احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۶ سنبله ۱۳۹۱
داکتر محمدخالد نسیمی
ارایه تعریف جامع از ارتباطات بسیار دشوار است؛ چرا که این واژه، انتزاعی است و مانند اکثر کلمات معانی متعدد دارد. «تیودورکلونگر» به این نکته اشاره دارد که: «مشکل همیشهگی در تعریف ارتباطات در زمینههای علمی و پژوهشی، ناشی از این حقیقت است که فعل To Communicate به معنای ارتباط برقرار کردن، در واژهگان عام به خوبی جا افتاده؛ بنابرین ارایه تعریف علمی از آن به راحتی امکانپذیر نخواهد بود.»
در حقیقت، واژه ارتباطات یکی از اصطلاحات پراستفاده در زبان انگلیسی است. دانشمندان تلاش زیادی در ارایه تعریف جامع از این واژه نمودهاند. اما ارایه یک تعریف منحصر به فرد و مجرد امکانپذیر نیست و ممکن است به اندازه تلفیق مجموعهنظرات مختلف در این اصطلاحات، مفید نباشد. ۱: ص ۳۶
«فرانک دانس» با تنظیم برخی از اصول اولیه به منظور تمایز علم ارتباطات از سایر علوم، گامی اساسی در جهت روشن کردن این مفهوم مبهم برداشت. او به سه نکته مربوط به مشخصات ذهنی اصلی که ابعاد مهم تعریفهای مختلف را تشکیل میدهند، دست یافت.
اولین بٌعد ارتباطات، نمایانگر»سطح مشاهدات» یا انتزاعی بودن آن است. بعضی از تعریفها گسترده و جامع، و برخی دیگر محدود هستند. مثلاً تعریف ارتباطات به عنوان «فرایندی که اجزای متفرق دنیای هستی را به هم مربوط میسازد»، تعریفی بسیار کلی است. از طرف دیگر، تعریف ارتباطات به عنوان «وسیله ارسال دستورات، پیامها نظامی و امثال آن با تلیفون، تلگراف، رادیو و پیک» تعریفی بسیار محدود است.
دومین بُعد ارتباطات، «هدفمندی» آن است. برخی از تعاریف ارتباطات فقط حایز این بُعد هستند و مشتمل بر این نکتهاند که ارتباطات یعنی ارسال و دریافت پیام هدفمند؛ در حالی که سایر تعاریف، چنین محدودیتی را تحمیل نمیکنند. تعریف زیر، نمونهی از این تعریف است که شامل هدف ارتباطات میشود:
«موقعیتهایی که در طی آنها یک منبع، پیامی را برای گیرنده ارسال مینماید تا رفتارهای او را تحت تاثیر قرار دهد».
تعبیر دیگری از ارتباطات که در آن، قصد و هدفی مورد نظر نیست، «فرایندی است که طی آن آنچه در انحصار یک یا چند نفر باشد، در اختیار دو یا تعداد کثیر قرار گیرد».
سومین بُعد ارتباطات، «قضاوت بیطرفانه» است. بعضی تعریفها شامل جمله یا بیانی حاکی از موفقیت و دقت است، ولی بعضی دیگر شامل چنین قضاوتهای ضمنی صحیح نیست.
مثلاً در تعریف زیر، فرض بر این است که ایجاد ارتباط الزاماً موفق است: «ارتباطات، بیان شفاهی یک فکر یا نظر موفقیتآمیز، یا بر عکس نشانه عدم موفقیت در القای ایده و اندیشه مورد نظر است». «ارتباطات عبارت است از انتقال اطلاعات». در اینجا اطلاعات منتقل میشود ولی الزاماً دریافت یا درک نمیگردد. ۷ ص ۱۷
ارتباطات، جریانی است آگاهانه یا ناآگاهانه، خواسته یا ناخواسته که از طریق آن احساسات و نظرات، به شکل پیامهایی کلامی و یا غیر کلامی بیان گردیده، سپس ارسال، دریافت و ادراک میشوند. این جریان ممکن است ناگهانی، عاطفی و یا بیانگر (مبین اهداف خاص برقرارکننده ارتباط) باشد. ۱: ص ۲۴۱
توانایی برقرار کردن ارتباط مناسب، قدرت شما را در تبادله نظارت افزایش میدهد و تخیلات مبهم مبدل به واقعیتها میشوند. نظرات جدید شکل میگیرند، بررسی و طبقهبندی شده و سرانجام به نظارت قبلی افزوده میشوند.
Comments are closed.