احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۲۳ سنبله ۱۳۹۲
خروج نیروهای ناتو از افغانستان برای منطقه جنوب آسیا مفهوم عمیقی دارد. کارشناسان میگویند ممکن است تنش بین پاکستان و هند افزایش یابد و روند صلح در افغانستان شکست بخورد.
پس از ۱۲ سال حضور ناتو در افغانستان، قرار است تا سربازان جنگی این نیروها تا پایان سال ۲۰۱۴ این کشور را ترک کنند؛ اما پرسشهای فراوانی درباره آینده افغانستان بی پاسخ میماند. به گفته کارشناسان، چهار مساله اساسی وجود دارد که میتواند از جنگ احتمالی در افغانستان جلویگری کند: شمار نیروهای ائتلاف که در افغانستان باقی میمانند؛ موفقیت طرح صلح با طالبان؛ انتخابات ریاستجمهوری؛ و تمایل کشورهای همسایه برای تسهیل روند صلح در افغانستان.
به گزارش دویچه وله، بر اساس گزارش «سرویس تحقیقاتی کانگرس امریکا»، حدود ۸ تا ۱۲ هزار آموزگار نظامی، و شمار نامعینی نیروهای ضد تروریسم پس از سال ۲۰۱۴ در افغانستان باقی خواهند ماند. بیشتر این نیروها امریکایی خواهند بود.
ترس از قدرت گیری طالبان
موئید یوسف، کارشناس مسائل جنوب آسیا در «انستیتوت صلح امریکا» میگوید که کشورهای غربی در افغانستان پول هزینه میکنند تا مطمین شوند که دولت کابل سقوط نمیکند و حداقل توانایی دارد تا کابل و دیگر شهرهای بزرگ را حفظ کند. با این همه، توافق امنیتی امریکا – افغانستان که حضور نیروهای امریکایی را در این کشور تضمین میکند، به دلیل اختلاف روی چگونگی معامله با طالبان، هنوز زیر بحث قرار دارد.
کارشناسان میگویند که تقلب و بیاعتباری انتخابات ریاستجمهوری افغانستان ممکن است به جنگ داخلی در این کشور منتج شود. کارشناسان میگویند که تقلب و بیاعتباری انتخابات ریاستجمهوری افغانستان ممکن است به جنگ داخلی در این کشور منتج شود.
با این حال، در گزارش کانگرس امریکا آمده است: «ترس این وجود دارد که طالبان و دیگر شورشیان، با کاهش حضور نیروهای بین المللی در پایان سال ۲۰۱۴، به موفقیت هایی علیه نیروهای افغانستان دست یابند».
در بخشی از گزارش همچنان آمده است که برخی از افغانها که نسبت وقوع جنگ داخلی هشدار میدهند، در حال مسلح کردن و استخدام مردان جنگی هستند. برخی از نخبگان جامعه نیز در حال انتقال سرمایه خود به خارج از افغانستان می باشند.
عمر داوود زی، سرپرست وزارت داخله افغانستان میگوید از هنگامی که نیروهای ناتو مسوولیت امنیتی را به نیروهای محلی سپرده اند، تلفات نیروهای پولیس دو برابر شده است. اما حملات گروههای تندرو تنها به نیروهای امنیتی افغانستان محدود نمیشود؛ بلکه براساس گزارش سازمان ملل متحد، شمار قربانیان ملکی نیز در نیمه اول سال روان میلادی ۲۳ درصد افزایش داشته است.
عوامل فاجعه
رولف توفوفن، مدیر انستیتوت آلمانی «تحقیقات تروریسم و پالیسی امنیتی» به دویچه وله میگوید که شمار زیادی از جنگجویان و تاجران مواد مخدر در مناطق مختلف افغانستان حضور دارند که میخواهند نفوذ خود را با حمله بر نیروهای امنیتی افغانستان، افزایش دهند. توفوفن میگوید: «بدون حمایت ناتو، نیروهای افغانستان در مقابله با چنین حملاتی ناتوان خواهند شد».
میشل کوگلمن، کارشناس امور جنوب آسیا در موسسه پژوهشی «وودرو ویلسون» در واشنگتن می گوید: «نیروهای مسلح افغانستان از مواد مخدر، بیسوادی و سربازگریزی رنج می برند؛ این در حالی است که آنان بدترین شرایط امنیتی را اداره می کنند. این نیروها همچنان به ناتوانی های مرتبط با جنگ مبتلا هستند. این ها خود عوامل بزرگی برای یک ایجاد یک فاجعه هستند؛ هیچ اهمیت ندارد که چه میزان افغانستان و متحدانش در سراسر جهان تلاش می کنند این مسئله را بپوشانند».
انتخابات حساس
کارشناسان میگویند که برای رسیدن به ثبات طولانی مدت و صلح در افغانستان باید در مورد چگونگی اشتراک طالبان در سیستم سیاسی فعلی این کشور توافقاتی انجام بگیرد. یوسف میگوید: «هیچ کس در مورد اشتراک سیاسی طالبان صحبت نمیکند. این بحث به پایان رسیده است؛ پرسش واقعی این است که به چه شکلی و تحت چه شرایطی آنان (طالبان) باید در پروسه سیاسی شرکت کنند؛ و چه نوع امتیازات و مشوقاتی روی میز مذاکره به آنان پیشکش میشود».
کارشناسان میگویند که انتخابات ریاستجمهوری افغانستان برای روند صلح با طالبان حیاتی است. چنانچه انتخابات طبق برنامه روز ۵ اپریل سال آینده برگزار شود، این اولین انتقال قدرت از زمان حمله امریکا به افغانستان خواهد بود.
یوسف میگوید: «اگر انتخابات با تقلب و بیاعتباری همراه باشد، نقطه پایانی بر موفقیت انتقال سیاسی در افغانستان می گذارد».
سمورتی پاتانیک، پژوهشگر در موسسه «تحلیل و مطالعات دفاعی» در دهلی نو میگوید که گروههای نژادی مختلف حتا پس از انتخابات از نظر سیاسی چند پارچه باقی میمانند؛ که این مسئله ثبات سیاسی را با مشکل مواجه می کند. او می گوید: «اگر طالبان دست بالاتری بیابند، اردوی افغانستان بر اساس تفاوت های نژادی تجزیه خواهد شد؛ که این امر میتواند احتمالا جرقه جنگ داخلی را بزند».
بحران در بحران
ویلیام دالریمپل، تاریخدان و روزنامه نگار میگوید که بیشتر کارشناسان در غرب، افغانستان را میدان نبرد بین امریکا و متحدانش در یک سو، و القاعده و طالبان در سوی دیگر میبینند. اما در واقع، نیروهای ناتو حالا در یک جنگ پیچیده گیر افتاده اند؛ یکی بحران داخلی که بین گروه های مختلف قومی در افغانستان وجود دارد؛ دیگری بحران منطقه ای بین دو کشور مجهز به سلاح اتومی پاکستان و هندوستان.
رژیم طالبان از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ هرگز از سوی هند به رسمیت شناخته نشد. با این همه، پس از سقوط این رژیم، گرایش به نزدیکی به دهلی نو از سوی حکومت افغانستان دیده شد. دالریمپل در مقالهیی برای «موسسه بروکینگ» نوشته است: «در مدت ریاست کرزی، هند فرصت این را داشت تا نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را در افغانستان گسترش دهد».
این کارشناس میگوید که اردوی پاکستان همواره حضور هند را در افغانستان که آنان «حیاط خلوت استراتژیک» خود میخوانند، «یک تهدید برای بقای خود» دیده اند. همین امر سبب شده است تا سازمان استخبارات پاکستان به تقویت طالبان تلاش کند، به طوری که «این گروه بتواند کرزی و دوستان هند را سرنگون کند».
یوسف، تحلیلگر سیاسی میگوید که ترس این وجود دارد که پس از سال ۲۰۱۴ تروریستان به فعالیت های خود ادامه دهند و حتا به کشورهای همسایه گسترش یابند. او هشدار می دهد که افغانستان می تواند «میدان جنگ نیابتی برای هند و پاکستان» تبدیل شود.
Comments are closed.