احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





رییس‌جمهور و دروغ‌هـای بـزرگ

گزارشگر:منو چهر - ۱۶ حمل ۱۳۹۲

در گذشته‌ها، زمام‌داران سعی بر آن داشتند که تا جای ممکن از صحبت‌های متناقض در انظارِ عمومی ‌بپرهیزند. تاریخ نشان می‌دهد که عبور از این خط قرمز، حتا منجر به سقوط نظام‌ها می‌‌‌شد؛ زیرا اخلاق عمومی ‌این امرِ نامطلوب را برنمی‌تافت. امروزه هم در اکثر جوامع پیش‌رفته ـ آن‌جایی که هنوز قانون و اخلاق حکم‌روایی می‌کند ـ تناقض‌گویی ‌سیاست‌مداران، به اعتراض عمومی ‌می‌انجامد و منجر به دادگاهی شدنِ مقامات حکومتی می‌‌گردد.
اما این سنت در کشورهایی چون افغانستان، از میان رفته و همین موضوع باعث شده است که مقامات حکومتی در کشورهایی چون افغانستان، از صحبت‌های چندگانه و متناقضِ خویش نهراسند و حتا با صحبت‌های دروغین‌شان، نوعی وقاحتِ سیاسی را اشاعه دهند.
به طور نمونه، می‌توان از دو صحبت جناب آقای کرزی یاد کرد که هر دو صحبت از طریق رسانه‌ها و در دو مناسبتِ مختلف بیان شده‌اند. یکی از این صحبت‌ها، با تلویزیون الجزیره بود که آقای کرزی طی سخنانی گفته است: «هیچ‌گاه برنامۀ ما این نبود که طالبان را کاملاً نابود کنیم. نه من، نه افغان‌ها و نه حکومت افغانستان این قصد را داشتیم. زمانی‌که من به عنوان رییس حکومت موقت در نشست بن آلمان اعلام شدم، در قندهار بودم و برای تمامی ‌طالبان از رهبرانِ آن‌ها گرفته تا طالبان میان‌رتبه، عفو عمومی ‌اعلام کردم.»
این اعتراف نشان می‌دهد که رییس‌جمهور تا کنون هیچ حرفِ راست‌ودرستی نگفته است. به این معنا که او هیچ‌گاه نیت مبارزه علیه طالبان و بنیادگرایی را نداشته است. اما وی تا پیش از طرح پروسۀ صلح، همواره از مبارزه با تروریسمِ بین‌المللی یاد می‌کرد. در ضمن، او از این قول و قرارش با طالبان، هیچ‌گاهی به مردم افغانستان نگفت و در یازده سال گذشته، آن را کتمان کرد.
مبارزه علیه تروریسم و طالبان، یک حرکت بین المللی بوده و است. این مبارزه، هرگز از برنامه‌های شخصیِ جناب کرزی شمرده نمی‌شود که ایشان این‌گونه در یک حاتم‌بخشی پنهان، آن را منتفی اعلام می‌کند.
این‌که جناب کرزی در یازده سال گذشته چرا این موضوع را مسکوت گذاشته بودند، پرسشی‌ست که باید برای یافتن پاسخِ کاملِ آن منتظر زمان ماند؛ اما می‌توان حدس زد که برنامۀ جناب کرزی مبنی بر عدم نابودسازیِ طالبان، به جز دربارۀ خودش و یا در نهایت گروهی که ایشان به آن وابسته است، در مورد شخص یا گروهی دیگر صادق نیست.
این‌که جناب رییس‌جمهور می‌گوید مردم افغانستان هرگز نخواسته‌اند طالبان نابود شوند، یک دروغ است که در توجیه یک سیاستِ عوام‌فریبانه و دشمن‌پرور ارایه می‌شود. مردم افغانستان در یازده سال گذشته، قربانیِ طالبان بوده‌اند و پیوسته خواهان نابودیِ آن گروه. رییس‌جمهور باید بیاید و یک آمارگیریِ ساده از قربانیان حادثۀ فراه انجام دهد تا برایش روشن ‌‎گردد که سخنِ او نادرست است و آن‌چه را که وی فرموده، حرف مردم افغانستان نیست.
اکنون مسالۀ مطرح آن است که جناب رییس جمهور به روش سیاسیِ خود و دوستی با طالبان اقرار کرده است، اما این اقرار از روی یک صداقت نیست؛ بل به نظر می‌رسد که مسالۀ ناروشنی، او را مجبور به این اعترافات کرده است. شاید هم دلیل این اعتراف، دوربین‌های تلویزیون الجزیره باشند که نیت اصلی رییس جمهور را آشکار ساخته‌اند؛ اما در کنار این مساله، سنت متناقض‌گوییِ ایشان را نیز نمی‌توان از یاد برد که هرگز از آن رهایی نداشته است.
درست چند ساعت پس از این‌که جناب رییس جمهور، نیت خود و همکارانش را در قبالِ طالبان افشا کرد، حملۀ انتحاری برادران ناراضیِ او به دادگاه ولایت فراه، حدود ۵۳ تن را شهید و بیش از ۱۰۰ تن را زخمی‌ کرد. اما جناب رییس جمهور آن‌قدر جسارت داشت که پس از آن همه صحبت، در پیامی ‌از این قربانیان دل‌جویی کند و بگوید: «هرگاه که ما برای تأمین حاکمیت ملی و روی پا ایستادنِ خود گامی‌ برمی‌داریم، طالبان کاری می‌کنند که زمینۀ هرج‌ومرج در کشور هموار شود و جنگ جاری در افغانستان دوام یابد».
رییس جمهور خود اعتراف می‌کند که از همان آغاز در پی مصالحه با طالبان بوده است، ولی طالبان هیچ‌گاه سرِ سازگاری با نظام کنونی نداشته و پیوسته جنگ در افغانستان را ادامه داده‌اند. حتا جالب از همه این‌که: در پی سیاست‌های طالب‌پرورانۀ آقای کرزی، آن گروه جسارتِ این را پیدا کرده است که بگوید حملۀ انتحاری بر دادگاه ولایت فراه، به‌خاطر انتقام از قاضیانی بوده که در آزادی طالبان تعلل کرده‌اند.
اما رییس جمهور این جنایت شرم‌آورِ طالبان را کار خارجی‌ها خوانده است و تأکید کرده که طالبان به دستور خارجی‌ها، مرتکب اعمالی می‌شوند که شعار‌های این گروه را نفی می‌کند. و هم‌چنین گفته که حملۀ مرگبار طالبان در ولایت فراه، هر قدر که محکوم شود، بازهم کم است.
این سخنان را چیزی جز دروغ‌های بزرگ نمی‌توان خواند. زیرا اگر کسی جنایات طالبان را محکوم کند، هیچ‌گاه در پیِ مصالحه و معامله با آنان نمی‌باشد و کسی هم که از شعارهای مردم افغانستان حمایت ‌کند، از شعارهای طالبان بیزاری می‌جوید.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.