احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۱۷ جوزا ۱۳۹۲
در حالی که نوازشریف به عنوان نخستوزیر پاکستان، تازه سوگند وفاداری یاد کرده است، ولی تنشها در مرزهای میانِ دو کشور همچنان به عنوان یک مسالۀ نگرانکننده پابرجاست. در تازهترین مورد، بخشهایی از ولایات شرقی و جنوبی کشور، یک بار دیگر آماج حملات موشکی و توپخانهییِ شبهنظامیان پاکستانی قرار گرفته است. نوازشریف پیش از رسیدن به قدرت، حل مشکل افغانستان را از برنامههای اصلیِ خود پس از رسیدن به قدرت مطرح میکرد، ولی در حال حاضر هیچ نشانۀ حسن نیتی از جانبِ این سیاستمدارِ کهنهکار و نزدیک به گروههای تندروِ مذهبی پاکستان دیده نمیشود.
نوازشریف پس از رسیدن به قدرت، بلافاصله کنترول ارتش و وزارت خارجه را بهدست گرفته و گویا تلاش دارد قبل از یافتن چهرههای متعهد به خود، همچنان به این سیاست ادامه دهد. ولی مشکل اصلی اینجاست که به دنبال پیروزی نوازشریف در انتخابات پاکستان، دولتمردانِ کشور که همواره جوگیر میشوند، اینبار نیز در ادامۀ همان جوگیریهای گذشته، پیروزی نوازشریف را به او تبریک گفتند و اظهار امیدواری کردند که آقای شریف اینبار متفاوت با گذشته در قبال مسایل افغانستان برخورد کند.
نوازشریف در حالی قدرت را در پاکستان به دست گرفته که این کشور افزون بر مشکلات امنیتی، با معضلات کلان اقتصادی دستوپنجه نرم میکند. بسیاری از صاحبنظران به این باور اند که آقای شریف پیش از توجه به مسایل منطقه، مجبور است که راهحلهایی برای مشکلات اقتصادی کشورِ خود جستوجو کند و رفعِ مهمترین مشکلِ این کشور را که از ناحیۀ انرژی برق دامنگیرِ آن شده، در اولویتِ برنامههای خود قرار دهد.
خوشباوریهای دولتمردان افغانستان به جای اینکه شرایط را برای حل مشکلات امنیتی کشور فراهم کند، بیشتر سبب تیرهگی اوضاع و مناسباتِ منطقهیی در میان کشورهای همسایه شده است. آقای کرزی و شرکای او در ارگ ریاستجمهوری، پیش از اینکه دچار خوشباوری سیاسیِ پس از پیروزی نوازشریف میشدند، باید تمهیداتِ لازم در برخورد با دولت جدیدِ پاکستان را در نظر میگرفتند. آقای شریف بدون حمایتِ ارتش و گروههای تندروِ مذهبی که در رأس همۀ آنها گروه طالبان قرار دارد، نمیتواند در مناسبات منطقهییِ خود اقدامی جدی انجام دهد.
آقای شریف پیش از ادای سوگند وفاداری، به مولوی سمیعالحق که از او به عنوان پدر طالبانِ منطقه نام برده میشود، پیام فرستاد که خواهانِ گفتوگو و حل مشکلات میانِ خود و طالبان است. این مسأله را نیز نباید از یاد برد که آقای شریف، خلاف برخی احزاب سکولار پاکستان، از نفوذ کمنظیری در میان طالبان و دیگر گروههای مذهبیِ تندرو برخوردار است و این گروهها هنوز سیاستهای آقای شریف را در سالهای نخست و دومِ نخستوزیریاش که خواهان اجرای احکام شرعی در پاکستان بود و حتا تلاشهایی را به هدف تعدیلِ قانون اساسی و تغییر آن بر اساس قرایتِ نزدیک به طالبان بهراه انداخته بود، به عنوان نقطۀ قوتِ سیاستهای او به خاطر دارند. بر این اساس، انتظار هرگونه بهبود وضعیت در منطقه و افغاستان که ناشی از سیاستهای آقای شریف باشد، انتظاری عبث به شمار میرود.
آقای شریف عمدتاً در آغاز دورۀ جدید نخستوزیریِ خود تلاش خواهد کرد که به نابهسامانیهای اقتصادیِ پاکستان بیشتر رسیدهگی کند و برای توفیق در این سیاست، بدون تردید میخواهد که پاکستان را از تنشهای داخلی در امان نگه دارد. زیرا با در امان نگه داشتنِ پاکستان از تنشهای داخلی، زمانی برای آقای شریف مساعد میشود که زهرِ گروههای شورشی را در جایی دیگر تخلیه کند. به همین دلیل، ایجاد تنشهای بیشتر در افغانستان برای آقای شریف، این فرصت را مساعد خواهد کرد که از تنشهای داخلی، خود را دور نگه دارد.
بسیاری از آگاهان مسایل منطقه به این نظر اند که آقای شریف خلاف وعدههای انتخاباتی خود، تلاش میکند که آتش جنگ در افغانستان را همچنان شعلهور نگه دارد. افزایش تنشها و درگیریها در ولایات جنوبی و شرقی افغانستان، هیچ دلیل دیگری نمیتواند داشته باشد مگر اینکه طالبان و گروههای شورشی ـ که حالا کاملاً مشخص شده که در ترکیبِ آنها تنها پاکستانیها حضور ندارند و این گروهها متشکل از شهروندان کشورهای عربی، ازبک، چیچینی و برخی دیگر از کشورهای همسایۀ منطقهاند ـ فشار تنشها و درگیریها را در پاکستان در حال کاهش بخشیدن هستند و میخواهند تمرکز خشونتها را در داخل افغانستان بیشتر کنند.
نوازشریف خلاف وعدههای انتخاباتی خود، نمیتواند رابطۀ خود را با گروههای تندرو مذهبی قطع کند و بدون شک نتیجۀ ادامۀ این روابط، افزایش درگیریها در منطقه و افغانستان خواهد بود. البته این سیاست زیاد هم با برنامهها و طرحهای ارگ ریاستجمهوری در مخالفت قرار ندارد. آقای کرزی خلاف تأکیدهای شعارگونهاش بر تأمین امنیت در افغانستان، تلاش میورزد که افغانستان را بیشتر درگیر مشکلات امنیتی و ناامنیهای فراگیر سازد. افزایش ناامنیها در بسیاری مناطقِ نسبتاً امن که در حال حاضر شاهدِ آن هستیم، میتواند آقای کرزی را در رسیدن به هدفهای اصلیِ او در به تعویق انداختنِ انتخابات ریاستجمهوری و ادامۀ سلطۀ سیاسی کمک کند.
آقای کرزی با توجه به همین سیاستها نمیخواهد که در افغانستان امنیت و آرامش برقرار شود، چون تأمین امنیت به معنای پایان سلطۀ جبر و ظلمِ او و اطرافیانش بر افغانستان خواهد بود. آقای کرزی بهجای تدوین سیاستی عقلانی و متناسب با نیازهای افغانستان در برابر همسایهگان، همواره تلاش ورزیده که این کشورها را بر زیادهخواهیهایشان مُصر نگه دارد. به همین دلیل میتوان گفت که به هیچ عنوان رسیدن نواز شریف به قدرت سیاسی در پاکستان، به ختم تنشها و درگیریها در افغانستان منجر نمیشود. چون از گذشتهها گفتهاند که «چیزی گندم تر است و چیزی هم آسیاب کند.»
Comments are closed.