رویکردهای انتقادی و پست‌مدرن

گزارشگر:نویسنده: فاطمه اسلامیه / شنبه 12 جدی 1394 - ۱۱ جدی ۱۳۹۴

بخش هشتم و پایانی

mandegar-3هابرماس یکی از کسانی است که دل‌بسته‌گی شدیدی به پروژۀ مدرنیته داشته و نمی‌خواهد آن را کنار بگذارد و خودش را به عنوان محافظ پروژۀ مدرنیته معرفی می‌نماید. گفته‌اند که کل پروژۀ او «دیالکتیک روشن‌گری» جدیدی است که هم جنبۀ تاریک میراث جنبش روشن‌گری را می‌بیند و توضیح می‌دهد و هم امید به آزادی، عدالت و سعادت را نجات می‌دهد و دارای حقانیت می‌داند. او از آن بیم دارد که حال‌وهوای پسامدرن بیان‌گر روی‌گردانی از هم ‌مسوولیت‌های سیاسی و هم نگرانی برای درد و رنج انسان باشد. او به روشن‌فکران امروز به خاطر «روی آوردن به نیچه (از طریق دریدا و هایدگر) و جست‌وجوی رستگاری در حال‌وهوای بدیمنِ تجدید حیاتِ آیینی یک محافظه‌کاری جوان» می‌تازد. چه بسا این «نومحافظه‌کاری و آنارشیسم الهام‌گرفته از زیبایی‌شناسی زیر عنوان وداع با مدرنیته صرفاً می‌کوشند بار دیگر علیه آن شورش کنند».(لایون، ۱۳۸۳، ترجمۀ حکیمی، ص ۱۳۷)

نقد دیگر به رویکرد پست‌مدرن دربارۀ زبان
پست‌مدرنیسم‌ها منظور خود را از زبان «زبان گفتار» اعلام کردند و آن را تنها در مالکیت انسان می‌دانند. از دیدگاه پست‌مدرنیست‌ها، زبان عاملی است که به‌طور قطع انسان را از حیوان متمایز می‌کند و خودآگاهی، تفکر و رفتار انسانی، همه و همه بر پایۀ زبان قابل تعریف است و هیچ منشای دیگری غیر از زبان ندارد. پست‌مدرنیسم همیشه بر این مدعاست که استدلال و منطق بر پایۀ زبان است، در حالی که دانشمندان امروزه اثبات کرده‌اند حیوانات نیز مانند انسان‌ها از ذهن استدلال‌گر و محاسبه‌گر برخوردارند، در حالی که از نعمت زبان محروم‌اند. در نتیجه منطق، بسیار بنیادی‌تر از زبان است. درست است که حیوانات از نعمت زبان محروم‌اند، ولی از منطق استنتاجی و قیاسی برخوردارند. به عنوان مثال اسب بدون این‌که بتواند از زبان استفاده کند، با ذهن محاسبه‌گر خود، فاصلۀ خود را تا مانع اندازه‌گیری و بعد اقدام به پرش می‌کند. امروزه مردم‌شناسان و زیست‌شناسان با اثبات این نظریه که سیستم عصبی حیوانات دارای گیرنده‌هایی است که ایماها و اشاره‌های دیگر حیوانات را دریافت و به وسیلۀ آن با یکدیگر ارتباط بر قرار می‌کنند، به رد نظریۀ پست مدرنیست‌ها مبنی بر این که زبان تنها در انحصار انسان است، کمر همت بسته اند. استدلال‌هایی که پست مدرنیست‌ها ارایه می‌دهند، همیشه مغلطه‌آمیز بوده و نظریات آن‌ها، تکرار واضحات است. آن‌ها وجود حقیقت را به هر شکل آن منکر می‌شوند، در حالی که هیچ دلیلی برای ادعای خود ندارند. پست‌مدرنیسم با نظریات خود، آموزش عالی را به تباهی کشانده و در تمام مباحث روشن‌فکری در رشته‌های روزنامه‌نگاری، حقوق، علوم سیاسی و ادبیات رخنه کرده است. تصور کنید چه تأثیرات زیان‌باری بر قشر تحصیل‌کرده خواهد داشت این‌که بگوییم: هیچ حقیقت عینی وجود ندارد، همۀ دانش‌ها و علوم وابسته به سیستم زبان است، هیچ ارزش جهانی که میان همۀ انسان‌ها مشترک باشد وجود ندارد و این‌که انسان‌ها طبیعت از پیش تعیین شده‌یی ندارند. چرا فلاسفه باید از چنین فلسفه‌یی که مخالف علم است و تأثیراتِ مخرب و مهلکی بر روی روشن‌فکران دارد، حمایت کنند؟(دی هاسر، ۲۰۰۷، ترجمۀ صادقیه)
نتیجه‌گیری:
دو رویکردی که در این مقاله بررسی کردیم(رویکرد انتقادی و پست‌مدرن)، مفروضات اساسی در رویکردهای کلاسیک، روابط انسانی، سیستمی و فرهنگی را که عبارت‌اند از:
۱) سازمان‌ها شامل سیستم‌های واحد یا چندگانۀ کنترل هستند.
۲) وظیفۀ نظریه‌پرداز سازمانی، درک و توصیف است.
۳) سازمان‌ها موجودیت‌های طراحی‌شده و پُرمعنی هستند، را زیر سوال بردند.
به‌ویژه نظریه‌پردازان انتقادی، یک چارچوبِ رادیکال را به کار برده و معتقدند که وظیفۀ نظریه‌پرداز، تغییر سازمان‌ها از طریق رهاییِ گروه‌های اجتماعیِ تحتِ ستم است. نظریه‌پردازان پست‌مدرنیست، این مفهموم را که سازمان‌ها موجودیت‌های طراحی‌شده و پُرمعنی هستند را زیر سوال می‌بردند و معتقد بودند که می‌توان سازمان‌ها را به عنوان روایاتِ کوچک و تصوراتِ روبنایی که خیلی سریع تغییر می‌کنند، در نظر گرفت. بدین ترتیب، این رویکردها با زیر سوال بردنِ بعضی از مفروضات بنیادی، راه‌های تازه‌یی را در شناخت فرایندهای سازمانی گشودند.

منابع:
۱ـ الهی‌فر، کبری. مقدمه‌یی بر تحقیقات کیفی در ارتباطات تجربۀ لیندلاف. قابل دسترسی در: www.methodology.blogfa.com/post-۱۹.aspx
۲ـ بی نا. تفاوت مدرنیته (مدرنیسم) و مدرنیزاسیون در چیست؟ قابل دسترسی در: www.rss.nahad.ir/QAForm.aspx?ID=۷۱۱۵
۳ـ حمصیان، سمیه (۱۳۸۷). مدرنیته و مدرنیسم. دوشنبه، ۱۳ آذرماه ۱۳۸۵. قابل دسترسی در: www.bastami.ir/archives/post-۲۳۷.php
۴ـ خندقی، امین. مقصود. “پست‌مدرنیسم و تعلیم و تربیت”(۱). ۲۸/۰۷/۱۳۸۶. قابل دسترسی در: www.bashgah.net/pages-۱۱۷۵۶.html
۵ـ دلاوری، رضا. پست‌مدرنیسم یعنی چه؟. قابل دسترسی در:
www.e-resaneh.com/Persian/farhangi/Archive/post%۲۰modernism.htm
۶ـ دی هاسر، مارک (۲۰۰۷ ). “نقدی بر رویکرد پست‌مدرن‌ها به زبان: هجوم حاشیه بر متن”. (ترجمۀ پریسا صادقیه). ۲۷ جولای ۲۰۰۷. قابل دسترسی در: www.magiran.com/npview.asp?ID=۱۴۶۵۰۳۰.
۷ـ سعادتی، مجید. “ارتباطات و نظریه‌های انتقادی”. یکشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۸۵. قابل دسترسی در: www.msaadati.blogfa.com/post-۳۰.aspx
۸ـ سپیدار، صفا. “آشنایی با مطالعات انتقادی”. دوشنبه سیزدهم آذر ۱۳۸۵. قابل دسترسی در: www.ecopolcomu۵.blogfa.com/post-۱۰.aspx
۹ـ عباس‌زاده، ناصر (۱۳۸۵). مدرنیسم، پست‌مدرنیسم و آموزش. جزوۀ کلاسی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار.
۱۰ـ کلاجز، مری. “پست‌مدرنیسم”. ترجمۀ: میلاد حامی‌‌‌احمدی. ماهنامۀ ماندگار. ۱۳۸۳. قابل دسترسی در: www.mandegar.info/۱۳۸۳/Farvardin۸۳/PostModern.htm
۱۱ـ کمال آبادی، سینا. “نظریۀ ادبی”. دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۷. قابل دسترسی در: www.emzaa.ir/print.php?news.۵۸

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.