احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۲ ثور ۱۳۹۲
انتخابات پارلمانی پاکستان در میان موجی از تنشها و انفجارها در حالی به پایان رسید که نتایج اولیه، حکایت از پیروزی نوازشریف رهبر حزب مسلملیگ دارد.
انتقال قدرت از یک حکومتِ غیرنظامی به یک حکومتِ منتخب پس از ۶۶ سال، نشان از آن دارد که این کشور همواره از بدو پیدایش تا به امروز دچار نظامیگری و حکومتهای کودتایی بوده است.
مردم پاکستان در حالی به پای صندوقهای رأی رفتند که طالبان و احزاب تندرو مذهبیِ این کشور که با مفاهیم جهان مدرن سرِ جنگ دارند، بر تحریم انتخابات تأکید داشتند و مردم را از رفتن به سوی حوزههای رأیگیری، منع میکردند. ولی با همۀ این هشدارها و تشنجهایی که انجام شد، انتخابات پارلمانی به پایان رسید و حالا مردم پاکستان در انتظار نتایج نهاییِ این انتحابات استند که در نتیجۀ آن، هر حزبی که بیشترین کرسیها را در پارلمان از آن خود کرده باشد، موظف به تشکیل حکومت میشود.
نتیجۀ نهاییِ انتخابات پاکستان، بدون شک میتواند برای همسایههای این کشور و بهویژه افغانستان حایز اهمیت باشد. در حال حاضر چنین به نظر میرسد که آقای شریف رهبر حزب مسلملیگ پاکستان، پیروزِ این انتخابات خواهد بود و یک بارِ دیگر بر کرسی نخستوزیریِ این کشور تکیه خواهد زد.
البته پیش از برگزاری انتخابات پارلمانی، همۀ احزابِ شرکتکننده به یک مسأله پی برده بودند و آن اینکه موضوع افغانستان به عنوان یک آجندای انتخاباتی، میتواند برایشان اهمیت داشته باشد. آقای شریف از نخستین ساعاتی که اعلام آمادهگی برای شرکت در انتخابات کرد، بر حل مشکل افغانستان از راه مذاکره و گفتوگو تأکید ورزید و وعده سپرد که در صورت پیروزی، از تمام امکانات برای حل مشکلات امنیتی و مرزی میان دو کشور استفاده خواهد کرد.
اما از قول تا عمل، همواره فاصله بوده است و از گذشتههای دور میگفتند که به وعدههای انتخاباتی، نباید زیاد دل خوش کرد.
آقای شریف در زمان حساسی از تاریخ افغانستان، به عنوان نخستوزیر پاکستان ایفای وظیفه میکرد. هنوز خاطراتِ آن زمان، دلهای بسیاری از شهروندانِ افغانستان را به درد میآورد. آقای شریف در آن زمان با وقاحتِ تمام بیان کرد که یکی از دستاوردهای عمدۀ دورۀ نخستوزیریاش برای پاکستان، انهدام نظام اداری و نظامیِ افغانستان بوده است. آقای شریف در آن سالها که تازه مجاهدین قدرت سیاسی را در افغانستان به دست گرفته بودند و با هزار و یک مشکل داخلی دستوپنجه نرم میکردند، به گونۀ مستقیم در ناامنیها و جنگهای داخلی در افغانستان دست داشت و به اصطلاح «آتش بیار معرکه» بود.
حالا با آن تجربۀ تلخ از زمامداری آقای شریف، چهگونه میتوان به وعدههای او باور کرد؟ آیا او متوجه مسایلِ حساسی که در منطقه در حال شکلگیری است، شده است؟ آیا او میخواهد دیگر نگاه برادرِ بزرگتر به برادرِ کوچکتر را نسبت به افغانستان کنار بگذارد و به این کشور به عنوان عمق استراتژیک پاکستان، نگاه نکند؟
بدون شک افغانستان نیاز به یک همسایۀ خوب و باوقار در جنوب و شرقِ خود دارد؛ همسایهیی که مناسبات و آدابِ همسایهگی را به نیکی و درستی انجام دهد و اگر مرهمی بر زخمهای همسایۀ خود شده نمیتواند، خنجری بر زخمِ او هم نباشد.
پاکستان متأسفانه در سه دهۀ اخیر، همسایۀ خوبی برای افغانستان نبوده است. زمامدارانِ طماع و تمامیتخواهِ این کشور همواره تلاش کردهاند که افغانستان را بیثبات نگه دارند و از رهگذرِ قتل و کشتار مردم افغانستان، برای خود امتیازگیری کنند.
حالا پاکستان در برابر آزمونِ دشواری قرار گرفته است. این کشور یا به یک همسایۀ خوب برای افغانستان تبدیل خواهد شد و یا به سرنوشت شومِ جنگهای داخلی محکوم میگردد. زیرا بیثباتسازی افغانستان، دیگر نمیتواند به نفع زمامدارانِ پاکستانی تمام شود.
بنیادگرایی و تروریسم، پدیدههایی نیستند که بتوان با آنها شوخی کرد. حداقل در همین انتخابات پارلمانی، مردم پاکستان نتایجِ حمایت از گروههای خشونتطلب و بنیادگرا را در عمل دیدند و چشیدند. مبارزه با این پدیدهها، نیاز به صداقت و همگراییِ منطقهیی دارد و بدون شک نقش افغانستان در این مبارزه، تعیینکننده است.
Comments are closed.