مبادا مردم انتخابات را تحریم کنند!

گزارشگر:حلیمه حسینی/ 16 جدی 1392 - ۱۵ جدی ۱۳۹۲

مبارزات انتخاباتی، بدون شک فصلی مهم و حساس برای تعیین سرنوشتِ انتخابات است و اگر در این فصل، مدیریتی درست و منسجم صورت نگیرد، کمپاین‌های آشفته و درهم به‌جای این‌که بتواند کمکی به افکار عمومی و سامان بخشیدن به آن نماید و مردم را کمک کند تا تصمیمی سنجیده‌تر بگیرند، بیشتر باعث آشفته شدنِ اذهان عامه و بعضاً درگیری‌های بی‌پایه و منطق می‌شود.mandegar-3
متأسفانه این روزها حرکاتی نادرست از سوی برخی نامزدان محترم سر می‌زند که ناخواسته بر بی‌اعتمادیِ مردم نسبت به انتخابات و چهره‌هایی که آمده‌اند تا افغانستان را از وضعیت بغرنجِ کنونی نجات دهند، می‌افزاید و بر میزان مشارکتِ مردمی در انتخابات نیز تأثیر منفی می‌گذارد. بدون شک مبارزات انتخاباتی یک اصلِ اساسی برای مردمی و دموکراتیک برگزار شدنِ انتخابات است. باید آزادانه نامزدان فرصت داشته باشند تا خود را به معرفی بگیرند و مخصوصاً با عطف روی برنامه‌ها و طرح‌هایی که برای حلِ بحران‌های امروزِ کشور دارند، سخنرانی کرده و به مردم اطمینان دهند که ظرفیت و توان کاری، دیپلماسی و مدیریت‌شان تا چه حد است.
در تمام دنیا چنین رایج است که مناظراتی میان نامزدان برگزار می‌شود، جر و بحث‌ها و تبادل نظرهایِ گاهی جدی و نفس‌گیر میان رقبا در می‌گیرد و مردم به صورت آزاد و مستقیم، شاهد دفاع و حملۀ کاندیداها به یک‌دیگر می‌باشند. اما تفسیر و برداشتی که باید نامزدانِ ما از این نوع حملات و دفاعیات در فضای متشنج کنونی کشور داشته باشند، مسلماً مهم و تعیین‌کننده است و می‌تواند به اثبات برساند که تا چه حد نامزد مورد نظر، درایت و بلندنظری دارد که با حفظ وقار خود، برنامه‌های ملی و همه‌گیری را که روی دست دارد، به معرفی می‌گیرد و لیاقتِ خود را نسبت به رقبا نشان می‌دهد.
امروز ما بیش از همه نیازمند همگرایی، بردباری و راه‌اندازیِ یک گفتمان منطقی و عقلانی هستیم؛ چرا که زمان به‌کارگیری منطق نزاع و توهین و افترا و تحقیر به‌سر رسیده و دیگر جایی میان مردمِ ما ندارد. خوب است نامزدان محترم برای آغاز فصل مبارزات انتخاباتی، با آماده‌گی کامل، با برنامه‌های شفاف و مدون و هم‌چنین ادبیات و بیانی صادقانه، بکوشند که حقیقتِ خویش را به نمایش بگذارند، نه چهرۀ ساخته و پرداخته شده‌یی که با ده‌ها نقاب دروغین پوشیده شده است. بدیهی‌ست که رقابتِ معطوف به حسِ برتری‌طلبی که گاهی منجر به شکستنِ برخی نزاکت‌ها که رعایتِ آن جزوِ اصول اولیۀ سیاست و مدیریت است، ره به پیروزی نمی‌برد و کاربرِ آن محکوم به رسوایی و شکست است.
نامزدان، رسانه‌ها، کمسیون مستقل انتخابات، جامعۀ مدنی و مقامات دولتی باید نهایت کوشش را به خرج دهند تا کارزارهای انتخاباتی را به سمت‌وسوی صحیح هدایت کنند؛ چرا که این فصل، فصلی است که می‌تواند مردمِ را نسبت به انتخابات باورمند یا بی‌باور و بی‌اعتمـاد سازد. اگر نامزدان مبنای مبارزات انتخاباتی خود را بر این منطق بگذارند که: هرچه رقیب بی‌آبروتر و بی‌منطق‌تر و ناکارآمدتر معرفی گردد، من می‌توانم بهتر و شایسته‌تر تبارز یابم؛ بدون شک فضای جامعه چنان مملو از بی‌اعتمادی و اضطراب می‌شود که یگانه ثمرۀ مخربش، انصرافِ مردم از شرکت در انتخابات خواهد بود. وقتی مردم نامزدانی را ببینند که به جای فکر کردن به منافع مشترک و حل مشکلات کشور، به عقده‌پراکنی‌های قومی و شخصی و زبانی مشغول‌اند و یا با تخریب چهرۀ دیگری، سعی در ترمیم چهرۀ خود دارند، به یک‌باره ممکن است رفتن به پای صندوق‌های رأی را کاری عبث بشمارند و از آن انصراف دهند.
نامزدان فقط با ارایه و بیانِ محترمانۀ برنامه‌ها و طرح‌های‌شان می‌توانند به مردم این دل‌گرمی و باورمندی را بدهند که در این انتخابات با دستِ پُر و نیتِ خدمت به مردم به میدان آمده‌اند و نه صرفاً با شعارهای پوشالی و ادعاهای بی‌مورد و گزاف. بدون شک مردم تا باور نکنند که در این انتخابات، نامزدانی با برنامه‌های علمی و عملی حضور دارند و می‌دانند که چه‌گونه به شکل منطقی و عقلانی به جنگِ مشکلات و نابه‌سامانی‌ها بروند، سهمی پُررنگ و پُرشور در این پروسه نخواهند گرفت.
از دیگر سو، امروز یگانه مشکلِ ما این نیست که به چه کسی باید رأی داد؛ بلکه مشکلِ مهمِ دیگر این است که فردای بعد از شمارش آراء چه خواهد شـد؟ آیا یک نفر برنده و ده تنِ دیگر بازنده خواهند بود؟ شخصِ برنده برای حفظ بازنده‌ها و استفاده از پتانسیل‌ها و توان‌مندی‌های آن‌ها چه خواهد کرد؟ آیا بازنده‌ها از حال به این فکر اند که نتیجه را رد کرده و در مقابل برنده قرار بگیرند و مبنا را بر بحران‌سازی در کشور بگذارند؟
بدون شک فصل مبارزات انتخاباتی، نوعِ تعامل و درکی که نامزدان از هم دارند را به نمایش خواهد گذاشت و به تمامِ سوال‌ها پاسخ خواهد داد؛ اما به‌جاست که این بزرگواران از هم‌اکنون به این بیاندیشند که در کنار برد، احتمال باخت نیز وجود دارد، پس آیا قرار است که انتخابات به معنای مشخص ساختن صفِ برنده‌ها و بازنده‌ها باشـد یا به معنای گزینشِ یکی به عنوان محور و دیگران اجزای محرکِ آن، تا همه با هم با تمامِ نیرو چرخِ جامعه را به گردش درآوریم و تمام سکون‌ها و عقب‌مانده‌گی‌ها را جبران کنیم.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.