ادامه بحث آزادِ نخستین نشست مشورتی طرح اجندای ملی گلالی اکبری عضو مجلس سنا: افغانستان سخت نیازمند وحدت نخبه‌گان سیاسی است

- ۱۲ اسد ۱۳۹۲

سلام خدمت دوستان گرامی!
به باور من افغانستان در شرایط فعلی به‌شدت نیازمند وحدت و هم‌بسته‌گی نخبه‌گان سیاسی است؛ بنابراین چنین نشست‌های کافی و بسنده نیست و باید این چنین برنامه‌ها افزایش یابد.
متأسفانه ما هنوز نتوانستیم با یک دید مشترک مردم افغانستان را منسجم بسازیم؛ بنابراین امیدوار استم جلسۀ امروزی که در آن نخبه‌گان از طیف‌های مختلف حضور دارند و رسانه‌ها نیز در این جلسه شرکت دارند، بتواند ما را به این هدف نزدیکتر بسازد.
امروز باید در مورد مسایلی بحث شود که خطرساز است، به‌طور مثال بحث‌های حکومت ملک‌الطوایفی دراین روزها بسیار داغ است و همۀ ما می‌دانیم که این موضوع برای انتخابات و آیندۀ افغانستان بسیار خطرناک است.
مسالۀ مهم دیگر معامله‌های سیاسی پشت پرده مانند ایجاد دفتر سیاسی برای طالبان در قطر است که هر کس به نفع خود تلاش می‌کند؛ اما تصمیم را باید مردم افغانستان بگیرند؛ بنابراین نیاز است که مردم افغانستان خود باید تصمیم بگیرند و از اندیشه خود برای مشکل افغانستان یک راه حل پیدا کنند.
در این اواخر نا امنی افزایش یافته و شاید یکی از دلیل آن تلاش برای عدم برگزاری انتخابات و معامله‌های دیگر باشد؛ بنابراین باید توجه بیشتر شود تا با سرنوشت مردم و به خصوص زنان افغان یکبار دیگر معامله صورت نگیرد.
با سپاس از حوصله‌مندی همۀ شما دوستان گرانقدر.
لیلما احمدی عضو مجلس سنا:
قوم‌گرایی افغانستان را
به چالش‌ جدی مواجه کرده است
به نام خداوند بی‌همتا و با عرض سلام و ادب خدمت دوستان حاضر در جلسه!
من آرزو دارم که پیشنهادات و نظریات دوستان حاضر در جلسه و منجمله خودم در طرح اجندای ملی گنجانیده شده و از آن برای تأمین صلح و ثبات در افغانستان استفاده شود و نکاتی را که من می‌خواهم یادآوری کنم چند مورد است:
از جمله مسایلی که مردم افغانستان را طی چند دهۀ گذشته با مشکلات زیادی مواجه کرده است، مسالۀ قوم‌گرایی می‌باشد که مردم ما را به چالش‌های جدی مواجه کرده و حتا زمینه را برای استفاده دشمنان افغانستان فراهم کرده است؛ بنابراین چنین مساله باید در اجندای ملی گنجانیده شده و راه‌های بیرون رفت برای آن ارایه شود.
مسالۀ دیگری که برای من بسیار مهم است و یقین دارم که برای تمام مردم افغانستان نیز مهم خواهد بود، موضوع حقوق زنان است.
در تمامی دنیا حضور و مشارکت مردان و زنان باهم سبب پیشرفت و ترقی کشورها گردیده است و یقین دارم که در افغانستان نیز می‌تواند بسیار موثر باشد؛ اما متأسفانه در افغانستان حقوق زنان به شکل سمبولیک مطرح می‌شود و از عدم آگاهی مردم افغانستان استفادۀ سوء صورت می‌گیرد، به این معنا که از ارزش‌ها و حقوقی که برای زن مسلمان افغان داده شده، تعبیرات سوء صورت می‌گیرد و در نتیجه زنان به حقوق خود دست پیدا نمی‌کنند؛ بنابراین امیدوار استم که برای حل این مشکل نیز در اجندای ملی راه‌های بیرون رفت ارایه شود.
مسالۀ دیگر موضوع صلح و مذاکره می‌باشد که از سالیان دراز بدین سو مطرح است؛ اما متأسفانه نتیجۀ مثبتی تا اکنون از آن به دست نیامده و اعتماد مردم هم نسبت به این پروسه هر روز کمتر می‌شود.
چون نشست‌های ملی در این خصوص برگزار نشده و متأسفانه به شخصیت‌های ملی نیز وقت داده نشده تا در پروسۀ صلح و مذاکره حضور داشته باشند، روی این علت ما هر روز شاهد انتحار و ادامۀ جنگ استیم.
موضوع مهم دیگر این‌که در افغانستان چه طالبان، چه مجاهدین و چه شخصیت‌های ملی و مستقل هیچ یک برای آوردن صلح در افغانستان دست و آستین بلند نکردند؛ اما طالب‌نماهایی که از کشورهای بیرونی به افغانستان فرستاده می‌شوند، شعار می‌دهند که ما خارجی‌ها و کمک‌های آنان را نمی‌خواهیم و به صلح و مذاکره هم تن نمی‌دهند؛ اما متأسفانه پرچم طالبان به عنوان امارات اسلامی در قطر به اهتزاز در می‌آید و در برابر دولت افغانستان قرار می‌گیرد؛ بنابراین چنین مسالۀ نشان می‌دهد که ما طالب افغانی نداریم، بل طالب از بیرون برای افغانستان فرستاده می‌شود، پس برای ریشه‌یابی این مساله و اگاهی‌دهی مردم افغانستان باید این مساله در اجندای ملی گنجانیده شده و مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
نکتۀ دیگر نقش جوانان در پروسۀ صلح است، زیرا ما بیشترین و بهترین نیرو را در میان نسل جوان داریم؛ اما متأسفانه این نسل در یک سرگردانی مطلق قرار دارد و شخصیت‌های بزرگ و ملی و دولت افغانستان نسبت به جوانان کم توجه بوده اند؛ بنابراین امیدوار استم که در اجندای ملی نقش جوانان همچنان برازنده باشد تا ما بتوانیم از این نیرو در جهت آبادی پیشرفت و امنیتی افغانستان نهایت استفاده را ببریم.
اشراق حسینی پژوهشگر و محقق:
در افغانستان فقر، توسعه نیافته‌گی و فرهنگ خودکامه‌گی سبب شده تا ما در این چنین شرایطی قرار گیرم
من می‌خواهم دیدگاه خود را با جناب میران این طور شریک بسازم که در حوزۀ علوم اجتماعی هیچگاه روایت یگانه وجود ندارد و شک وجود ندارد که در حوزۀ علوم اجتماعی یک مفهوم مصادیق متعددی دارد و ایشان یکی از روایت‌های این بحث را ذکر کردند.
بحث دوم این‌که شکی وجود ندارد که آسیا یکی از بسترهای اقتدارگرایی بود و افغانستان جزو این منظومۀ آسیای بوده و در افغانستان دیده شده که ما بالاتر از اقتدارگرایی یعنی چیزی به نام خودکامه‌گی را در مسیر تاریخ تجربه کردیم و بحث توزیع قدرت را که جناب میران مطرح کردند، من فکر می‌کنم همان توزیع قدرت و ثروت است و یا برای رسیدن به برابری است و در این رابطه یک تیوری نیز وجود دارد، تیوری عدالت را که یک دانشمند معروف به نام راویلز مطرح کردند و ایشان یک نظریۀ بسیار جالب دارند که برابری هم به مثابۀ انصاف و برابری هم به مثابۀ عدالت به گونۀ است که گویا کسی چشمۀ قدرت و ثروت را در اختیار دارد؛ اما چشمان خود را ببندد و خود را جاهل تلقی کند و موقعیت نژادی، بستر زبانی و موقعیت طبقاتی افراد را در نظر نگیرد و با همۀ انسان‌ها رفتاری برابر کند و این مساله را در فارسی به نام پرده تجاهل ترجمه کردند، یعنی از پشت پردۀ تجاهل نگاه شود که در این صورت تفاوت جنسیتی و تفاوت طبقاتی و زبانی در نظر گرفته نمی‌شود.
نکتۀ دیگری را که جناب میران در رابطه به فقر و جنگ مطرح کردند، این مساله هم یک بعُد از نظریۀ مکنامارا است؛ اما هانتینگتون می‌گوید که توسعه امکان دارد با جنگ همراه باشد، مانند جنگ اول و دوم که ناشی از فقر و توسعه نیافته‌گی نبود؛ اما دراین زمینه نظریات جدیدی هم وجود دارد طور مثال نظریه گیدنز که بحث عاملیت و ساختار را مطرح می‌کند و می‌گوید اگر ما همۀ پدیده‌ها و مخصوصاً عنصری به نام انسان را با این همه ابتکار و خلاقیت‌اش در درون ساختارهایی مطرح کنیم که محکوم باشد، دراین جا هیچ نوع تحولی رخ نمی‌دهد، پس یک رابطه میان عامل‌های انسانی زنده و ساختارها وجود دارد؛ بنابراین حتا بحث تولید تفکر و اندیشه هم قابل تأمل است و ما هر نوع تولید تفکر را نمی‌توانیم بگویم که منجر به صلح می‌شود.
مواردی را که من عرض کردم یک طرف موضوع است و امکان دارد اطراف گوناگون موضوع در نظر گرفته نشود؛ اما در افغانستان شکی وجود ندارد که فقر، توسعه نیافته‌گی و ریشۀ فرهنگ خودکامه‌گی زمینه را به وجود آورده که ما در شرایط این چنینی قرار گیرم.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.