احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:منو چهر - ۰۳ سرطان ۱۳۹۲
گاهی یک خبرنگار ماهر، حرف سیاستمدارانِ ناشی را طوری از زیر زبانش بیرون میکشد و طوری درماندهاش میسازد که برای او هیچ راه گریزی جز اظهار عجز و افشای حقیقت نمیگذارد.
چندی پیش، آقای کرزی در مصاحبهیی با خبرنگار «جیونیوز» چنین حالی داشت و ناشیانه و ناسنجیده به مسایلی معترف شد که نه تنها پاکستانیها، بل رسانههای افغانستان بارها بر آن انگشت گذاشته بودند. این مصاحبه که قبل از گشایش دفتر قطر انجام یافته بود و دو روز پیش تلویزیون ملیِ افغانستان آن را بازپخش کرد، دقیقاً به حقایقی دست یافته که حالا پس از یکی دو هفته ماجرای گشایش دفتر طالبان در قطر، بر آن صحه گذاشته میشود.
مهمترین مسایلی که آقای کرزی در این مصاحبه بیان کرد، عبارت بودند از:
۱- حمایت آقای کرزی از طالبان پاکستانی؛
۲- همموضع بودن با پاکستان در برابر حملات هواپیماهای بیسرنشین بر خاک پاکستان؛
۳- اصرار بر رهایی زندانیان طالبان؛
۴- پاکستان زندانیانِ میانهرو را از زندانها رها نکرده است؛
۵- طالبان به دستور استخبارات پاکستان، دولت افغانستان را لایق مذاکره نمیدانند و آنها یک گروه مزدور استند.
از این مصاحبه میتوان نتیجه گرفت که آنچه را آقای کرزی به عنوان یک رییس جمهور بیان داشت، چیزی نبود جز اعتراف به سیاستهای متناقض، طالبانی، قومی و سوالبرانگیز که پاکستانیها را برحقتر جلوه میداد. بیگمان که این گفتوگو روی اذهان عامه در پاکستان تأثیر زیادی خواهد داشت و نتیجه اینکه: سیاستهای حکومت کرزی، اگر بیشتر از پاکستان در امر تقویت هراسافکنی در منطقه و برگشت طالبان به کشور موثر نبوده، کمتر از آن نیز نبوده است.
اکنون این نتیجه را با تلاشها و موضعگیریهای آقای کرزی پس از اعلام گشایش دفتر طالبان در قطر زیر نام امارت اسلامی طالبان، با هم مقایسه میکنیم تا ببینیم که حق به جانب کیست؟
نکتۀ نخستـ آقای کرزی ایالات متحده را مقصر میشمارد که بدون اطلاع جانب افغانستان، طالبان را مجال داده تا نمایندهگی امارت اسلامی را در قطر را بگشایند. حالآنکه خود میگوید از حملات هواپیماهای بیسرنشین بر مواضع طالبان بر خاک پاکستان، حمایت نمیکند و مخالف آن است. این موضعگیری به ما میگوید که وقتی آقای کرزی خلاف پیمانش با ایالات متحده عمل میکند، آن کشور نیز میتواند عمل بالمثلی را انجام دهد.
دوم اینکه طالبان پس از گشایش دفتر امارت اسلامی در قطر نیز اعلام کردند که طرف مذاکرۀ آن گروه، ایالات متحده است نه افغانستان، و اگر احیاناً لازم بود با جانب افغانستان مذاکره میکنند. به نظر میرسد اینکه طالبان پس از مخالفتهای برخی از کشورها با برافراشتن پرچم امارت اسلامی و دوباره پایین کشیدن آن، هنوز هم مذاکره را ادامه میدهند، مایۀ دلخوشی افغانستان شده و به همین خاطر است که آقای کرزی بر ادامۀ این مذاکرات تأکید میورزد. در حالی که این مذاکره تنها با ایالات متحده ادامه خواهد داشت نه با آقای کرزی.
نکتۀ سوم این است که اگر طالبان گروهی مزدور اند و به دستور استخبارات پاکستان، قانون اساسی افغانستان را به رسمیت نمیشناسند، پس چرا آقای کرزی سعی دارد با این گروهِ مزدور وارد تعامل شود و حتا به رغم اینکه آن گروه در قطر نمایندهگی امارت اسلامی را باز کرده، تلاش میکند که شورای عالی صلح را از جانب افغانستان به آن کشور گسیل بدارد؟
و نکتۀ چهارم این است که اگر پاکستان محرکِ اصلی طالبان است و طالبان به دستور پاکستان نمیخواهند با افغانستان مذاکره کنند، پس چرا آقای کرزی با خشکاندن سرچشمههای تروریسم در خاک پاکستان با ایالات متحده مخالف است و حملات هواپیماهای بیسرنشین به خاک پاکستان را محکوم میکند؟
این تناقضات در سیاستهای آقای کرزی و نیز بیاناتش مینمایاند که جناب کرزی خیلی بیخبر از آنچه در قطر جریان دارد، نیست. همانگونه که به بسا از این حقایق در مصاحبهاش با خبرنگار پاکستانی اشاره کرده است.
برخی از گزارشها میرسانند که شماری از نمایندهگان طالبان در قطر از مأمورین «آی.اس.آی» اند و نیز خود طالبان اعلام کردند که مقامات دوحه خبر داشتند که قرار است دفتر موجود طالبان در قطر به عنوان دفتر سیاسی امارت اسلامی طالبان گشایش یابد، اما آقای کرزی خود را بیخبر از این موضوع میانگارد.
چنانکه از صحبتها و عملکردهای آقای کرزی در مقایسۀ بالا به دست میآید، او خود در برجستهسازی طالبان، آزادی زندانیان آن گروه، مسالۀ گشایش دفتر سیاسی امارت اسلامی، نقش داشته است و نیز از اینکه او عملاً با یک گروه مزدورِ آی.اس.آی مذاکره میکند، بیخبر نیست.
آقای کرزی همانطور که در مصاحبهاش با رسانۀ پاکستانی دربارۀ خط دیورند یادآور شد، تمامِ تلاشش را برای یکجا کردنِ مردمِ دو سوی دیورند جزم کرده است. به عبارت دیگر، گرایشهای قومپرستانۀ آقای کرزی، او را وادار به انجامِ هر کار غیرمنطقی و نادرست میسازد، حتا اگر این کار منجر به رسمیت شناختنِ یک گروهِ مزدور و مأمور استخبارات کشورهای بیگانه گردد.
Comments are closed.