گزارشگر:حلیمه حسینی - ۱۸ حمل ۱۳۹۲
درست یک سالِ دیگر به انتخابات سرنوشتسازی که در پیش رو داریم، باقی مانده است؛ انتخاباتی که بدون شک تعیینکنندۀ سرفصلهای اساسیِ بعد از ۲۰۱۴ خواهد بود.
انتخابات پیش رو به دهها دلیل، برای ملتِ ما نقشی حیاتی و تعیینکننده دارد. زیرا پس از ۲۰۱۴ و انتخاباتی که در آن برگزار خواهد شد، هیچ تضمینی وجود ندارد که جامعۀ جهانی برای انتخابهای بعدی و بعدی، هزینه صرف کند و بودجه به مصرف برساند تا روندِ دموکراتیک در افغانستان بارورتر و ریشهمندتر گردد. از اینرو شفافیت و سلامتِ این دوره از انتخابات، نباید به هیچ قیمتی مورد معامله قرار گیرد. چرا که شکستِ این انتخابات، در حقیقت نقطۀ پایانی خواهد بود برای هر امید و آرزویی جهتِ تغییر در ساختار فاسد و آلودۀ نظام و جریان جاری و حاکم در افغانستان.
زیر سوال رفتنِ سلامت انتخابات و زیر سایههای تردید و تقلب قرار گرفتن نتیجۀ آن، مشروعیت و پایههای دموکراسی را در افغانستان اینبار آنچنان خواهد لرزاند که دیگر برای بازسازی و دگردیسی، دیر خواهد بود. بنابراین، جامعۀ جهانی که امروز به عنوان یک حامیِ قدرتمند در کنار افغانستان قرار گرفته و هزینههای گزافی را برای دموکراتیزه کردنِ نظام در افغانستان به مصرف رسانده، باید قبول کند و بپذیرد که در بیشتر مواقع کمکهای آنان با دقت و شفافیت و یک مکانیسمِ درستوسالم در افغانستان به مصرف نرسیده است. میلیاردها دالری که باید برای آبادانی و رفاه حالِ شهروندان ما به مصرف میرسید و در نحوۀ زندهگی و سهولتهای رفاهیِ آنها تا زیربناییترین بخشها مثل اقتصاد و معارف، تغییرات اساسی ایجاد میکرد، کاملاً حیفومیل شد و دستاوردهای حکومتِ رییسجمهور کرزی نیز صرفاً به چند تغییر نمادین و سمبولیک مثل بهبود وضعیت زنان و یا رشد و شکوفایی رسانهها، خلاصه شد. مردم، در تمام بخشها به جز پول مصرف کردن و بیبرنامه عمل کردن، چیز دیگری را شاهد نبودهاند و حجم دستاوردها و تغییرات، هیچ تطابقی با حجم سرمایههایی که به نامِ آنها به مصرف رسیده است، ندارد.
جامعۀ جهانی، هزینۀ انتخابات آتی را متقبل شده است؛ اما در کنار این سخاوتمندی، باید به یک حقیقتِ دیگر اعتراف کنند و همچنین دقت و مراقبتِ بیشتری را در کسب نتیجۀ مطلوبِ ملت افغانستان به خرچ دهد. جامعۀ جهانی باید اعتراف کند و بپذیرد که در انتخابات گذشته، اصلِ بیطرفی و دلسوزی برای آرای حقیقیِ مردم و حفظ و نگهداشتِ آنها را رعایت نکرد و همصدا با جریان و گروهی شد که تقلبِ پیچیده و سازماندهی شدۀ آنها بدون شک غیر قابلِ انکار بود. جامعۀ جهانی باید اعتراف کند و بپذیرد که آنها ترجیح دادند حقیقتِ آرای مردم را با بودنِ یک همپیمانِ استراتژیکشان یعنی جناب آقای کرزی مبادله کنند و نیز داشتن کرزی و تیم حاکم را از داشتن اعتماد مردم افغانستان والاتر دانستند.
اما این بار اگر جامعۀ جهانی بهخاطر تمویل مالی انتخابات، مهندسی انتخابات را نیز بهدست گیرد و با یک جریان یا جریانهای وابستۀ دیگر که ابداً نمیتوانند تمثیلگرِ ارادۀ مردمی باشند، همداستان شود و عدم مشروعیتِ آنها را با تأییدِ خود مشروعیت بخشد، اشتباه بزرگی را مرتکب خواهد شد. بدون شک اگر این کار یک بارِ دیگر تکرار شود، دیگر هیچ گمانه و احتمالی جز ارادی و عمدی عمل کردنِ جامعۀ جهانی در راستای مصادرۀ آرای مردم باقی نخواهد ماند. از اینرو اگر جامعۀ جهانی خواهان همکاریهای طولانیمدت و استراتژیک با افغانستان است، در قدمِ اول باید به نتیجۀ انتخابات هر چه که باشد، احترام گذاشته و تلاش کند در کنار تقبل هزینۀ انتخابات، هزینههای جانبیِ سیاسی و اقتصادیِ دیگری را که باید از همین اکنون برای حفظ سلامت انتخابات و شفافیتِ آن به مصرف رسد را بپردازد.
طرح مصادرۀ آرای مردم اگر اینبار هم در اجندای کاری حکومت باشد، بدون شک طرحی شکستخورده و مفتضح خواهد بود؛ چرا که دیگر مردم نه فریب میخورند و نه باور میکنند که یک بارِ دیگر در پیش چشم هزاران نفر، تقلب صورت بگیرد و سرانجام بدون هیچ مجازاتی، ریاستجمهوری جایزۀ کسانی باشد که بهخوبی تقلب و دسیسهها علیه آرای مردم را سازماندهی کردهاند. جامعۀ جهانی قدم به قدم باید عملی شدن یا نشدنِ سلامت انتخابات و آسیبهایی احتمالی و جارییی که آن را تهدید میکند، شناسایی کرده و اگر بهحق میخواهد از درون صندوقهای سال ۹۳، خواست و ارادۀ برحقِ مردمی بیرون بیاید، باید با این آسیبها و تهدیدها از همین اکنون مقابله کرده و نگذارد آنقدر گسترده شود که به یک هرجومرج انتخاباتی بدل شده و یک بارِ دیگر تنها دستاورد مردم و جامعۀ جهانی، میلیونها دالر هزینه و دستان خالییی باشد که از رنگ انگشتانِ خود خجل و خشمگین است. در غیر این صورت، این فرضیه قویاً تثبیت میشود که جامعۀ جهانی هیچ ارادهیی برای حفظ سلامتِ انتخابات و شفافیتِ آن ندارد و خود همدست کسانیست که از حال برای انتخابات نقشهها کشیدهاند و دهها طرح و برنامه برای مصادرۀ آرای مردم به نفعِ خود دارند. اما اگر این فرضیه قوت گرفت و به یک باور عمومی مبدل شد، دیگر جامعۀ جهانی نخواهد توانست با شعارهای انساندوستانه و بشردوستانۀ خود، مدت اقامتِ خود را در این سرزمین تمدید کند؛ چرا که امروز مردم افغانستان به هیچ عملِ بشردوستانه و کمکی مهمتر از این نیازمند نیستند که یاری شوند تا بتوانند خواست و ارادۀ واقعیِ خود را به حاکمیت برسانند و کشور را از چنگالِ یک حلقۀ مافیاییِ کلان و قدرتمند نجات دهند. پس خوب است جامعۀ جهانی پیش از اینکه دیر شود، هم به موضعگیریِ غلط و حمایتش از نتیجۀ آکنده با تقلبِ انتخاباتِ پیشین اعتراف کند و هم دقتِ بیشتری را به خرچ دهد که اشتباهِ گذشتهاش اشتباهاً دوباره تکرار نشود!
Comments are closed.