گزارشگر:احمد عمران - ۱۳ حمل ۱۳۹۲
دولت دوست و برادرِ آقای کرزی که اینهمه به دوستی و وفاداریاش فخر میفروخت، حالا وارد دور تازهیی از یک بازی خطرناکِ سیاسی و امنیتی با افغانستان شده است. نظامیان پاکستانی در مغایریت با تمام موازین همسایهگی و حسن همجواری، در حال تأسیس پایگاههای نظامی در نزدیکی ولایات جنوبی کشور و در آن سوی مرز دیورند هستند. این حرکت بدون شک میتواند بیانگر نیاتِ خطرناک و فاجعهبارِ حلقات استخباراتی و نظامی در جهت تضعیف دولت و نزدیکی و همکاریِ بیشتر با شورشیان و مخالفان مسلحِ کشور تلقی شود.
همین اکنون بخشهای وسیعی از ولایات نورستان، بدخشان، کنر و ننگرهار با تهدیدهای جدی امنیتی روبهرو هستند و اطلاعاتِ موثق نشان میدهند که افرادی از آن سوی مرزها وارد این مناطق میشوند و در حال انجام یک سری برنامههای مخربانه علیه دولتِ افغانستان استند. این تحرکات دقیقاً در زمانی انجام میشوند که افغانستان تلاش میکند به کمک جامعۀ جهانی، وارد مرحلۀ تازهیی از حیات سیاسی خود شود؛ مرحلهیی که سرنوشت و آیندۀ کشور به آن گره خورده است. این مرحلۀ تازه، شامل پذیرش کامل مسوولیتهای امنیتی از نیروهای خارجی و برگزاری انتخابات شفاف و بهدور از ناامنیهاست. ولی اگر روند مداخلات کشور پاکستان همچنان ادامه پیدا کند، بدون تردید این برنامهها را با اشکالات جدی و مهم روبهرو خواهد ساخت.
از یکسو دولتمردان کشور از تغییرات در مواضع دولت پاکستان سخن میگویند و معتقدند که مقامهای این کشور با حسن نیت، حاضر به همکاری در روند صلح و گفتوگو با مخالفان مسلحاند؛ ولی از جانب دیگر دیده میشود که زیادهخواهیهای پاکستان به حدی گسترش یافته که حالا میخواهد بخشهایی از افغانستان را نیز جزو قلمروِ خود بسازد. البته در این خصوص، به میزانی که مقامهای پاکستانی مقصرند، به همان میزان نیز بیکفایتی دستگاه دیپلماسی و بهویژه ارگ ریاستجمهوری افغانستان ملاحظه میشود. اگر هر حرکتِ دشمنانۀ پاکستان در زمانِ خود پاسخ لازم را دریافت میکرد، امروز این کشور وارد دور تازهیی از زیادهخواهیها نمیشد.
دولت افغانستان با سیاستِ ضیافت و نانونمک و در واقع با ضعفوکرنش با نظامیان پاکستان برخورد کرده است. شماری از نزدیکان آقای کرزی، بارها به حمایت از پاکستان متهم شدهاند و به گونۀ روشن، برخی حلقات و افراد در درون نظام که افراد و حلقات ناشناختهیی هم نیستند، به نفع این کشور فعالیت میکنند. در چند سال اخیر، بیشتر ترورها ـ از جمله: ترور استاد برهانالدین ربانی رییس شورای عالی صلح و یکی از چهرههای بزرگ ملی کشور، احمد ولی کرزی، جنرال داوود داوود و سوءقصد به جان اسدالله خالد رییس امنیت ملی ـ در داخل پاکستان طراحی شده است. در این مورد، همواره نهادهای امنیتی و استخباراتی کشور با ارایۀ اسناد و شواهد تلاش کردهاند حساسیت مسأله را به دولتمردان گوشزد کنند، ولی آنچه که در پاسخ این جنگِ اعلام ناشده از ارگ ریاستجمهوری شنیده شد، برادرخواندهگی و حمایت از سیاستهای پاکستان بوده است.
وقتی رهبری افغانستان در برابر ترورهای سازمانیافته از آن سوی مرز، چنین با بیتفاوتی عمل کند، انتظاری غیر از این نمیتوان داشت که پاکستانیها به گسترش مرزهای خود نیز بیاندیشند. در دوازده سال گذشته، همواره سیاسیون کشور و احزاب ملی افغانستان فریاد زدند که دولتمردان باید مشکل افغانستان با پاکستان را جدی بگیرند و با بهکارگیری شیوههای مختلف، راهحلی برای آن جستوجو کنند؛ ولی این فریادها از سوی ارگنشینان به خصومت علیه کشور همسایه تعبیر شد.
دولتمردان کشور باید بدانند که افغانستان مشکل تاریخی با پاکستان دارد و این مشکل در سالهای جهاد و پس از آن به نحو چشمگیری گسترش یافته است. برای حل مشکل میان دو کشور، گزینههای زیادی روی میز قرار داشت که بدون شک یکی از آنها برای حل مشکل میتوانست موثر واقع شود، ولی نه تنها دولت افغانستان و شخص رییسجمهوری و مشاورانی که برخی از آنها عملاً حقوقبگیران استخبارات پاکستان هستند، به این گزینهها توجه نشان ندادند، بل با برادر خطاب کردنِ پاکستان و اینکه یگانه مسیر مطمینِ صلح از این کشور عبور میکند، به ایجاد مشکلات بیشتری در مناسبات دو کشور دامن زدند.
نیاز است که مشکلاتِ دو کشور به کمک جامعۀ جهانی و سازمان ملل متحد، از راه گفتوگوهای سازنده شناسایی و مرفوع گردند. در این شکی نیست که افغانستان چه بخواهد و چه نخواهد، در همسایهگیِ کشوری بهنام پاکستان قرار دارد و مشکلات هر دو کشور میتوانند تأثیرات متقابلِ خود را بر اوضاع آنها داشته باشند. ولی این مشکلات زمانی میتوانند راهحل منطقی و اصولی بیابند که دولت افغانستان پالیسی روشن و دقیقی در برابر آنها داشته باشد.
بدون شک، مشکلات افغانستان و پاکستان هرگز با مهمانی دادن حل نمیشود. اما دولت افغانستان به جای اینکه در این اوضاع حساس، تدابیر سیاسیِ روشنی اتخاذ کند، با فرا خواندنِ سفیر پاکستان به وزارت خارجه، تلاش دارد که بازهم وضعیتِ موجود را حفظ کند و اگر ممکن باشد، با معامله کردن و باج دادن، برای خود در آیندۀ سیاسی کشور جای پایی نگه دارد.
دولتمردان افغانستان هنوز باور نکردهاند که پاکستان در پی امنیت و ثبات در افغانستان نیست و این موضوع میتواند در آینده تأثیرات خطرناکی در منطقه داشته باشد. مسالۀ دیگری که همواره از سوی دولتمردان کشور نادیده گرفته میشود و یا بهای لازم را در محاسباتشان نمییابد، موضوع اختلاف مرزی میان دو کشور است. این مسأله از سالهای دوری سبب شده که پاکستان را به دشمن تمامعیارِ افغانستان تبدیل کند، در حالی که این موضوع آنقدر هم پیچیده نیست که نتوان برای آن راهحلی سراغ کرد. بحث اصلی اینجاست که در دولت افغانستان، اندیشه و اراده برای حل مشکلات وجود ندارد و به همین دلیل تلاش میشود که با فرافکنی، مسایلْْ یا جزیی نشان داده شوند و یا در پشت درهای بسته، بر سرِ آنها صحبت و چانهزنی صورت گیرد.
Comments are closed.