احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمداکرام اندیشمند - ۰۶ حوت ۱۳۹۱
آنچه که تا کنون در فعالیتهای سیاسی نخبهگان و گروههای مختلف سیاسی افغانستان بهویژه پس از فروپاشی امارت طالبان بازتاب یافته است، تلاشِ رسیدن به قدرت سیاسی میباشد. صرفنظر از آنکه به این تلاشها چه نام و عنوانی دادهاند؛ حکومت ائتلافی، حکومت مشارکت ملی و یا هر چیز دیگرـ نکتۀ مشترک و مهم در تمام این مساعیها و فعالیتهای سیاسی، به فرجام ناموفق و نامبارکِ آن برمیگردد. همواره اگر چهرههای معروف و نامدار سیاسی و احزاب، ائتلافها و جبهههای سیاسی در توافقات اولیۀ خویش به تشکیل حکومتِ مشترک پرداختهاند، اما در فرجام این اشتراک به افتراق انجامیده است.
وقتی دسترسی به قدرت آنهم بهصورت تضمینناشده و نقشِ آن برای اهداف اجتماعی و ملی از هر مسیر و با هر زدوبندی میسر شده است، یاران تشکیلدهندۀ ائتلافها و اتحادها، عطای تشکل و همراهیِ یاران را به لقایش سپردهاند و یا هم بر سر سفرۀ قدرت نشستهاند. اما با محرومیت از این سفره و ترکِ آن، دوباره به گروه و حلقۀ مخالف برگشتهاند و به اصطلاح، در صف اپوزیسیون قرار گرفتهاند.
نکتۀ جالب و در عین حال مضحک و عبرتآموز در تحولات یک دهۀ اخیرِ عرصۀ سیاست و قدرت سیاسی افغانستان، همین پیوستن و گسستن است. چهرهها و عناصر سیاسی و یا گروههای سیاسی و غیر سیاسی در زمان پیوستن و نشستن بر سفرۀ قدرت، از جناب رییسجمهور کرزی تصویر یک زعیمِ بیمانند و بزرگ را ترسیم کردهاند که گویا بدون حضور و زعامت ایشان حتا برای یک لحظه هم، این کشور بحرانزده از صفحۀ روزگار محو میگردد. ما بارها شاهد و شنوندۀ نظرها و تحسینهای غیر واقعی و دروغینِ وزیران و شریکان قدرت رییس جمهور کرزی در سفرۀ قدرت بودهایم که در مورد او و حکومتش چهها بر زبان راندهاند. و سپس همینها که از سفرۀ قدرت رانده شدند و یا به هر دلیلی بیرون ماندند، درست در تناقض با آنچه که در مورد زعیم و حکومت گفته بودند، لب به سخن گشودند. بدون تردید این فعل و انفعالات سیاستمداران و فعالان سیاسی و اجتماعی کشور ما و گروههای حاضر و مطرح در میدان تحولات سیاسی، نه یک مزیت، که یک نقص و یک خبط بسیار جدی در تفکر و فرهنگ سیاسی افغانستان است. این نقص، تبعات بسیار بدی را در مسیر توسعه و ثبات سیاسی و اجتماعی کشور بهجا میگذاردـ همانگونه که گذاشته است. اما ریشههای این نقص و این خبط سیاسی به کجا برمیگردد و راهحل آن چیست؟
مشارکت در قدرت سیاسی میان فعالان سیاسی دارای افکار و خاستگاه متفاوت سیاسی و اجتماعی و میان احزاب مختلف سیاسی در غیاب برنامۀ سیاسی و توافق بر سر برنامه، بیشتر به مشارکت مافیاییِ قدرت میماند. سوءاستفاده از قدرت در جهت منافع و اهداف شخصی وخانوادهگی، از ویژهگیهای مشارکتِ مافیایی قدرت است. در این مشارکت که از وجود برنامۀ شفاف سیاسی مبتنی بر منافع مردم و کشور خبری نیست، منفعت و مصلحت ملی چون: دولت ملی، وحدت ملی، عدالت اجتماعی، ثبات و توسعۀ سیاسی، اقتصادی و… محقق نمیشود. دوستی و همراهی مؤتلفین قدرت سیاسی در این گونه مشارکت، مقطعی و بسیار شکننده است.
اما شکلگیری مشارکت در قدرت سیاسی و یا تلاش برای دسترسی به قدرت سیاسی بر مبنای برنامه و اهداف روشن سیاسی، راه را به روی مشارکت مافیایی قدرت با تمام تبعاتِ آن میبندد. ولی آیا تا کنون تصویر و طرحی در این مورد از سوی فعالان سیاسی و نهادهای موجود سیاسی افغانستان بهصورت مدون ارایه شده است؟!
آجندای ملی!
طرح آجندای ملی نگاشته شده توسط احمدولی مسعود رهبر حزب نهضت ملی که در تابستان سال روان ۱۳۹۱خورشیدی بهصورت یک رساله چاپ و انتشار یافت، طرحی در جهت ائتلاف بر سر برنامۀ سیاسی شمرده میشود. صرفنظر از مزیت و معایب نهفته در این طرح و نظریاتِ همسو و ناهمسو با آن، در نوعِ خود اولین برنامۀ مدونِ ارایه شده در جامعۀ سیاسی افغانستان است. آجندای ملی به عنوان یک طرح مدون سیاسی، این ظرفیت را دارد که در دیالوگهای فراگیر سیاسی میان تمام گروههای معتقد به ثبات و توسعۀ سیاسی، به پختهگی برسد و مبنای فرهنگ سیاسیِ ائتلاف بر سر برنامه قرار بگیرد.
Comments are closed.