احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمد عمران - ۲۶ سنبله ۱۳۹۲
رییسجمهور کرزی خلافِ قانون و وعـدههایی که سپرده بود، بهشدت در حالِ دخالت در مسایل انتخاباتی است. شاید روشنترین نوع این دخالتها، در بشکک پایتخت قرغیزستان در جریان کنفرانس کشورهای عضو شانگهای خود را نشان داد.
در حاشیه کنفرانس کشورهای عضو شانگهای، رییسجمهورکرزی در دیداری با همتای روسی خود ولادیمیر پوتین، زلمی رسول وزیر خارجه کشور را به عنوان نامزد انتخابات آینده معرفی کرد. این موضوع واکنشهایی را برانگیخت و در همین حال سبب ایجاد پرسشهایی شد؛ پرسشهایی از این دست که چرا آقای کرزی، زلمی رسول وزیرخارجه را به عنوان نامزد انتخابات به رییسجمهوری روسیه معرفی کرد؟ آیا معرفی آقای رسول به عنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری، به معنای حمایت از او در این انتخابات است؟ چرا آقای کرزی، زلمی رسول را به عنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری به رییسجمهوری روسیه معرفی کرد و نه فرد و یا رییسجمهوریِ دیگری؟ آیا در این مورد قصد و هدف خاصی را دنبال میکرد؟
این پرسشها در حال حاضر از سوی آقای کرزی پاسخ داده نشده، ولی بدون شک نوع برخورد آقای کرزی با مسأله میتواند دخالتِ آشکار او را در مسایل انتخاباتی نشان دهد.
آقای کرزی خلاف آنچه که گفته است، نسبت به انتخابات آینده نمیتواند بیطرف باقی بماند. او پیش از آنکه بحثهای انتخاباتی در کشور داغ شود، نخستین فردی بود که افکار عمومی را به این سمت جلب کرد. آقای کرزی در یک سخنرانی کمسابقه، از بهوجود آمدنِ اجماع انتخاباتی سخن گفت و خطاب به مردم افغانستان از آنها خواست که در مورد چند فرد معدود به نتیجه برسند و از تزاحم و کثرتِ نامزدها در انتخابات ریاستجمهوری جلوگیری کنند. آقای کرزی برای تحقق این تیوری، از عبدالرب رسول سیاف عضو مجلس نمایندهگان و یکی از چهرههای جهادیِ نزدیک به خود خواست که روی این طرح کار کند.
در آغاز چنین پنداشته میشد که نامزد مورد حمایت آقای کرزی در انتخابات آینده ریاست جمهوری، آقای سیاف خواهد بود. البته این موضوع بیپایه و بنیـاد هم نبود و حتا شخص آقای سیاف میپنداشت که او فرد مورد حمایتِ آقای کرزی در انتخابات خواهد بود. به همین دلیل آقای سیاف چانهزنیهایی را در این خصوص آغاز کرد و حتا گروهی را نیز بهوجود آورد که در مسایل انتخاباتی، او را کمک و حمایت کنند. ولی بعداً معلوم شـد که تلاشهای آقای سیاف مثمر ثمر نبوده و آقای کرزی از او در انتخابات حمایت نخواهد کرد. ولی هنوز نام آقای سیاف به عنوان یکی از نامزدهای احتمالی انتخابات آینده همچنان بر سرِ زبانهاست.
حالا اما نام استاد سیاف به عنوان نامزد مورد حمایت ارگ ریاستجمهوری، بیشتر جلب توجه میکند. اینکه آقای سیاف میخواهد در انتخابات شرکت کند و یا خیر، بحثی شخصی است و بر اساس قوانین نافذه کشور، هر فردی که واجد شرایط باشد، میتواند در انتخابات خود را نامزد کند. ولی موضوع نگرانکننده این است که رییسجمهوری بخواهد از کسی به گونه علنی حمایت کند و یا از امکانات دولتی به نفع نامزدی مشخص استفاده کند.
استفاده از امکانات دولتی در دو انتخابات گذشته ریاستجمهوری نیز برجسته بود و بهویژه آقای کرزی به دلیل اینکه همچنان رییسجمهوری بر حال کشور بود، از امکانات دولتی به اندازه کافی به نفع خود استفاده برد. آقای کرزی در دو انتخابات ریاستجمهوری، تجارب فراوانی از استفادهجوییهای دولتی اندوخته و بدون شک اگر او بخواهد از نامزد خاصی حمایت کند، از چنین امکاناتی بازهم استفاده خواهد کرد.
از جانب دیگر، آقای کرزی نمیتواند نسبت به سرنوشت انتخابات بیتفاوت باشد. آقای کرزی در ماههای اخیر دچار نوعی توهم شده و سرنوشت انتخابات را با سرنوشت سیاسیِ خود مرتبط میداند. آقای کرزی دچار این توهم شده که پس از کنار رفتن از قدرت، احتمال دارد که سرنوشت تلخی در انتظار او و اطرافیانش باشد؛ سرنوشتی که حتا ممکن است به دلیل اشتباههای بزرگ سیاسییی که آقای کرزی در دوازده سال گذشته انجام داده، پای او را به دادگاه بکشاند.
از سوی دیگر، آقای کرزی دچار این توهم شده است که از دست دادن قدرت را به معنای باخت در تمام عرصهها برای خود و خانوادهاش تلقی میکند. آقای کرزی عمدتاً از به قدرت رسیدنِ جناحهای اپوزیسیون در هراس بهسر میبرد و تلاشهای همهجانبهیی را آغاز کرده که نگذارد یک ایتلاف کلان سیاسی از نخبهگان و سیاستمردان کشور به وجود آید. چنین نگرانیهایی آقای کرزی را وامیدارد که خلاف وعدههای خود و خلاف قوانین نافذه انتخاباتی، نسبت به برگزاری انتخابات بیتفاوت باقی نماند. شاید مطرح کردن آقای رسول در دیدار با رییسجمهوری روسیه به عنوان نامزد احتمالی انتخابات آینده کشور، به همین دلیل صورت گرفته باشد. آقای کرزی شاید خواسته که به این شکل و در حضور یکی از چهرههای قدرتمند سیاست منطقه، عملاً حمایت خود از یک نامزد را اعلام کند. اما پرسش اصلی اینجاست که آقای کرزی به چه حقی در برابر رهبر یک کشور خارجی، مسایل انتخابات افغانستان را مطرح کرده است؟
آقای کرزی در کمیسیون شکایات انتخاباتی، از پذیرش دو عضو بینالمللی در ترکیب این کمیسیون بهشدت ممانعت کرد و حتا حضور این دو عضو را در مغایرت با حاکمیت ملی دانست؛ اما حالا وقتی خودش نامزد احتمالی ریاستجمهوری آینده کشور را به رییسجمهوری روسیه معرفی میکند، نقض حاکمیت ملی بوده نمیتواند؟ چرا آقای کرزی قانونشکنیهای خود را نمیبینـد، ولی اگر چند عضو اپوزیسیون و اعضای جامعه مدنی در یک کشورِ سوم با چند تن از سران مخالفان در راستای مسایل صلح دیدار کنند، این موضوع نقض حاکمیت ملی میتواند باشد؟ چرا دیدارهای پشت پرده نمایندهگان آقای کرزی با طالبان که مشخص نیست در چه سطحی بوده و چه نوع گفتوگوهایی انجام شده، یک امر کاملاً قانونی میتواند باشد؛ ولی وقتی دیگران نسبت به مسایل کلان کشور احساس مسوولیت میکنند، آنگاه این موضوع به نقض حاکمیت ملی تعبیر میشود؟
آقای کرزی از حالا دخالتهای مستقیم در انتخابات را آغاز کرده و اگر در این خصوص واکنش بهموقع و متناسب داده نشود، بدون شک این دخالتها تا تقلبهای گسترده در انتخابات آینده ادامه پیدا خواهد کرد.
Comments are closed.