گزارشگر:28 جدی 1392 - ۲۷ جدی ۱۳۹۲
امضای توافقنامۀ امنیتیِ دوجانبه میان افغانستان و امریکا با تمام اهمیتی که میتواند داشته باشد، به یُمن سیاستهای آقای کرزی چنان به بازیِ جلف و پیشپاافتادهیی تبدیل شده که به فرض اگر او درصدی از حقیقت را هم در این بازی با خود داشت، دیگر توجه کسی را به خود جلب نمیکند.
در سیاست اگر نتوان اصول و روشهای خاص را به اجرا گذاشت، آنچه که عملی میشود، عمدتاً فریب و نیرنگ است که برای مصرفهای مشخصی از آنها استفاده میشود. پس از ماهها گفتوگو، جنجال و چانهزنی بر سر امضای توافقنامۀ امنیتی، حالا حتا از اظهاراتِ دو طرف نمیتوان به نتیجۀ خاصی در این مورد دست پیدا کرد. نه از سخنان امریکاییها در این مورد چیز روشنی دستگیر میشود و نه از سخنان و اظهارنظرهای دوپهلو و گاه چندپهلوی ارگنشینان. هیچ مشخص نیست که این توافقنامه سرانجام امضا میشود و یا خیر، و اگر امضا میشود، با چه شرایط و ویژهگیهایی.
یک مقام نظامی امریکایی در افغانستان بهتازهگی گفته است که هیچ مشکلی بر سر راه امضای توافقنامۀ امنیتی دوجانبه باقی نمانده و این توافقنامه بهزودی امضا میشود. والی هرات نیز که چند روز پیش میزبان معاونِ سفیر امریکا در این شهر بود، از قول او تأکید داشت که امریکاییها تمام شرایط آقای کرزی را پذیرفتهاند و حاضر اند توافقنامه را امضا کنند. در این اظهارات مشخص بود که والی هرات تلاش دارد موضع ارگ را برجستهتر از موضع کاخ سفید نشان دهد. والی هرات چنان حرف میزد مثل اینکه امریکاییها در میز مذاکره در برابر همتایان افغانِ خود شکست را پذیرفتهاند و هیچ راهی به غیر از امضای توافقنامۀ امنیتی ندارند. البته از سخنان والی هرات این را هم میشد فهمید که امریکاییها در دیگر عرصهها نیز حرفی برای گفتن و توانی برای مقابله ندارند که با افغانستان و بهویژه ارگنشینان شاخ به شاخ شوند. اما در همین حال، یک منبع کاخ سفید گفته است که گفتوگو بر سر امضای توافقنامۀ امنیتی میان امریکا و افغانستان در ماه نوامبر به پایان رسیده و امریکا فقط در انتظار مشخص شدنِ روز و تاریخ امضای آن است. این سخنان عملاً میتواند در تضاد با سخنان معاون سفیر امریکا (البته از قول والی هرات، چون واقعاً مشخص نیست که والی هرات از سخنان معاون سفیر امریکا برداشت دقیقی کرده باشد) و آن مقام نظامی قرار داشته باشد و صدالبته که موضع ارگ ریاستجمهوری در این خصوص کاملاً روشن است که در تضاد با موقفِ امریکا تلاش میکند خود را نشان دهد.
دیپلماتهای ارگ حتا در اظهارنظرهای خود نمیتوانند جلو اشتباههای فاحش سیاسی خود را بگیرند و چنان اظهاراتی از آنها صادر میشود که به جای نزدیک کردن مواضع دو طرف، به ایجاد سوءتفاهمهای تازه میانجامد. ایمل فیضی سخنگوی ریاستجمهوری کشور در تازهترین اظهارات خود ـ که تمسک به کتاب خاطرات رابرت گیتس وزیر دفاع پیشین امریکا در آنها کاملاً مشخص بود ـ امریکا را متهم به دخالت در انتخابات سال ۲۰۰۹ ریاستجمهوری کرده و همچنین تأکید ورزیده که توافقنامۀ امنیتی زمانی امضا میشود که امریکا به تمام خواستهای جانبِ افغانستان خود را ملزم نشان دهد. این سخنان واکنش تند سفارت امریکا در کابل را به دنبال داشت و درنامهیی این سفارت، سخنان آقای فیضی را بیبنیاد خواند و هشدار داد که گزینۀ صفر یک تهدید واهی نیست و میتواند در صورت عدم توافق آقای کرزی با امضای سند امنیتی، عملی گردد.
آقای فیضی در بخشی از سخنان خود گفته بود که در گذشته نیز امریکاییها در موارد مشخص، ضربالاجلهایی تعیین کرده بودند که راه به جایی نبرد و سرانجام تسلیم خواستهای ریاستجمهوری افغانستان شدند. حالا نیز در مورد امضای توافقنامۀ امنیتی، امریکاییها به همان ترفند کهنه پناه جستهاند و با مطرح کردن گزینۀ صفر، تلاش دارند که از آن به عنوان ابزار فشار استفاده کنند. اظهاراتِ شبیه این را آقای کرزی نیز قبلاً داشته و گفته است که امریکاییها به هیچ صورت قصد ترک افغانستان را ندارند. اما اگر چنین نشد و امریکاییها این بار واقعاً به گزینۀ صفر متوسل شدند، چه پیش خواهد آمد؟
از دیدگاه ارگ ریاستجمهوری (به شرط اینکه واقعاً ارگ ریاستجمهوری در اظهارات خود صداقت داشته باشد و موضعگیریهای آن، بخشی از یک برنامۀ مشترک نباشد)، هیچ مشکل خاصی بهوجود نمیآید و افغانستان بدون همکاریهای جامعۀ جهانی و بهویژه امریکا نیز از پسِ مشکلاتِ خود برمیآید. ارگ این ذهنیت را میخواهد ترویج کند که تهدیدهای فعلی عمدتاً ناشی از حضور امریکاییها در افغانستان است و به محض خروج کاملِ این کشور از افغانستان، دیگر دلیلی برای ادامۀ جنگ و مداخلات کشورهای همسایه در امور کشور باقی نمیماند. آقای کرزی و همکارانِ او از مدتی به اینسو تلاش دارند که جنگ افغانستان را، جنگ با نیروهای خارجی وانمود کنند و نتیجه بگیرند که طالبان حضور خارجیها را یگانه دلیل جنگِ خود میدانند. به باور ارگنشینان، وقتی نیروهای خارجی و بهویژه امریکاییها در افغانستان حضور نداشته باشند، طالبان از جنگ با «برادران» دست برمیدارند و به روند صلح میپیوندند.
تلاشهای اخیر آقای کرزی برای باز کردن دفتری برای طالبان در یکی از کشورهای عربی و دست به دامنِ عربستانیها شدن برای کمک به روند صلح نیز بخشی از این سیاست میتواند باشد. اما از جانب دیگر، به باور بسیاری از شهروندان کشور، جامعۀ مدنی، اکثر احزاب سیاسی و فعالان اجتماعی، خروج یکبارۀ نیروهای خارجی از افغانستان و یا عدم امضای توافقنامۀ امنیتی با امریکا میتواند تبعات خطرناکی را رقم زند. به باور این بخش از جامعه، افغانستان هنوز به اندازۀ کافی از توانایی نظامی و اقتصادی برخوردار نیست که بتواند به تنهایی از دستاوردهای دهساله پاسداری کند و یا نگذارد که جنگ و شورشگری در کشور گسترش پیدا کند. از دیگر سو، این بخش از جامعه به این عقیدهاند که در مواضع هراسافکنان و حامیان منطقهیی آنها هیچ تغییری به وجود نیامده و شواهد و قراینِ موجود نیز نشان نمیدهد که با ترک نیروهای خارجی، این نیروها دست از جنگ بردارند و یا حامیان منطقهییشان آنها را تشویق به کنار آمدن با دولت افغانستان کنند.
Comments are closed.