احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمــد عمران - ۱۷ قوس ۱۳۹۸
گفتوگوهای صلحِ امریکا با هیأت طالبان در قطر، دوباره پس از سه ماه توقف از سر گرفته شده است. اینبار دو طرف با اُمیدواریِ بیشتری این گفتوگوها را آغاز کردهاند. ظاهراً طالبان نیز اینبار با آمادهگیِ بیشتر میخواهند در گفتوگوها شرکت کنند. گزارشهایِ اولیه نشان میدهد که گفتوگوهای صلحِ امریکا با طالبان از همان جایی آغاز شده که پایان یافته بود. اگر چنین باشد، باید به زودی منتظر نتیجۀ این گفتوگوها بود، مگر اینکه اتفاقِ تازهیی بیفتد و گفتوگوها را باز دچار بُنبست کنـد. این خطر همواره وجود دارد که یکی از طرفهای مذاکرهکننده به هر دلیلِ ممکن نسبت به ادامۀ گفتوگوهای صلح بیرغبت شود. طالبان تلاش دارند که بیشترین امتیاز را از این گفتوگوها بهدست آورند. به همین دلیل، هیأت طالبان به شکلی در گفتوگوهای صلح شرکت میورزد که گویا هیچ اهمیتی برای آن قایل نیست و این جانبِ امریکاست که میخواهد این گفتوگوها به نتیجه برسد. طالبان میخواهند این تصویر را ارایه کنند که برندۀ میدان جنگ بودهاند و اگر گفتوگوهایی نیز صورت میگیرد، به دلیل شکست طرفِ مقابل در میدان جنگ بوده و اگر جنگ به صورتِ فعلی ادامه پیدا کند، این گروه بهزودی از راه نظامی به هدفهایِ خود دست پیدا میکند.
متأسفانه این تصویر تا حدودی به دلیل ضعفِ حکومتِ افغانستان و عدم تمایل امریکا به ادامۀ جنگ با تروریسم، درست است؛ اما آنطور هم نیست که گروه طالبان ادعا میکند و گویا مقاومتِ این گروه سبب آغاز گفتوگوهای صلح بوده است. طالبان ظرف هجده سالی که در جنگ با نیروهای دولتی افغانستان و ناتو قرار داشتهاند، دقیقاً متوجه شدهاند که در این جنگ شانسِ پیـروزی ندارند، اما از راه ایجاد رعب و وحشت در جامعه میتوانند تا حدودی مقاومتِ خود را حفظ کنند. طالبان هیچ گاهی به صورتِ جبههیی در نبردها شرکت نکردهاند، جنگ آنها اکثراً جنگ و گریز و همان جنگهای پارتیزانی بوده است. مهمترین جنگ طالبان، علیه شهروندانِ بیدفاع و عادی کشور بوده است. آنها با انتحار و بمبگذاری در محلهای پُرتجمع سبب شدهاند که هزاران فرد غیرنظامی کشته شوند. حکومت افغانستان نیز که حکومتی غیرمسوول و عمدتاً قومگرا بوده، همواره در بزرگنمایی طالبان دستِ بالا داشته است. چه در زمان ریاستجمهوری حامد کرزی و چه در زمان حکومت وحدت ملی، سران حکومت آنگونه که بایسته بوده از نیروهای دفاعی و امنیتی کشور علیه طالبان استفاده نکردهاند. ماهها نیروهای امنیتی در مناطق ناامن بدون امکاناتِ جنگی و معیشتیِ لازم به سر بردهاند، بدون آنکه برایشان تجهیزات و فرمانِ جنگ صادر شود. گویا کسانی در حکومت افغانستان به صورتِ عمدی تلاش ورزیدهاند که طالبان از صحنۀ نظامی خارج نشوند. هلمند در جنوب افغانستان، گواه چنین وضعیتی است. در این ولایت ماهها نیروهای امنیتی بدون تکلیف بهسر بردهاند و حتا دچار کمبود آذوقه و مواد خوراکی شدهاند، بدون آنکه دستور حمله به پایگاههای طالبان برایشان داده شود.
به وضعیت فعلییی که آقای غنی طالبان را دشمن میخواند، نگاه نکنیـد. او تا همین یک سال پیش که جایگاه خودش از سوی این گروه با خطر از دست رفتن مواجه شد، علیه طالبان هیچ سخنِ انتقادآمیزی به زبان نمیآورد. طالبان برادران ناراضی، گروه سیاسی و فرزندانِ افغانستان خوانده میشدند. حالا وضع فرق کرده و ادبیاتِ آقای غنی در برابر طالبان دگرگون شده است؛ زیرا طالبان با او نخواستند که معامله کنند.
مشکل آقای غنی با طالبان از همین جا نشأت میگیرد؛ ورنه او از مهمترین و سرسختترین مدافعانِ طالبان در سالهایِ گذشته بوده است. حالا هم که گفتوگوهای صلحِ امریکا با طالبان آغاز شده، هیچ امیدی برای پایان یافتن جنگ وجود ندارد؛ چون طالبان به صورتِ واضح اعلام کردهاند که اگر آتشبسی هم به میان بیاید، میان این گروه و سربازانِ امریکایی خواهد بود. با این حساب، جنگ طالبان علیه مردم افغانستان همچنان ادامه خواهد یافت و اگر میان امریکا و طالبان توافقنامۀ آتشبس امضا شود، احتمال افزایش جنگها در افغانستان نیز وجود دارد؛ چون آن وقت طالبان تمام انرژی و نیرویِ خود را در نبرد با نیروهای افغانستان به کار خواهند بست. و این همان تراژیردییی است که احتمال اتفاق افتادنِ آن بسیار زیاد است.
آقای غنی هنوز نمیداند که چگونه و چطور باید با طالبان مذاکره کنـد. او حتا موفق نشده که میان جناحهای مختلفِ سیاسی در کشور که ممکن تفاوتهای سلیقهیی در امر صلح و گفتوگوها داشته باشند، اجماع به وجود آورد. آقای غنی میان طالبان و جناحهای سیاسییی که در افغانستان حضور دارند و با نظام هیچ مشکلی ندارند، تفاوت گذاشته نمیتواند و چه بسا در مواردی جناحهای سیاسیِ افغانستان را از طالبان بدتر میداند. اینجاست که دیگر نمیتوان به مدیریتِ گفتوگوهای صلح با طالبان از جانب ارگ امیـدوار بود. حکومتی که میان مخالفان سیاسی داخلیِ خود و یک گروه تروریستی و افراطگرا نتواند تفکیک قایل شود، آنگاه چگونه ممکن است که در گفتوگوهای صلح با قدرت حضور یابد؟… همین امر باعث شده که طالبان آقای غنی و اطرافیانِ او را به عنوان حکومت به رسمیت نشناسند و با آنها حاضر نشوند که رو در رو گفتوگو کنند.
آقای غنی انسانی خودکامه و بهشدت منفیگراست. او همه را به چشم دشمن میبیند. برای او یک روزنامهنگار و ملا هیبتالله هیچ تفاوتی با هم ندارند و چه بسا که ملا هیبتالله به دلیل قومی به نظر او کمتر دشمن جلوه میکند. آیا با چنین وضعیتی میتوان به گفتوگوهای صلح امید بست؟
مسلماً تا زمانی که آقای غنی در رأس قدرت باشد و یک حکومتِ واقعاً مردمی در افغانستان روی کار نیاید، جنگ در این کشور پایان نخواهد یافت.
Comments are closed.