احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۰ جدی ۱۳۹۸
گفتوگوهای صلحِ زلمی خلیلزاد نمایندۀ ویژۀ امریکا برای صلح افغانستان با هیأت مذاکرهکنندۀ طالبان در قطر در حالی وارد ششمین روزِ خود شده که هنوز هیچ روزنۀ امیـدی برای امضای توافقنامه و آتشبس وجود ندارد. طالبان هنوز روی مواضع اصلیِ خود که بیرون شدن نیروهای امریکایی از افغانستان است، تأکید دارند و آتشبس با حکومت را نمیپذیرند. هرچند هیأتی از طالبان برای مشوره با رهبری این گروه بر سرِ آتشبس در آستانۀ سال نو عیسوی به پاکستان آمد، ولی معلوم نیست که پاسخ رسمی رهبریِ این گروه به این خواستِ امریکاییها چه بوده است.
برخی منابع میگویند که اعضای رهبریِ گروه طالبان بر سرِ یک آتشبسِ کوتاهمدت با حکومت توافق کردهاند؛ ولی به گفتۀ آنها این توافق به امضای رهبر این گروه نرسیده است و به همین دلیل اعضای طالبان در قطر در این مورد چیزی نمیگویند و منتظر دستور صریحِ رهبر این گروه هستند. برخی آگاهانِ مسایل افغانستان باور دارند که بحث آتشبس با حکومت، از موارد جنجالی میان طالبان است و فرماندهانِ این گروه در برابر آتشبس چندان رضایت نشان ندادهاند. از جانبی هم رهبری طالبان آتشبس با حکومت را به نفعِ خود نمیداند و تلاش دارد که به جنگ ادامه دهد.
برخی آگاهان در کابل میگویند که آتشبس در عید سالِ گذشته سبب شد که شماری از صفوف طالبان پس از آتشبس به جبهات برنگردند. از سوی دیگر، گروههای تندروِ دیگر که در افغانستان فعال اند، تلاش میکنند که از توافق صـلح طالبان و امریکا و آتشبس احتمالی میان این گروه و حکومت به نفع خود بهرهبرداری کنند. داعش و القاعده، دو گروه مهمِ جنگی در افغانستان اند که با طرح صلح طالبان با امریکا موافق نیستند و میخواهند صفوف طالبان را در جبهههای خود ادغام کنند. این موضوعات سبب شدهاند که طالبان در موقعیتِ ضعف قرار بگیرند، آنگونه که روی تصمیمشان در مورد آتشبس و توافق صلح با امریکا اثر بگذارد.
طالبان خود را یگانه گروه پیشتار در جنگ افغانستان میدانند و باور دارند که دیگر گروهها محلی از اعراب در این کشور ندارند و اگر این گروه به جنگِ خود پایان دهد، کارِ دیگر گروهها هم ساخته است و مجبور اند دست از جنگ بردارند. اما گروههای تندرو و افراطیِ دیگر که از این قصد و باورِ طالبان اطلاع دارند، دست به اقدام های پیشگیرانه زده و در بسیاری از مناطق افغانستان صفوفِ این گروه را در خود با دادن پول و امکاناتِ بیشتر ادغام کردهاند. اینها نشـان میدهند که جنگ افغانستان آنگونه که امریکا، ارگ و حتا طالبان از آن تصور دارند، نیست و بسیار پیچیده و چندلایه است. پیچیدهگی جنگ افغانستان سبب شده امریکا نیز به مرحلۀ گیجکنندهیی برسد که گرفتن تصمیم را برایش دشوار کند.
امریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که حتا با توافق صلح با طالبان، جنگی را که نزدیک به نوزده سال پیش در این کشور آغاز کردهاند، پایان داده نمیتوانند، و نهایتِ امر این خواهد شد که طالبان نیز همچون حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار وارد افغانستان شوند، بدون اینکه هیچ تغییری در وضعیتِ جنگی ایجاد گردد. در آغاز که میان حکمتیار و ارگ توافق صلح به امضا رسید، ارگنشینان فکر میکردند که در جنگ افغانستان برنده شدهاند و دیگر چالش بسیار بزرگی در برابرشان قرار ندارد و بهزودی طالبان را نیز همچون حزب اسلامی شاخۀ حکمتیار با پول و وعدۀ مشـارکت سیاسی در حکومت، از صحنۀ جنگ بیرون میکنند. اما حالا دیده میشود که طالبان از صلح حکمتیار درسهایِ دیگری گرفتهاند و قدمهایشان را بسیار با احتیاط در میـدان مذاکره برمیدارند.
البته موضوع تنشهای امریکا با ایران را نیز نباید دور از مسایل صلحِ افغانسـتان ارزیابی کرد. اگر ایران نتوانست با موشکهای خود تلفات به نیروهای نظامی امریکا در عراق وارد کند، ولی در دیگر جبههها دست از تلاش برنداشته است. این کشور نفوذ زیاد بر نیروهای مخالفِ امریکا و از جمله طالبان در منطقه دارد و بدون شک میتواند در مسـالۀ صلح از نفوذ خود استفاده کند. از جانب دیگر، فراموش نباید کرد که روابط ایران با پاکستان نیز در مسایل راهبردی بسیار نزدیک است و میتواند از نفوذ خود بر این کشور نیز برای تأثیرگذاری بر مذاکراتِ صلح استفاده کند.
این موضوعات در مجموع ضمن اینکه یک روی منفی و سلبی دارند، ولی روی دیگرشان میتواند برای افغانستان مثبت و ایجابی باشد، بهخصوص اینکه اگر ارگنشینان و تصمیمسازانِ سیاست خارجیِ افغانستان بتوانند از حساسیتهای موجود به نفع صلح افغانستان استفاده ببرند. حالا وضعیت به گونهیی رقم خورده که بسیاری از کشورهایِ منطقه تلاش دارند که مشکلات داخلی را با راهحلهای منطقهیی به نتیجه برسانند. بسیاری از این کشورها آمادهاند که نشان دهند بدون امریکاییها، نقشِ فعالتری در حل منازعات منطقهیی میتوانند داشته باشند.
اگر افغانستان دیپلماسی فعال و عاقلانه میداشت، باید این تهـدید را به فرصت تبدیل میکرد و شرایطی را بهوجود میآورد که در اجماع منطقهیی مسالۀ افغانستان هم راهحلِ سیاسی پیدا میکرد. ولی متأسفانه ارگنشینان چنین درایتی نداشتهاند و بسیاری از فرصتها را به تهـدید تبدیل کردهاند.
Comments are closed.