احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سادات - ۲۹ قوس ۱۳۹۸
وزارت اطلاعات و فرهنگ یکی از وزارتهای کلیدی حکومت است که وظیفۀ اصلی و اساسی آن پاسداری آزادی بیان، تدویر مناسبتها و برنامههای تاریخی و فرهنگی، حفاظت از آثار باستانی، تاریخی و فرهنگی و همچنان بازتاب دستآوردهای تاریخی و فرهنگی یک کشور در سطح جهانی از طریق تهیه فیلمهای هنری و سایر ابتکارات میباشد. نشر و گسترش اطلاعات مفید و تقویت جایگاه فرهنگی کشورها نقش ارزشمند در مناسبات بینالمللی دارد و میزان قدرت نرم کشورها را به نمایش میگذارد. وزارت اطلاعات و فرهنگ در دورۀ حکومت وحدت ملی در زمینههای متذکره زیاد موفق نبوده است و عدم ثبات کاری در رهبری وزارت همچنان روندهای کاری آن وزارت را مشکلزا ساخته است.
حسینه صافی، سرپرست فعلی وزارت فرهنگ درست در همان کرسی تکیه زده است که سید مخدوم رهین برای بیشتر از دهسال در آن سمت قرار داشت و در جهت تحکیم آزادی رسانهها و حمایت از اقشار مختلف جامعه رسانهیی، هنری و زدون موانع فراراه آزادی بیان فعالیتهای مفید و موثر انجام داد، اما در حکومت وحدت ملی آزادی بیان بهصورت نظاممند محدود گردیده است. در مورد ظرفیت و توانایی بانو صافی ابراز نظر نمیکنم اما شنیدم وی بیشتر از اینکه به فارسی و پشتو حرف بزند و در تلاش غنیسازی فرهنگ و زبانهای مروج باشد در صحبتهای خصوصی و عمومیاش حرفها و کلمات انگلیسی را بیشتر تکرار میکند. وزیر اطلاعات و فرهنگ به جای اینکه به وظایف اساسیاش برگردد، در سفرهای رییس حکومت و نشستهای سیاسی ارگ اشتراک میکند. در یک سال گذشته در سفرهایی که رییس حکومت وحدت ملی به کشورهای مختلف و در نشستهای بینالمللی داشت / دارد وزیر اطلاعات و فرهنگ بدون اینکه نشستها و سفرها جنبۀ فرهنگی و تاریخی و مرتبط به کار وزیر اطلاعات باشد، اشتراک داشت. شاید آقای غنی با حضور وزیر اطلاعات در نشستهای سیاسی و صلحمحور و همچنان در ملاقات و سفرهای خارجی به دنبال نشان دادن تساوی جنسیتی و نقش فعال زنان در روندهای مهم سیاسی و تصمیمگیریها باشد، اما این تصورسازی مصنوعی آقای غنی و مصروفیت سیاسی وزیر اطلاعات سبب عدم رسیدهگی به وظایف اساسی این نهاد گردیده است.
آزادی بیان بیشتر از هر زمانی در خطر نابودی و محدود شدن است. فعالین مدنی و رسانهیی با برخورد زشت مقامات و نهادهای دولتی مواجه میگردند، برخی رسانهها در مرکز و ولایات به دلیل نداشتن مصونیت کاری و امکانات اقتصادی مجبور به تعطیل شدند. آوازخوانان مشهور مانند استاد گل زمان در بستر مریضی است و هیچکس و نهاد به آن توجه ندارد. فیلمسازان مشهور مانند غفار قطبیار و دهها تن دیگر از هنرمندان با وضعیت فلاکتبار و فقر مواجه اند و در بستر ناداری و تهی دستی دنیای فانی را وداع میگویند. استاد گل زمان یک میراث فرهنگی این کشور است، او از بیتوجهی و مریضیاش در تلویزیون گریه کرد، از سنگ صدا برآمد از وزارت فرهنگ و مقامات آن صدای مبنی بر حمایت مالی و معنوی بلند نشد. این حکومت در هر فرصت و مناسبت آزادی بیان را دست آورد هژده سال میگوید، اما این آزادی بیان هر روز با مشکل مواجه است و وزارتها با فرستادن نامهها جلو آزادی بیان را میگیرند. جامعۀ هنری افغانستان کاریزمای زیاد خلق کرده در سطح جهانی در فیستیوالها و جشنوارههای مهم جوایز ارزشمند را بهدست آورده اما وزارت اطلاعات و فرهنگ به این قشر چنانچه خود هنرمندان معروف در برنامههای رسانهیی از عدم توجه شکایت دارند، بذل مساعی لازم ننموده و با دستان خالی و مصارف شخصی اتحادیههای هنری را مدیریت و تولیدات شانرا تهیه میکنند. دسترسی به اطلاعات چنانچه قوانین و نهادهای برای آن ایجاد شده اما در سطح رهبری حکومت باید وزارت فرهنگ در راستای تطبیق موثر دسترسی به اطلاعات لابیگری نماید کاری که به دلیل مصروفیتهای سیاسی وزیر و اشتراک در نشستهای غیرضروری و سفرهای محمداشرف غنی توجه زیادی صورت نگرفته است. افغانستان دارای تاریخ کهن است، تعدادی ۵۰۰۰ هزار سال میگویند و تعدادی هم به ۵۰۰۰ سالگی تردید دارند به هرصورت شخصیتهای تاریخی و فرهنگی در دامان این تاریخ پرورده شده و هر قوم و تبار شخصیتهای شاخص دارند که الگو و نماد از فرهنگ، تاریخ و تمدن هر قوم است و کار وزارت فرهنگ پاسداری از داشتههای فرهنگی و تاریخی و تدویر مناسبتها بهخاطر یادآوری و تجلیل از کارنامههای شخصیتها میباشد، در این زمینه نیز شاهد سهم فعال وزارت فرهنگ در تدویر مناسبتها برای تجلیل شخصیتهای فرهنگی نبودیم و وزیر فعلی هم در هیچ یک از نشستها و مناسبتهای فرهنگی صحبت و سخنرانی ننموده است. در سایر کشورها و گذشتههای افغانستان رسم به گونهیی بوده که معمولاً یکی از شخصیتهای فرهنگی، هنری و تاریخی به حیث وزیر فرهنگ تعیین میگردید تا به قول معروف تمام ارزش و نماد تاریخی و فرهنگی کشور در قد و قامت، طرز سخن و نحوۀ برخورد وزیر اطلاعات و فرهنگ خلاصه گردد، اما سوگمندانه در افغانستان مخصوصاً در دورۀ حکومت وحدت ملی چنانچه در هیچ جای نشانۀ تخصصگرایی موجود نیست در تعیین وزیر و رهبری وزارت فرهنگ نیز اصل شایستگی و تخصصیسازی رعایت نگردیده است. وضعیت درهم برهم در وزارت اطلاعات و فرهنگ و ناکارآمدی این نهاد در تمرکز بر وظایف اساسیاش میطلبد تا وزیر فرهنگ به جای اینکه در نشستها و ملاقاتهای سیاسی بخش اعظم وقتش را ضایع سازد به مسوولیتهای خود در وزارت فرهنگ برگردد و رهبری حکومت وحدت ملی نیز به این مهم که کار مفید در زمینههای نشراتی و فرهنگی میباشد، توجه بیشتر و یک شخص فرهنگی را به حیث وزیر اطلاعات و فرهنگ تعیین نماید.
Comments are closed.