجویی برای چه؟! برای اینکه فرصت نداشتهاند که حملات انتحاری و مرگبار را انجام دهند؟! برای اینکه از صحنۀ نبرد دستگیر و به جرم کشتن انسانهای بیگناه به زندان انداخته شدهاند؟!
این سیاست همانگونه که در گذشته نتیجه نداد، در آینده هم نتیجه نخواهد داد. طالبان کُل چهار روز جرگۀ مشورتی آقای غنی را با آنهمه مصارفِ گزاف و راهبندانهای نفسگیر، با یک اعلامیۀ ساده و چند حملۀ خونین پاسخ دادند. آنها عملاً گفتند که فیصلههای جرگه حتا اگر خواست مردم افغانستان هم باشد، برایشان پشیزی اهمیت ندارد. طالبان فیصلۀشان را انجام دادهاند، آنها حاضر به صـلح و پایان بخشیدن به جنگ فعلی به این آسانی و سادهگی نیستند. این جنگ برایشان مایۀ آبرو و اعتبار شده است. حالا در سطح جهانی به این گروه دیگر به چشم یک گروه تروریستی نگاه نمیشود. رابطۀ آنها با کشورهای مختلف گسترش یافته است. عملاً در پشت میز مذاکره با امریکا نشستهاند و چنان بلندپروازانه سـخن میگویند مثل اینکه یک کشور و دولتِ مقتدر باشند. اینها همه از کجا بهدست آمد؟
نکند آقای غنی فکر کرده باشد که اینها دادِ خداست، نعوذ بالله من ذالک. طالبان موقعیت فعلیِ خود را مرهون سیاستهای نادرستِ رهبران دولت افغانستان هستند. هرچند که در این سیاستها به اندازۀ آنها متحـدان بینالمللی افغانستان نیز مقصر اند ولی گناه رهبرانِ ضعیف و قدرتطلبِ کشور اصلاً قابل بخشودن نیست. محاسبهها و یا هم رابطههای آنها با برخی از سران طالبان و نوع نگاه قوممحورانه به این موضوع، طالبان را به یک جریان خطرناکِ نظامی ـ سیاسی مبدل کرد. هم حامد کرزی رییس جمهوری پیشین و برخی از نزدیکانِ او و هم اشرفغنی رییس حکومت وحدت ملی و برخی نزدیکانِ او به طالبان نگاه قومی داشتند. آنها به این باور بودند که در این جنگ قوم و تبارِ خودشان صدمه میبیند و نباید گذاشت که این اتفـاق بیفتد.
سیاست قباحتزدایی از طالبان با همین منشأ آغاز شد و تا به امروز از همین آبشخور تغذیه میشود. این رهبران اگر طالبان را یک گروه تروریستی میپنداشتند که هدفی جز ویرانی و بربادی کشور ندارند، حالا اینقدر درمانده و بیچاره و بریده از مردم نبودند. سیاست قباحتزدایی از طالبان یادآور همان ضربالمثل معروف است که «ترحم بر پلنگ تیزدندان/ ستمکاری بود بر گوسفندان». آقای غنی در زمانی که مسوول برنامۀ انتقال بود، به صورت آشکار از زندانی بودنِ «همتبارهای خود» شکایت کرد و گفت که نباید این وضعیت ادامه پیـدا کند. رهایی طالبان از زندانها و عدم صدور فرمان جنگ به سربازان برای مقابله با تروریستها، یکی از برنامههای اصلیِ آقای غنی برای خدمت به «یک قوم مظلوم» بوده است. در حالی که واقعیت امر چنین نیست و بیشترین ضربه و ظلم را از طالبان پشتونهای افغانستان خورده و کشیدهاند. مگر سالهای سال جنگ در جنوب و شرق متمرکز نبود؟ مگر بارها طالبان به نهـادهای حکومتی و غیرحکومتی در مناطق پشتوننشین حمله نکردند؟
طالبان هیچ وقت جنگِ خود را قومی نساختند، حداقل تا به امروز. و هیچ وقت نگذاشتند که کسی فکر کند که آنها برای یک قوم میجنگند. چیزی را که متأسفانه رهبران افغانستان از آن میگذرند. آنها فرق میان قوم و تروریست را کرده نتوانستند و به همین دلیل حالا وضعیتِ افغانستان چنین رقتبار و خطرناک شده است. آقای غنی هنوز با همین نگاه قوممحورانه طالبان را دشمن نمیداند و میکوشد که این احساس را به آنها نیز منتقل کنـد. در حالی که اگر آقای غنی خود را حامیِ مردم افغانستان میدانست، همانگونه که ادعا میکند، باید پاسخ روشن و صریح به حملات طالبان میداد.
رهایی زندانیان و سیاست محافظت قومی، هیچ گرهی را باز نمیکند و باعث پایان یافتن جنگ نمیشود. اگر پاسخ آقای غنی به طالبان به همان شدت و قاطعیتی میبود که آنها عمل میکنند، بدون شک امروز در گفتوگوهای صلح ما شاهدِ اینهمه تضرع و التماس نمیبودیم.
Comments are closed.