احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:حلیمه حسینی - ۱۰ حمل ۱۳۹۲
سازمان ملل متحد یک بار دیگر حمایت خود را از انتخابات اعلام کرده و خبر داده که هزینۀ انتخابات آتی را به عهده میگیرد و خواسته که مردم افغانستان خودشان با شرکت در انتخابات، سرنوشت سیاسی خود را تعیین کنند؛ آن هم در حالی که هنوز شهروندان ما در داخل افغانستان نتوانسته اند به یک باور درست و تصویر واضح از فردای پیش روی کشور دست یابند که آنها را مطمین سازد که سلامت و شفافیت انتخابات آتی تضمین شده است. مردم ما در انتخابات سالهای گذشته با اشتراک شان در صوف رأی دهی با این که تجربه زیادی از دموکراسی و انتخابات نداشتند، به اثبات رساندند که تا چه حد باورمندند که تار و پود نظام استبدادی گذشته را در این کشور از ریشه کنده و بنیانهای دموکراسی را در فضای سالم استوار کنند. اما هر بار دستهای آشکار و پنهانی برای تیشه به ریشۀ این باورها زد و همانگونه که در انتخابات ریاستجمهوری گذشته اتفاق افتاد، گروههایی که قدرت را فقط از آن خود میدانند و ارگ نشینانی که حتی تصور کنار رفتن از قدرت برای شان غیر قابل تحمل است، با مهندسی انتخابات و مدیریت یک تقلب سرتاسری، برای یک دورۀ کاری دیگر بر مسند قدرت باقی ماندند. اما بدون شک این گروهها متوجه این نکته شده اند که اگر بخواهند در انتخابات آتی هم تقلب کاری کنند و یک بار دیگر آراء مردم را به نفع خود مصادره کنند، از راههایی که در گذشته امتحان کردند هر چند که نتیجه خوب گرفتند، اما دیگر ناممکن است که همان مکانیسم جواب دهد، چرا که این بار هم مردم و هم اپوزیسیون و هم جامعۀ جهانی هوشیارتر از گذشته،آن کانالها و شاهراهها را زیر نظر دارند. رویدادهای آتی حکایت از طرح کلان تری دارد که روی دست گرفته شده و در سال نود دو قرار است تطبیق شود و از همین آغازین روزهای سال آن چه ما شاهد هستیم چیزی نیست جز ناامن سازی شمال و جنوب برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده.
این روزها شاهد هستیم که با تصمیمات به ظاهر غلط، اما در باطن به نفع یک چنین طرح و استراتژی به ناامنیها دامن زده میشود و گرنه چه توجیحی میتواند داشته باشد که صدها تن از نیروهای پولیس از ولایت نورستان سبک دوش شوند. آیا غیر از این است که باید در یک خلای امنیتی کسانی رشد کرده و آموزش ببینند که قرار است در روز مبادا و یا هر روز دیگر که به کار آیند، به صورت سازماندهی شده در افغانستان وارد عمل شوند. این که همیشه در تحلیلها گفته میشود حلقات نزدیک به پاکستان در ارگ نفوذ کرده اند و هستند کسانی که یا مستقیم خدمتگذار ای اس ای پاکستان اند و یا غیر مستقیم، بی ربط نگفته اند و تحولات و نوع تعاملات با پاکستان و حتی مسأله جنگ و صلح در افغانستان به خوبی نشان گر ارادهیی غیر افغانستانی در حاکمیت ما است. هر چند که به تازهگی دولت واکنشی علیه سیاستهای پاکستان به خرج داده و مستقیماً صدا بلند کرده و از آنها خواسته است دست از مداخلات خود در افغانستان بر دارند، اما به راستی این کفایت میکند؟ آیا اینگونه عملکردهای ضعیف که بیشتر به شعارهای توخالی میماند که هم پاکستانیها و هم افغانستانیها به هیچ و پوچ و غیر عملی شدن آنها باور دارند میتواند، نمایان گر یک دیپلماسی و سیاست قوی در مقابل نفوذ هر روز در حال گسترش پاکستان علیه افغانستان به حساب آید؟ پاکستانی ها مطمئناً برای انتخابات آتی افغانستان خوابهایی دیده اند که ممکن به کابوسهایی بیانجامد که مردم ما یک عمر از آن ها متأثر شده و گریزان از آن هستند. طرح ناامن کردن «شمال- جنوب» یک استراتژی کلان و خطرناک است که به اهدافی چند منظوره در حال تطبیق شدن در افغانستان است. جنوب افغانستان و مناطق سرحدی با پاکستان در طول تمام مدت بعد از سقوط طالبان عملاً در کنترل مخالفان و ای اس ای پاکستان به نحوههای گوناگون بوده است و اگر بتوانند شمال افغانستان را هم به نحوی تحت کنترل خود بگیرند، عملاً دولت آینده را اگر به احتمال کم خلاف سلیقه آنها روی کار آید، خلع سلاح کرده و از طرفی علاج واقعه را قبل از وقوع نمایند و کاری کنند که اپوزیسیون شانس کمتری در انتخابات داشته باشد. چرا که ناامنی در شمال، به خصوص مناطقی که ممکن است، اپوزیسیون در انتخابات آتی بتواند آرای بیشتری از آن مناطق کسب کند، هدفهای بعدی و بعدی این گسترش خط ناامنیها خواهد بود.
چرا که اگر به سبب ناامنیها، نتوانند امنیت صندوقها را تأمین کنند و یا ناامنی به حدی گسترش یابد که عملاً انتخابات و برگزاری آن در این مناطق هم ناممکن شود. نتیجه عملی به دست آمده همانی خواهد بود که پاکستان و حلقات نزدیک به سیاستهای پاکستانی و طالبانی خواهان آن هستند. با یک بررسی همه جانبه یک حقیقت به وضوح خود را مینمایاند و آن این که بیش از یک دهه مبارزه با تروریسم در افغانستان، اگر در حفظ مرزهای اروپا و امریکا و یا هر کشور دیگر موفق عمل کرد یا نه، و یا به گفته اوباما، با مرگ بن لادن و در هم کوبیدن آشیانههای القاعده در خاک پاکستان، مأموریت آنها تمام شده است. اما نتیجه برای افغانستانی ها چیزی جز پرورش وگسترش ملیشهها و مخالفان و قوت گرفتن طالبان چیزی نبوده است. امروز طالبان رسماً برای اشتراک در انتخابات دعوت میشوند و هم رسماً برای لابی گری به نفع آنها از هر سو چه از طرف جامعه جهانی و چه از طرف نیروهای داخلی سخت جریان دارد. اما شهروندان ما و سرنوشت دست آوردهای این یک دهه چه خواهد شد؟ آیا با ناامنی فزایندهیی که خط شمال- جنوب را نشانه گرفته است، انتخابات ۲۰۱۴ جان به سلامت خواهد برد؟ آیا کسانی که در آرزوی حاکمیت یک دولت مستقل و غیر وابسته و خدمتگذار هستند خواهند توانست تحقق این آرزوی خود را با این انتخابات رقم بزنند؟
چرا برای آرام ساختن ناآرامیهای شمال کاری نمیشود؟ چرا باید طالبان به این آسانی در حضور داشت دولتی که ادعای توانایی کنترل کشور را به عهده دارد و نیروهای ناتو که هنوز هستند و افغانستان را ترک نگفته اند، نه تنها معضل طالبان و نآرامیها جنوب را نتوانسته اند کنترل کنند که این پیکان زهر آگین این بار شمال را نشانه رفته است و طالبان در این بخش از کشور در حال هسته گذاری و تکثیر هستند. همه اینها نشان از یک اراده شوم برای سبوتاژ کردن آرای مردمی دارد، مردمی که دیگر از وابستگی و سرافکندی سیاسی خسته اند و میخواهند طعم عزت و سربلندی را بچشند.
Comments are closed.