احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۱۲ اسد ۱۳۹۲
قشر متوسط افغانستان از خروج نیروهای خارجی و کاهش کمکهای جامعۀ بینالمللی به افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ به شدت نگران میباشند.
روزنامه امریکایی کریستین ساینس مانیتور در مقالهیی به قلم هلیما کاظم در پایگاه اینترنتی خود نوشت: بعد از خروج طالبان در سال ۲۰۰۱ بساری از افغانها توانستند شغلهایی با درآمدهای بالا در کابل پیدا کنند. اما اکنون با خروج نیروهای خارجی از افغانستان زندهگی بسیاری از افراد قشر متوسط در معرض خطر است.
بسم الله خرم یک جوان سی ساله افغانی است که میتواند با دوستانش به رستورانتها برود و بهترین موتر و یا گوشی تلفن همراه را بخرد. البته این خطر وجود دارد که با کم شدن کمکهای بین المللی و سازمانهای غیردولتی پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان این قشر متوسط که عمر زیادی از بهوجود آمدنشان نمیگذرد بار دیگر به سرعت کوچکتر شوند. خرم فارغ التحصیل دانشگاه است و به عنوان مدیر در یک پروژۀ عمرانی در بخش خصوصی که آلمانها آن را اجرا میکنند مشغول به کار است. او میگوید بسیاری از دوستان وی هم در سازمانهای بینالمللی یا پروژههای نظامیان امریکا مشغول به کار هستند و در ماه بین دو تا چهار هزار دالر درآمد دارند. این رقم بسیار بالاتر از میانگین درآمد سرانه در افغانستان است. طبق گفتۀ بانک جهانی میانگین درآمد سرانه در افغانستان ۵۲۸ دالر است. البته توزیع ناموزون کمکهای بین المللی و سرمایه گذاری خارجی موجب بهوجود آمدن اختلاف زیاد بین سطح درآمد شهری و روستایی شده است. حقوقهای بالا و قراردادهای پر منفعت در بخش نظامی و امنیتی یک حباب مالی در افغانستان بوجود آورده است.
از سال ۲۰۰۱ به بعد این حباب هزینۀ زندهگی را بالا برده و باعث رشد و گسترش قشر متوسط مخصوصاً در مناطق شهری افغانستان شده است. با وجودی که آمار رسمی و تعریف مشخصی از قشر متوسط در دسترس نیست، اما برخی از اقتصاددانان تخمین میزنند که قشر متوسط در افغانستان از صفر در سال ۲۰۰۱ به ده تا پانزده درصد از جمعیت امروزی این کشور که حدود بیست و هفت و نیم میلیون نفر است، افزایش پیدا کرده است.
محمد اسماعیل رحیمی یکی از مدیران وزارت اقتصاد افغانستان گفت: «در دهۀ هفتاد و هشتاد میلادی قشر متوسط در افغانستان وجود داشت در دهه نود تشدید جنگ در کشور اکثر خانوادههای قشر متوسط را مجبور به ترک کشور کرد و عدهیی هم فقیر شدند. بعد از ۲۰۰۱ قشر متوسط دوباره ایجاد شد.» برخی از افغانها بر این باور هستند که وجود قشر متوسطی قوی میتواند در بیشتر شدن وحدت ملی و ارتقا احزاب سیاسی موثر باشد که برای برقراری صلحی طولانی مدت در این کشور امری حیاتی است. اما مشخص نیست که این قشر متوسط تا چه اندازه بتوانند با از بین رفتن این حباب به این نوع زندهگی ادامه دهند. بیشترین افراد آسیب پذیر خانوادههایی هستند که به تازهگی به سطوح پائین قشر متوسط پیوسته اند و به اندازه کافی پول ندارند که بتوانند با سرمایهگذاری در ملک یا مشاغل کوچک از پس رکود اقتصادی پیش رو بر بیایند.
حمیدالله نور عباد استاد اقتصاد دانشگاه کابل گفت: «کم شدن کمکهای بینالمللی به افغانستان و کم توجهی به سرمایهگذاری در بخش خصوصی میتواند خیلی سریع خانوادههای قشر متوسط را دوباره به مرز فقر بکشاند.» خان محمد از سال ۲۰۰۹ تا جنوری ۲۰۱۳ در یکی از پروژهای سازمان ملل در کابل کار میکرد اما با تمامشدن پروژه بیکار شده است. او گفت: «من در ماه ۶۰۰ دالر درآمد داشتم و راحت زندهگی می کردم اما حالا دوباره راننده تاکسی شده ام و به سختی میتوانم نیازهای اصلی خانواده ام را برآورده کنم.» او از اینکه نتوانسته است در این مدت پس اندازی داشته باشد ابراز تاسف کرد. اما خرم گفت در چند سال گذشته آنقدر پس انداز داشته که توانسته دو خانه در کابل بخرد و یکی را اجاره بدهد. او گفت با وجودیکه شرایط اقتصادی و سیاسی پیش رو شرایط راحت و آسانی نخواهد بود، اما اطمینان دارد که میتواند از پس آن بر بیاید.
Comments are closed.