احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:حامد علمی - ۱۱ دلو ۱۳۹۸
سرانجام بعد از سه سال انتظار ۳۱ جنوری ۲۰۲۰، عضویت چهل و هفت سالۀ بریتانیا در اتحادیۀ اروپا رسماً خاتمه یافت و رای مردم بریتانیا مبنی بر خروج آن کشور از آن اتحادیه تحقق پیدا کرد. رایگیرییی که در ۲۳ جون ۲۰۱۶ میلادی مطابق ۳ سرطان ۱۳۹۵ خورشیدی، صورت گرفت و مردم آن کشور پای صندوقهای رای رفتند و بر عضویت خود در آن اتحادیه نقطۀ پایان گذاشتند. رای مردم بریتانیا مبنی بر خروج از اتحادیۀ اروپا که بر برگزیت مشهور گشت، علاوه بر اینکه تلاشهای حدود شصت سال سیاستمداران و اندیشمندان این قاره را شدیداً زیر سوال برد، روح تازه در موج استقلال طلبی که در سالهای اخیر در اروپا ایجاد شده، دمید. موجی که اخیراً با تشدید بحران پناهجویان و بالا گرفتن اختلاف و تضاد بین اعضای اتحادیه اروپا، با تقویت احزاب راستگرا ادامه یافته و علاوتاً رکود اقتصادی و تعبیر خدشهدار شدن حاکمیت ملی بریتانیا آن را مشتعلتر ساخته است.
رهبران بریتانیا در برابر رای مردم این کشور مبنی بر خروج کشورشان متردد بودند و سه سال تمام باهم رایزنی و دعوا کردند و یک نخست وزیر هم قربانی کشمکشهای پارلمانی گردید سرانجام، با تصمیم بوریس جانسن رهبر حزب محافطهکار و پیروزی چشمگیر وی و حزبش در انتخابات ۱۲ دسامبر ۲۰۱۹ بر رای مردم بریتانیا مُهر صحه زده شد و این کشور از اتحادیه در یک فضای پُر تنش مملو از احساسات و عواطف جدا گردید.
تضادهای ذاتالبینی میان کشورهای اروپایی به سدههای گذشته بر میگردد این قاره در طول سالیان متمادی شاهد نبردها و کشمکشهای فروان بوده است چه این کشمکشها ریشه در تفوقطلبی قبیلهیی داشته یا کشمکشها بر سر بنادر و منابع طبیعی یا نبرد میان شاهان و امپراتوریها و کشورهای بزرگ آن قاره بوده است. طوری که گفته میشود اروپا منطقهییست که کلیه دگرگونیهای عمدی فرهنگی، اقتصادی، فنآوری، سیاسی، اجتماعی و امنیتی از رنسانس گرفته تا جنگهای سی ساله، انقلاب صنعتی، عصر روشنگری، انقلابها و جنگهای بزرگ بینالمللی را پشت سر گذرانده و نواحی مختلف این قاره در مقیاسهای متفاوتی بر حسب نزدیکی و دوری تحت تأثیر این تحولات قرار گرفته اند. هنجارسازیها و فرهنگسازیها در این منطقه اگرچه تحت عنوان کُلی اروپایی از آن یاد میشود لاکن فرایند جامعهپذیری در چارچوب امپراتوریهای گوناگون نظیر روس، پروس، اتریش، هنگری و عثمانی متفاوت بوده است، شکلگیری اروپای بعد از جنگ جهانی و تقسیم آن به صورت دو بخش شرقی و غربی، هر یک از واحدهای سیاسی مستقر در آن را به شیوههای متفاوتی در معرض جامعهپذیری، هنجارسازیها و فرهنگسازیها قرار داد. فروپاشی کمونیسم و دیوار برلین از بین رفتن پردۀ آهنین و سرانجام تشدید روند جهانی شدن، جوامع مختلف اروپایی را با مسایل جدید هویتی روبهرو ساخت به گونهیی که برخی از اقوام به دنبال مرکزیتزدایی از دولت کلان در تلاش برای یافتن هویت گُمشدۀ خود برآمدند آنها جوامعی بودند که با به دلایل عدیده، فرایند ملت و دولتسازی را طی نکرده و لذا به صورتهای مسالمتآمیز و نیز خشونتبار حرکت گریز از مرگ را آغاز کردند (قوام، ۱۳۸۹).
با جدا شدن بریتانیا از اتحادیه اروپا مسایل مهم و حیاتی این کشور و شرکای اروپاییشان لاینحل مانده است و نظر به جدول زمانی یازده ماه دیگر، ۳۱ دسامبر ۲۰۲۰، وقت دارند تا بر سر کنترل بنادر، مالیات بر کالاها، رفتوآمد بدون ویزه، ماهیگیری در آبهای بینالمللی، خدمات صحی و آموزشی صحبت و چانهزنی کنند. علاوتاً تشویشهایی در عرصههای ورزش، کار و خرید املاک در این کشورها سر جایش باقی است که ایجاب مذاکرات نفس گیر و مناقشات پارلمانی را میکند.
البته ترمیم شکاف عمیق که بین احزاب سیاسی بریتانیا خصوصاً دو حزب محافظه کار و کارگر و ظهور حزب برگزیت به رهبری نایجل فاراج یکی از چالشهای استخوانسوز برای رهبران بریتانیا است.
الگو برداری از خروج بریتانیا
اگر برگزیت یا خرج بریتانیا از اتحادیۀ اروپا موفقانه به پیش برود و درد سرهای برای زمامداران این کشور و مردم آن خصوصاً اقتصاد جهان وارد نکند بدون شک از این تجربه در سطح جهانی خصوصاً سایر کشورهای اروپایی الگو برداری خواهد شد. فرانسویها که با رهبری خانم ماری لوپن در صدد بدست آوردن رای مردم فرانسه هستند، با روح جداییطلبی ظهور خواهند کرد و احزاب راستگرای آلمان، اتریش، ناروی و حتا ایتالیا و هسپانیه نیز ساز جداییطلبی را خواهند نواخت و در چنان فضا به گمان اغلب مردم اسکاتلند که بر ماندن در اتحادیه اروپا رای داده بودند، راجع به سرنوشت آیندۀشان خصوصاً بودن با انگلیس، ویلز و آیرلند شمالی در زیر یک چتر و تحت لوای بریتانیا کبیر بازنگری خواهند کرد.
علاوه بر اروپا، روح جداییطلبی در سراسر جهان تقویت خواهد شد و نظم نوین جهانی که امروز به اساس ضرورتهای امنیتی و اقتصادی ترتیب یافته، جایش را به نظم عدالتی عوض خواهد کرد و کشورها به اساس هویتهای جداگانه پا به عرصۀ وجود خواهند نهاد و شاید شاهد ظهور سمارقوار کشورها خواهیم بود که چالش بزرگ را به زمامداران جهان خصوصاً سازمان ملل متحد و مدیریت جهانی بوجود خواهند آورد.
نکتۀ مهم و الگوی برتر برای ما و سیاسیون کشورما چه خواهد بود آیا با نظم نوین جهانی همگام حرکت خواهد شد یا در کشاکش نظم امنیتی جهانی و هویت مصلحتی گام خواهیم برداشت؟ این سوالی است که آیندۀ نه چندان دور به آن پاسخ ارایه میکند.
افغانستان خصوصاً بعد از یازدهم سپتامبر متحدین و شرکای بینالمللی تازه یافت طوری که بعد از ایالات متحده امریکا، کشورهای اروپایی در صدر مبارزه با تروریسم و بازسازی افغانستان قرار گرفتند و نه تنها میلیونها دالر و یورو از جانب این کشورها به افغانستان سرازیر شد بلکه سربازان این کشورها برای مبارزه مشترک ما قربانی دادند و در بعد همکاری سیاسی و اقتصادی، معاهدات دو جانبۀ استراتژیک را با اکثر کشورهای اروپایی به امضا رسانیدهایم. اینکه اتحادیه اروپا در داخل دچار مشکلات و واگرایی شده سوال جداست اما ما باید با یک دیپلوماسی فعال با اروپای جدید داخل معامله باشیم دیپلوماسی که در آن اتحادیه اروپا را در مسایل بازسازی نهادهای خود همکار سازیم. وزارت خارجه و پالیسیسازان ما به این نکته متوجه باشند که بریتانیا بعد از تجاوز شوروی در دوران جنگ سرد درکنار مجاهدین افغانستان ایستاد و به نحوه گذشته ناخوشی که از آنها نزد مردم افغانستان به میراث مانده بود، تلافی گردید و از طرفی بریتانیا که بعد از ایالات متحده امریکا دومین کشور بود در مبارزه علیه تروریزم در کشور ما و منطقه سهم بالایی گرفت و با ارسال هزاران سرباز و کارشناس در بازسازی افغانستان نقش کلیدی بازی کرد بنابران وزارت خارجه ما باید با ژرفنگری و دقت بسیار مسایل اروپا را زیر نظر داشته باشد، دیسک جدید بریتانیا را در آن وزارت ایجاد کند تا اولا مسایل خروج بریتانیا را از نزدیک زیر مطالعه داشته باشد و از طرفی دیگر طرح یک استراتژی همکاری دراز مدت با بریتانیا مستقل از اتحادیه اروپا را بریزد و روی میز سیاسیون قرار دهد چنان استراتژی که تطبیق آن برای مردمان هر دو کشور مفید و با ارزش واقع گردد.
منابع
۱ – بوزان، باری و الی ویور، مناطق و قدرت ها، ترجمه رحمان قهرمان پور، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی، ۱۳۸۸.
۲ – خالوزاده، سعید، اتحادیه اروپایی، تهران: انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، ۱۳۹۲.
۳ – علمی، حامد، « اروپای بدون بریتانیا،» روزنامه ماندگار، کابل: شماره های ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲ و دو شنبه و سه شنبه ۷ و ۸ حمل ۱۳۹۶.
۴ – قوام، عبدالعلی، «چالش های هویتی در اتحادیه اروپا،» در اتحادیه اروپا، به کوشش عبدالعلی قوام و داود کیانی، تهران: انتشارات مطالعات راهبردی،۱۳۸۹، ص ص۸۳-۹۷ .
Comments are closed.