احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:یونس پارسا بناب/ 9 جدی 1392 - ۰۸ جدی ۱۳۹۲
بخش سوم و پایانی
۲ـ آن نیـروها، گروهها و افراد شاخص مصری، ایرانی، عراقی، لبنانی، هندی، پاکستانی و… که پروسۀ رهاییبخش گسست از نظام را یا آرمانگرایی و یا غیرممکن میدانند و در عوض از اعمال تحریمها و حتا از ”مداخلات بشر دوستانه”ی کشورهای امپریالیستی در کشورهای پیرامونی و نیمهپیرامونی استقبال و دفاع میکنند، خواه و ناخواه آن کشورها را دربست تسلیم مقررات و الزامات سرمایهداری جهانی انحصارات پنجگانۀ مالیتر، عمومیتر و نظامیتر شده، میسازند. نتایج این مواضع در عمل چیزی به غیر از ادامۀ دموکراسیهای ناقصِ سیاسی و توسعههای لومپنی اقتصادی ـ اجتماعی سرمایهداری در این کشورها نخواهد بود.
۳ـ پیـامدهای توسعههای معیوب و لومپنی همراه با دموکراسیهای صادراتی ـ فرمایشی (و دمبریده) در کشورهای پیرامونی در جنوب کارگران، دهقانان و دیگر تهیدستان را به ستوه آوردهاند. رکود اقتصادی و گسترش اوضاع معیشتی فلاکتبار (تعمیق چشمگیر نابرابریهای توزیعی، افزایش مدام تورم، بیکاری مزمن، افزایش کودکان خیابانی و دختران فراری، بسط زاغهنشینی و اعتیاد به مواد مخدر و…) رژیمهای کمپرادور در این کشورها را به کلی در مقابل عکسالعملهای تودههای عظیمِ به ستوه آمده، عاجز ساختهاند. حاکمین برای عبور از این بحران مثل گذشتهها به آخرین حربۀ خود سرکوب توسل جسته و برای بقای لومپنی خود، بیش از پیش به نهادهای مالی و نظامی امپریالیسم سهسره نظام پناه برده و لاجرم وابستهتر به آنها گشتهاند. از سوی دیگر در سطح جهانی پیامدهای بحران ساختاری خود نظام منجر به فراز امواج بیداریها و جنبوجوشهای سیاسی برای رهایی در بین تودههای میلیونی کارگران و تهیدستان علیه کلیت نظام فرتوت و بیربط سرمایهداری جهانی شدهاند. شایان ذکر است که این امواج رهایی از یونان، پرتگال، هسپانیا، امریکا، کانادا و… گرفته تا ترکیه، برازیل، هندوستان و… بیش از هر زمانی در چهل سال گذشته (از آغاز دهۀ۱۹۷۰ به این سو) گستردهتر، تودهییتر و جهانیتر و از همه مهمتر، تابوشکنتر (رد و طرد نظام سرمایهداری واقعاً موجود) گشتهاند.
۴ـ در پرتو این اوضاع، کانونهای متعلق به چپهای مارکسیست و دیگر نیروهای برابریطلب و طرفداران حاکمیت ملی در کشورهای پیرامونی دربند باید به این امر مثبت و سالم (و امیـدوارکننده) توجه و تأکید ورزند که به شکرانۀ استقامت و پایداریشان در برابر تعرضات و تبلیغات مسمومِ امپریالیسم سهسرۀ جهانی و سرکوبهای رژیمهای کمپرادوری لومپن (چه سکولار و چه بنیادگراهای اسلامی) امروز امواج فراگیر رهایی و جنبوجوش کارگری، دهقانی، دانشجویی ، زنان و… به آنها نوبت ابراز وجود و امکانات ایجاد اتحادها و تشکلهای پیشرو و مورد اعتماد را فراهم ساخته است. در نتیجه به نظر نگارنده، کانونها و تشکلات چپ و دیگر نیـروهای دموکراتیک و ملی که به آرمانهای تاریخی مردم ـ استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی ـ در کشورهای دربند پیرامونی وفادار مانده و علیه نظام جهانی سرمایه (امپریالیسم) از یکسو و حاکمیت دولتهای کمپرادور لومپنی در آن کشورها از سوی دیگر موضع اتخاذ کردهاند، بیش از هر زمانی در چهل سال گذشته میتوانند بهتر و با آسودهگیِ خاطر منافع سیاسی و خواستههای معیشتی و اجتماعی کارگران، دهقانان و دیگر تهیدستان این کشورها را به منافع تنگ تشکیلاتی، دغدغههای گذشتۀ گروهی و عادات نکوهیدۀ سکتاریستی خود ارجحیت داده و خود را بعد از یک ”خانهتکانی” موثر و جدی برای گسست از یوغ نظام امپریالیستی جهانی و برپایی یک بدیلِ سرتاسری با رهبری مورد اطمینان مردمی و جمعی آماده سازند.
منابع و مآخذ:
۱ـ جان بلامی فاستر، ”مقدمهیی به چاپ دوم تیــوری سرمایهداری انحصاری” در مجلۀ ”مانتلی ریویو”، سال ۶۵ شمارۀ ۳ (جولای و اوت ۲۰۱۳)، بخش ”امپریالیسم: تداوم و تغییر”، صفحات ۱۲۶- ۱۲۲
۲ـ واحد پژوهشی برای اقتصاد سیاسی، ”دربارۀ تاریخ تیــوری امپریالیسم” در مجلۀ “مانتلی ریویو “، سال ، ۵۹ شمارۀ ۷ دسمبر ۲۰۰۷
۳ـ سمیرامین، ”قانون ارزش جهانی”، نیویارک ۲۰۱۰
۴ـ جان بلامی فاستر، ”امپریالیسم عریان”، ۲۰۰۶
۵ـ آندره گندرفرانگ، ”بورژوازی لومپن و توسعۀ لومپنی”، نیویارک ۱۹۷۲.
Comments are closed.