گزارشگر:احمد عمران ۱۹ سنبله ۱۳۹۲
فریبا کاکر عضو مجلس نمایندهگان، نزدیک به یکماه پیش هنگامی که از کابل به مقصد قندهار، زادگاهش، در حرکت بود، در نیمههای راه در حوالی شهر غزنی به گونه مرموزی از سوی افراد مسلح ربوده شد. بعداً گروه طالبان مسوولیت اختطاف خانم کاکر را به عهده گرفت و دو فرزندش را که در این سفر با او همراه بودند، رها کرد؛ ولی خانم کاکر همچنان در بند طالبان باقی ماند. طالبان برای رهایی خانم کاکر، خواستار رهایی شماری از افراد خود از زندانهای کشور شده بودند. روز شنبه این هفته، خانم کاکر در حالی از بند طالبان رها شد که پرسشهای زیادی را با خود به دنبال داشت.
در آغاز این مقال باید تأکید کرد که نفس رهایی خانم کاکر که بدون هیچ آسیبی از بند مخالفان مسلح رها شده، یک امر میمون و مسرتبخش است و اینکه یک انسان از بند بیرحمترین گروه تروریستی جان سالم بهدر برده و به آغوش گرم خانواده بازگشته، همه را غرق در شادی ساخته است؛ ولی نوع رهایی خانم کاکر پرسشهایی را به وجود آورده که میتواند مایه نگرانی باشد.
۱- زمانی که خانم کاکر از سوی طالبان ربوده شد، اعضای خانواده او نه تنها ربوده شدنِ او را تکذیب کردند، بل اظهار داشتند که این عضو مجلس نمایندهگان به ترکیه سفر کرده است. شاید گفته شود که خانواده خانم کاکر بهدلیل نگرانی و مصونیت بخشیدن به حیات او، چنین اظهاراتی را صورت دادهاند؛ ولی در پاسخ میتوان گفت که آنها بعداً نیز این اظهارات را رد نکردند.
۲- در مورد رهایی خانم کاکر، مقامهای دولتی حرفهای ضد و نقیضی مطرح کردهاند. وزارت داخله افغانستان مدعی است که این عضو مجلس را موفق شده در یک عملیات نظامی از چنگ طالبان رها کند؛ ولی برخی اعضای شورای ولایتی غزنی میگویند که هیچ گونه عملیات نظامی در ساحهیی که احتمال میرفت خانم کاکر آنجا نگهداری شود، از سوی نیروهای امنیتی صورت نگرفته است. در همین حال، این اعضای شورای ولایتی مدعیاند که خانم کاکر در بدل رهایی شماری از زندانیان طالبان رها شده است. برخی گروه های جدا شده از طالبان که در حال حاضر در کابل به سر میبرند نیز تأیید کردهاند که خانم کاکر پس از رهایی شماری از زندانیان طالبان، آزاد شده است. یک تن از رهبرانِ این گروهها در گفتوگو با رسانههای کشور، حتا نامهای افراد رها شده طالبان را نیز میدانست، در عین حالی که گروه طالبان نیز مدعی است که خانم کاکر را در بدل رهایی شماری از افراد خود رها کرده است.
۳- چرا مقامات دولت افغانستان به گونه شفاف در اینباره سخن نمیگویند و حتا از دادن اطلاعات دقیق در این خصوص خودداری میورزند؟
۴- آوازههایی وجود دارند مبنی بر اینکه ربوده شدن خانم کاکر، یک موضوع ساختهگی بوده و هیچگونه ربوده شدنِ عمدییی در کار نبوده است. اگر واقعاً چنین باشد، پس مسأله پیچیدهتر از چیزی است که در حال حاضر پیرامون آن گفته میشود.
۵- این شایعات تا اکنون از سوی خانم کاکر و از سوی مقامهای مسوول دولتی نه تأیید و نه رد شدهاند. پس میتوان نتیجه گرفت که ربوده شدن خانم کاکر حتماً با مسایل سیاسی رابطه دارد و به همین دلیل، پنهانکاریهایی عمدی در این خصوص انجام میگیرد تا از روشن شدنِ این مسایل جلوگیری شود.
۶- رهایی طالبان به دلایل مختلف، همواره از سوی گروه حاکم بر کشور به بهانههای گوناگون صورت گرفته و اگر در بدل رهایی خانم کاکر نیز این الطاف ملوکانه شامل حال طالبان شده باشد، زیاد هم دور از انتظار نمینماید.
۷- آقای کرزی در رهایی طالبان یک رشته اهداف سیاسی را دنبال میکند. او تا به حال صدها زندانی طالب را به بهانه حسن نیت و آغاز گفتوگوهای صلح، از زندانهای کشور رها کرده است؛ افرادی که عمدتاً به جنایات ضد بشری متهم بودهاند و عملاً در صحنههای جنگ و یا هم هنگام عملیات نظامی دستگیر شده بودند.
۸- رهایی افراد از بند ربایندهگان، امری خوشحالکننده است و نباید مسایل سیاسی را با مسایل انسانی خلط نمود. ولی ارگنشینان به دلیل سوءسابقه در این مورد، در مظان اتهام قرار دارند و نمیتوان چنین اقدامهایی را تنها به دغدغههای انسانی از سوی آنها مربوط دانست. اگر چنین میبود، باید آقای کرزی از مدتها پیش تدابیر لازم را برای آزادی افراد از چنگ گروههای دهشتافکن اتخاذ میکرد.
۹- موضوع قابل تأمل که از سوی برخی آگاهان نیز به عنوان نقطه تاریکِ قضیه خانم کاکر مطرح شده این است که چرا خانم کاکر با توجه به وخامت وضع امنیتی شاهراهها، برای رفتن به زادگاهش یعنی شهر قندهار، از موتر استفاده کرده؛ در حالی که میتوانست بهسادهگی از راه هوا خود را به این شهر برساند؟
۱۰- رهایی طالبان در قضیه خانم کاکر ـ اگر واقعاً صحت داشته باشد ـ یک بار دیگر میتواند دغدغههای تازهیی را در خصوص زدوبندهای پنهانیِ ارگ با گروههای مخالف بهوجود آورد؛ از جمله اینکه شاید در پس ماجرای ربوده شدن خانم کاکر، عملاً برنامهیی از قبل آمادهشده وجود داشته و برای صحنهسازی، بحث اختظاف را به میان آورده باشند. به هر حال در این خصوص ابهامهای زیادی بروز کرده و مقامهای امنیتی و استخباراتی کشور وظیفه دارند که در ابهامزدایی، گامهایی را به جلو بردارند.
پنهانکاری در مسایلی که با سرنوشت جامعه میتواند رابطه داشته باشد، به هیچ صورت به نفع نظام نیست و زیانهای آن میتواند گستردهتر و عمیقتر از آن چیزی باشد که ارگنشینان برآورد کردهاند. در همین حال فراموش نکنیم که رهایی طالبان در بدل گروگانگیری، میتواند به فرهنگ خطرناکی در جامعه منجر شود و به جای اینکه گروههای آدمربا و اختطافگر را نسبت به فعالیتهایشان به تردید وادارد، عملاً زمینهساز برنامههای دیگر در این مورد میگردد. فرهنگ معاوضه، بدون تردید فرهنگِ ضعف در برابرِ گروههای مخالف را به نمایش میگذارد و دست این گروهها را در انجام جنایات بزرگتر، باز میکند.
Comments are closed.