احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:احمـد عمران/ 15 عقرب 1392 - ۱۴ عقرب ۱۳۹۲
آقای کرزی در واکنش به کشته شدن حکیمالله محسود فرمانده ارشد طالبان پاکستانی در وزیرستان شمالی، گفته است که امریکاییها در زمانی نامناسب دست به این اقدام زدهاند. اما آقای کرزی توضیح نداده که «زمان نامناسب» به چه معناست و از نظر او، چه زمانی میتوانست برای انجامِ این کار مناسب باشد.
این اظهارات نشان میدهد که گویا ارگ ریاستجمهوری جدولی تهیه کرده که بر اساس آن، زمان درستِ حمله به گروههای تروریستی در آن مشخص شده است؛ زیرا در غیر این صورت، چنین حرفی از سوی رییسجمهوری کشور مطرح نمیشد.
اگر به نظر آقای کرزی این زمان نادرست بوده، پس چه زمانی باید برای این کار اختصاص مییافت؟ شاید آقای کرزی با توجه به توافقهایی که با نواز شریف نخستوزیر پاکستان در لندن انجام داده، این زمان را برای کشته شدن این فرمانده قسیالقلبِ طالبانِ پاکستانی نادرست دانسته و یا شاید هم پس از دستگیری لطیفالله محسود که در ولایت لوگر افغانستان به چنگ نیروهای افغان و امریکایی افتاد، آقای کرزی زمان فعلی را برای کشته شدن این فرمانده، نادرست ارزیابی کرده است.
به هر صورت، این سخنان نشان از همدلی و همیاریِ گروه ارگ با طالبان دارد. آقای کرزی شاید فکر کند که با نشان دادن چنین واکنشهایی، خود را از مظان اتهام و دست داشتن در کشتن حکیمالله محسود، مبرا خواهد کرد و این پیام را به طالبان پاکستانی و افغانستانی خواهد رساند که او نه تنها عامل قتل آنها نیست، بل نسبت به چنین قتلهایی بهشدت متأثر میشود.
اگر آقای کرزی فکر میکند که زنده بودن حکیمالله محسود میتوانست در روند صلح موثر واقع شود، باید گفت که شدیداً اشتباه کرده و به هیچ عنوان این فرمانده طالبان وزیرستان شمالی، خواهان برقراری صلح و امنیت در افغانستان حداقل در موجودیت نظام فعلی، نبود. حکیمالله محسود بخشی از طالبان و القاعده بود که هرگز خود را جدا از این گروهها به شمار نمیآورد. در ضمن نباید فراموش کرد که مرگ حکیمالله محسود با دو رویداد دیگر که تقریباً همزمان اتفاق افتادند، میتواند به شکلی پیوند داشته باشد. نخست گرفتاری لطیفالله محسود که مشخص نیست به چه اهدافی وارد افغانستان شده بود، و دیگر گفتوگوهای سهجانبه چند روز پیش لندن که با شرکت مقامهای افغانستان، پاکستان و بریتانیا انجام شد.
مقامهای کشور به گونههایی تا به امروز، گرفتاری لطیفالله محسود را در هالهیی از ابهام نگه داشتهاند. برخی از این مقامها به شکل غیررسمی گفتهاند که لطیفالله محسود برای آغاز گفتوگوهای صلح
میان طالبان و دولت افغانستان، به این کشور وارد شده بود. ولی هیچ سند دقیقی در دست نیست که از چنین نیت این عضو مهمِ گروه طالبان پاکستانی خبر دهد. در ضمن این را هم نباید فراموش کرد که پاکستانیها نیز گاهی برای نشان دادن حسن نیت به حامیان بینالمللی خود، دست به چنین قربانیهایی میزنند. حالا پس از اظهارات و تأسفِ آقای کرزی نسبت به کشته شدن حکیمالله محسود، میتوان به چنین نتایجی دست یافت. نخست اینکه پاکستانیها در یافتن محل بودوباشِ او به نیروهای امریکایی کمک کردهاند. دلیل این امر هم میتواند تلاش برای عادیسازی روابط میان پاکستان و واشنگتن ـ که از مدتها به اینسو وارد مراحل تنشزا شده ـ باشد. از جانب دیگر، شاید هم پاکستانیها حس کرده باشند که حکیمالله محسود دیگر آن مهره قابل اعتماد برایشان بوده نمیتواند و به همین دلیل زمینه نابودی او را فراهم کردهاند.
دستگیری لطیفالله محسود برادر حکیمالله در یکی از ولایات کشور، این ظن و گمانها را تقویت کرد که احتمالاً میان او و دولت افغانستان مسایلی وجود داشته است. همین که آقای کرزی نسبت به کشته شدن حکیمالله نگران است، نشان میدهد که او با این برادران تروریست روابطی داشته و تلاش میکرده که از آنها در یافتن حداقل نشانی طالبان افغانستان، یاری بجوید. اما آقای کرزی فراموش کرده که برادران محسود هرگز دوستِ او و دولت افغانستان نبودهاند و نه هم از آنها انتظار میرفت که برای تأمین امنیت در افغانستان و منطقه گامی بردارند.
اظهارات آقای کرزی فقط میتواند ضجههای یک سیاستمدارِ شکست خورده و منزوی را به تصویر بکشد که به جای فکر کردن به منافع ملی کشورش و آن قربانیانی که آماج حملات انسانستیزانه این گروهها قرار گرفتهاند، در فکر سلامت و نجاتِ قسیالقلبترین جنایتکاران تاریخ است.
هرگونه تأسف و اشک ریختاندن به مرگ آنانی که دستشان به خون بشریت سرخ است، به معنای حمایت از تروریسم و خشونت است. آقای کرزی اکنون آگاهانه یا ناآگاهانه، خود را در صف حمایتگرانِ جنایات ضد بشری قرار داده است. در ضمن وقتی او میگوید که این زمان برای کشتن این فرد جنایتکار زمان مناسبی نبوده، باید پرسید که از نظر ملوکانه ایشان، چه زمانی برای قطع جنایاتِ این فرد میتوانست زمان مناسبی باشد؟ آیا حکیمالله محسود برنامههایی برای کشتار مردم بیگناه افغانستان داشت که آقای کرزی از آنها با خبر بود و باید پس از اجرای این برنامهها، زمینه از میان برداشتن او فراهم میشد؟!!
آقای کرزی یا نمیداند چه میگوید و یا اینکه دانسته از تروریستها حمایت میکند. زیرا هر گونه ابراز همدردی در مرگ افرادی که دستشان به خون مردم افغانستان و پاکستان آلوده است، به معنای حمایت از اعمال گروههای تندرو و افراطی میتواند تلقی شود. اگر آقای کرزی زمان درستِ از بین رفتن تروریست را میداند چرا آن را با فرماندهان ناتو در میان نمیگذارد؟ اگر آقای کرزی نسبت به برخوردهای ناتو با تروریستان مشکوک است، حداقل میتواند جدول زمانیِ خود را دراختیار رسانهها بگذارد تا از این طریق، زمان مناسبِ از میان برداشتن فرماندهان گروههای تروریستی به گوش مردم جهان برسد.
به هر حال آقای کرزی با این سخنان، یک بار دیگر بر زخمهای مردم افغانستان نمک پاشید؛ همانگونه که در ده سال گذشته با برادر خواندن طالبان، چنین کرده است.
Comments are closed.