احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۶ حمل ۱۳۹۲
بانوان و آقایان!
بیش از یک دهه است که شما به صورت نوبتی بر بلندترین مقامهای کشوری به نام افغانستان تکیه زدهاید. سوای چند نمایندۀ دلسوزِ مردم، کسی را مجالِ پرسیدنِ چندوچونِ کارهایتان نبوده و نیست. این در حالیست که فاسدترین حاکمیت تاریخ ما، کمرِ اقتصادِ کشوری را در زیرِ بارِ قرضههای بانکهای آسیایی و جهانی و دادوستدهای ناروشنِ پولی، چنان بیهیچ دستاوردِ ارزشمندی خمکرده است که فردا بدون شک همۀ شما در دادگاهِ تاریخ پاسخگو خواهید بود.
امروز پس از دههیی بیش، ما دارای فاسدترین حکومت جهان، کثیفترین پایتختِ جهان و پرکشتترین زمینِ کوکنارِ جهان هستیم. در کنارِ نامهای نوی که از حرکت و برکت شما، نصیب سرزمینِ ما گردیده است، افزونیِ وحشت و دهشتِ درونِ خانۀ میهن نیز بیپیوند با کنشها و بازیهای دوگانۀ شما نیست.
بانوان و آقایان!
اینکه هر کردهیی زیرِ نامِ مردمسالاری و دموکراسی انجام یافته است، تلخترین روایت تاریخِ امروزِ ماست.
با این همه، دردناکتر و مصیبتبارتر تصمیمهاییست که دربارۀ زبان و زبانهای مردم سرزمینِ ما گرفتهاید و میگیرید.
زبان مال مردم است و این مردماناند که با گویشها و آفرینشهای خود، زبانها را زنده نگه میدارند، پایا، زایا و غنامند میسازند، نه سلطنتها و حکومتهای ناپایهدار.
همه با واژۀ آوارهگی آشناییم، زیرا هنوز آوارهترین مردم جهانیم. این آوارهگی که ریشه در بیشۀ بیکفایتی و ناکارهگیِ فرمانروایان داشته و دارد، مگر بسنده نیست که ما را به آوارهگی زبانی نیز سردچار و گرفتار میکنید؟
آوارهگی زبانی، اصطلاحیست که نخستین بار از سوی رولان بارت به معنای فشارِ زبانی بر زبانِ دیگر، به کار گرفته شده است.
با دریغ همۀ زبانهای سرزمین ما، از اثر بازیهای زشتِ سیاسی ـ به ویژه در نیم سدۀ پسین ـ این آوارهگی را آزمودهاند.
بانوان و آقایان!
دموکراسی پذیرای تنوع است.
تنوع و گوناگونی گویشها و زبانها، مرزی نمیشناسد و وابسته به هیچ فرمان و دستوری از بالا نیست. هر زبان و گویشی برای گویندهگانش رسمیست و ارزشمند.
کسانی که تخمِ تفرقههای زبانی را برای سودجوییهای سیاسی و سربازگیریها و جبههسازیهایی که آماجی سوای اشغالِ جایی در بدنۀ دولتها ندارند، میپاشند، باید بدانند که آغازگرانِ کینهسازیها و تفرقهبازیهای زبانی و تباری روسیاهِ تاریخاند.
آن حاکمان و فرمانروایانی که امروز هم برای گریز از ناتوانیهای کاری و بنا بر درکِ نادرست از فرهنگ و زبان، دست به حذف و افزایشِ واژههای این و آن زبان میزنند، به هدفی ورایِ فصل، فاصله و فاجعه در میانِ مردم دست نخواهند یافت.
بیایید به پیشوازِ بهار و فصلِ زیباییِ حضورِ رنگها و درنگها، چشم از پذیرشِ تنوع و گوناگونیِ جلوهها نگیریم!
عزیزالله ایما
Comments are closed.