احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عبدالکبیر ستوده - ۱۷ جدی ۱۳۹۸
برای مجازات کردن دست کم سه توجیه (سه کلان نظریه ) بیان کرده اند.
۱-نظریۀ سزاگرایی. به اساس این دیدگاه، مجازات مجرمین بهخاطر ارتکاب جرم انجام شده است و عدالت ایجاب میکند که مجرم به سزای اعمال هنجارشکنانهیی خود برسد. نظریۀ عدالت مطلقه کانت و نظریۀ استحقاق و نظریه مکافاتگرایی، از زمرۀ نظریههای سزاگرایی است. این نظریه را نظریۀ گذشتهنگر نیز گفته اند؛ چون متوجه عمل جرمی است که در گذشته رخ داده و هنجارهای اخلاقی را نقض کرده است. در این نظریه بحث نتایج و پیامدهای مجازات کردن مجرم به هیچ وجه مورد نظر نبوده و نیست.
۲-نظریۀ سودگرایانه. نظریه سودگرایانه در واقع عکس نظریه سزاگرایانه است و با توجه به محدودیتها و کاستیهای نظریۀ قبلی عرض اندام کرده است و ریشه در اندیشههای جان استوارت میل دارد. به اساس نظریۀ سودگرایانه، توجیه مجازات مجرمین بهخاطر جرم انجام شده نیست بلکه بهخاطر نتایج و پیامدهای دیگری است که در آینده حصول آن امید برده میشود. این نظریه در واقع نظریۀ قبلی را یک نظریه انتقامجویانه و بدوی دانسته و عدالت کور عنوان میکند. توجیه مجازات در این نظریه به اساس اهداف بازدارندهگی (بازدارندهگی و ارعاب عام و خاص) توان سلبی، بازپروری، اصلاح و دفاع اجتماعی صورت میگیرد که همه اهدافی آینده نگرانه هستند و نظر بر سودی، فایدتی، آثاری و نتایجی دارند و به همین دلیل این نظریه را نظریۀ آیندهنگر نیز عنوان کرده اند. مهمترین نقدهایی که بر این نظریه وارد شده است این است که این نظریه نسبت به عدالت و استحقاق بیتفاوت است و نسبت به مجازاتهای غیرانسانی و خشن و شکنجه مجرمین و مجازات اشخاص بیگناه بابت سود و فایدهیی متصور در آینده، کاملاً گشوده است.
۳-نظریۀ عوامگرانه. در بحث عوامگرایی کیفری، نه عدالت و استحقاق مورد نظر سزاگرایان مد نظر است و نه فایده و سود مورد قبول سودگرایان. چیزی که در این دیدگاه مهم و مورد نظر است افکار عمومی مردم است؛ مردمی که فهم و درکشان از پدیدۀ جنایی متکی به تجارب روزانه، اطلاعات رسانهیی، تبلیغات مذهبی، کمپاینهای انتخاباتی و… است نه مطالعات جرمشناختی، کیفرشناسی، جامعهشناسی کیفری، و… در این دیدگاه، جرایمی مورد تعقیب قرار میگیرند که عموم مردم آن جرایم را نفرتانگیز میدانند و خفت و شدت کیفرها هم متناسب به انزجار عمومی است و نامزدان انتخاباتی هم برای جلب افکار عمومی سیاست کیفری پوپولیسی را اختیار کرده و محض جلب افکار عمومی، اکنون نگری کیفری را پیشه میگیرد.
این نکته را هم باید خاطر نشان نماییم که عدهِ نظریۀ تشفی صدور/ رضایت قربانی جرم را، یک نظریۀ جداگانه در توجیه مجازاتها دانسته اند و عدۀ دیگر آن را ذیل یکی از سه نظریۀ دیگر آورده اند.
Comments are closed.