احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:3 جدی 1392 - ۰۲ جدی ۱۳۹۲
با آنکه چیزی حدود سه ماه به انتخابات ریاستجمهوری افغانستان مانده است و بهتدریج فرصت برای برنامهریزیِ کارگزاران تنگتر میگردد؛ تا کنون کمتر توجهی به بحث انتخابات صورت گرفته است. وقتی حرف از توجه به انتخابات میشود، به صورت خودکار، موضوع تأمین امنیت انتخابات، شفافیت و سراسری بودنِ آن به ذهن میرسد که البته تا جایی درست است؛ اما در این مقطع، منظور ما از عطف توجه به انتخابات، بیشتر استفادۀ بهینه از آن و تدارکِ زمینههاییست که میتواند این پروسه را به نقطۀ مطلوب هدایت کند.
بیگمان که شفافیت و سراسری بودن انتخابات، از جمله پیششرطهای لازم برای برگزاری یک انتخاباتِ سالم میباشد. اما باید دید که این استفادۀ بهینه از انتخابات چهگونه میتواند صورت گیرد؟
ظاهراً دهۀ پیشرو را دهۀ تحول نام گذاشتهاند؛ دههیی که به قول سیاستگزاران دولتی، زمان تثبیت نظامسازی و استقرار این نظامها در حوزههای گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… خواهد بود. هرچند با توجه به رفتار نامگذاران این دهه، به نظر میرسد که این عنوان (دهۀ تحول) شعاری بیش نیست؛ اما میتوان با تمسک به یک برنامه و اجندای روشن به تحول و بهبود امیدوار بود. بنابراین، نخستین چیزی که شاید بتواند درِ ورودی دهۀ تحول به شمار آید، همین انتخابات است که پس از برگزاری شفاف و سراسری، مبنای همۀ تغییرها و تحولات مثبت خواهد شد.
مهمترین نکتهیی که در این انتخابات میتواند مورد توجه باشد، تشکیل دولت وحدت ملی است. هرچند همواره آقای کرزی مدعی چنین دولتی بوده و بارها گفته است که دولتِ او یک دولت ملی است چرا که از تمام اقوام و گروهها در کابینۀ او حضور دارند؛ اما حقیقتاً دولت آقای کرزی چیزی بیش از یک دولتِ مصلحتی نبوده است. به گونهیی که او در هر دو دورۀ کاری خود و در هنگام انتخاباتها، صرفاً با شماری از رهبران و احزاب وابسته به اقوام، ایتلاف کرده و پس از پیروزی، آنان را به پستهای دولتی گماشته است. در واقع این کار بیشتر به یک تیکهداری شباهت داشته تا تشکیل یک دولت ملی؛ زیرا تشکیل دولت ملی مستلزم رعایتِ یک سری عناصر است که متکی به ارزشهای ملی باشند. شوربختانه که جناب کرزی بیشتر به تیکهداران قومی وقع نهاده و با گماشتن آنها به زعم خودش، ممثل دولت وحدت ملی شده است.
اما اکنون رییس جمهور آینده میتواند که از کارنامۀ دولتداری آقای کرزی عبرت بگیرد و به جای شریک کردن تیکهداران قومی در نظام، افراد متخصص و متعهد را به همکاری فرا بخواند. این شایستهگان هرچند میتوانند متعلق به هر گروه سیاسی، قومی و فکری باشند اما صرفاً به دلیل لیاقتشان جذب نظام و دولت افغانستان میشوند. زیرا این روال در تمام جهان معمول است که وقتی یکی از گروههای سیاسی در انتخابات پیـروز میشود، گروههای رقیبش را به دلیل اختلافات سیاسی، از همکاری با خود محروم نمیکند. شاید نمونۀ بهتر این باشد که انتخابات امریکا را مثال بدهیم که در آن اوباما در رقابت با جان کری قرار گرفت، اما پس از پیروزی، از همین رقیبش استفادۀ بهینه کرد و او را به کابینۀ خویش فرا خواند. اما آقای کرزی در هر دو دورۀ حکومتداریاش رقبای سیاسی خود را از قدرت کنار گذاشت. بنابراین، دولت آینده برای رسیدن به یک دولت ملی، باید این سنتِ نادرست را از میان بردارد و فرهنگ نوین سیاسییی را در افغانستان بنیان بگذارد که در آن هیچ تیم برنده و بازندهیی وجود ندارد و همه در دولت و نظام به تناسب شایستهگیشان سهم میگیرند. مسلماً این مُدل از سیاستورزی و حکومتداری، میتواند به شکلگیری یک دولت ملی و شایستهسالار منتهی گردد. و تنها در این صورت میتوان منتظرِ تغییر و تحولِ بنیادی و مثبت در کشور بود و بهیقین که دولت ملی، سرچشمۀ تمام پیشرفتها خواهد بود؛ چیزی که در طرح آجندای ملی به آن در سطح مهمی اشاره شده است.
Comments are closed.