احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





در حاشیه «ائتلاف کلان سیاسی»

- ۰۵ سنبله ۱۳۹۲

در این روزها سخن از شکل گیری یک ائتلاف کلان مردمی و سیاسی است و هم سخن از حرکت‌هایی برای برهم زدن این حرکت.
اما قرار است به زودی نشست کلانی به هدف شکل دهی یک ائتلاف‌ بزرگ انتخاباتی در کشور شکل بگیرد؛ شکل‌گیری این ایتلاف‌ها گام ارزنده‌یی در مسیر سیاسی کشور پنداشته می‌شود؛ اما اگر از هم اکنون این گام درست برداشته نشود شکی نیست که نمی‌تواند بار خوبی برای مردم داشته باشد.
بی‌گمان، یکی از نیازهای مبرم کنونی افغانستان همین باهم شدن هاست و در شرایط حاضر جمع‌آمد کلان احزاب موثر و شخصیت‌های مستقل سیاسی به سود آیندۀ کشورمان خواهد بود. اما شرط و شرایطی را هم می‌طلبد که بدون در نظرداشت آن نمی‌توان استفادۀ بهینه‌یی از آن کرد. این شرایط دقیقاً همان مطابقت‌ها و تفاهم‌هایی است که باید گروه‌های سیاسی تشکیل‌دهندۀ یک حرکت سیاسی آن‌ها را در نظر بگیرد و بر بنیاد آن، برنامه‌ها و مسیر حرکتش را بسنجد.
با این حساب، ائتلاف کلانی که در حال شکل‌گیری است بدون درنظرداشت چند نکتۀ مهم نمی‌تواند به اهداف و برنامه‌هایی که مد نظر دارد، برسد.
به این معنا که اشتراک همه گروه‌ها و احزاب سیاسی و منتقد حکومت در این حرکت الزامی‌است و باید شرایط اشتراک و اهداف طوری ترتیب و تنظیم گردند که همه‌شمول باشند و موجب بدگمانی و یا زیان سایر گروه‌ها نگردد.
نکتۀ دیگر چشم‌پوشی از منافع گروهی و شخصی است؛ تجربه نشان داده که اکثر حرکت‌های سیاسی بنابر زیاده خواهی برخی از گروه‌های عضو از هم پاشیده و این خطر در کشورهایی چون افغانستان بالقوه است که باید برای جلوگیری از آن باید جدیت به خرج داد. اکثر چنین اعضایی به خاطر رسیدن به منافع گروهی‌شان به چنین حرکت‌هایی می‌پیوندند و در موقع عمل، هنگامی‌که دیدند این منافع در جای دیگر بیشتر به دست می‌آید، ترک صفحه می‌کنند. بهتر آن است که از همین آغاز متوجه چنین گروه‌هایی بود و آن را نباید در بدنۀ یک حرکت ملی جای داد.
نکتۀ سوم می‌تواند حضور برخی از چهره‌هایی باشد که ظاهراً منتقد به نظر می‌رسند؛ اما در باطن به نیت تخریب وارد یک حرکت سیاسی می‌شوند. اگر حرکت کنونی به این تصور است که حضور چنین چهره‌هایی نمی‌تواند همۀ حرکت را زیر سوال ببرد، در اشتباه است. زیرا، چنین چهره‌هایی از قدرت لابی‌گری بسیار قوی‌یی برخوردار اند که در موقع حساس می‌توانند شرایط را به نفع حاکمیت آماده سازند و یک جماعت را متفرق سازند.
اما عمده‌ترین نکته‎یی که می‌تواند کمر این ائتلاف کلان را ببندد این است که مبنا و محور شکل گیری ائتلاف کلان سیاسی را بایست یک برنامه مهم شکل بدهد؛ یعنی اگر قرار است که یک حرکت کلان سیاسی به اشتراک جریان های سیاسی شکل بگیرد باید در محور یک برنامه عملی و یک اجندای ملی باشد؛ برنامه‌یی که زمینه‌یی برای نجات کشور از بحران را فراهم کند و زمینه‌های تحرک جریان‌های کنار هم آمده را مساعد سازد.
داشتن برنامه ملی یا آجندای ملی برای این ائتلاف در ساده ترین تعریف نشان می‌دهد که سیاسیون مملکت برای تقسیم کرسی‌ها کنارهم جمع نشده اند بلکه برای عملی کردن یک برنامه منظم سیاسی برای کشور پیمان بسته اند.
بنابراین این گردهم‌آیی نیازمند داشتن برنامه مدونی است که هم اکنون گروهی از نخبه‌گان روی آن کار می‌کنند و باید شریک چنین ایتلاف کلانی باشند تا بتوانند دست به دست هم داده کاری از پیش برند.
هرچند نکات یادشده تنها پیش‌زمینه‌هایی است که مقدمۀ مبارزۀ اصلی شمرده می‌شود و چه بسا از خطرات بیشتری- که با نزدیک شدن انتخابات خود را بروز خواهند داد- در انتظار این ائتلاف نشسته است.
از این‌رو، احتیاط و دقت در عضوگیری این حرکت واجب است و اگر چنین احتیاط و دقتی به صورت کاملش انجام پذیرد، تردیدی نیست که پیروزی نهایی را به نفع این جریانی که احتمالا در روزهای آینده شکل بگیرد تضمین می‌کند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.