گزارشگر:29 جدی 1392 - ۲۸ جدی ۱۳۹۲
واشنگتن و کابل این روزها دویلِ تازهیی را آغاز کردهاند. در این دویل تازه، ادعاهای بزرگی مطرح میشوند و اتهامهای کلانی وارد میگردند.
ایمل فیضی سخنگوی ریاستجمهوری کشور گفته است که در انتخابات ۲۰۰۹، امریکا دخالت مستقیم داشته، ولی در این دورِ انتخابات دولت افغانستان تمام تمهیدات را روی دست گرفته که جلوِ اینگونه دخالتها را بگیرد.
این حرفها تنها از زبان سخنگوی ریاستجمهوری بیرون نمیشود، پیش از این آقای کرزی نیز چنین اتهامی را به امریکا وارد کرده و این کشور را مسوولِ تقلب و مهندسی در انتخاباتِ گذشته دانسته است. آقای کرزی این دویل را زمانی آغاز کرده که رفتار و گفتار فعلیِ او عملاً در تناقضِ آشکار با گفتار و رفتارِ او در سالهای نخستینِ به قدرت رسیدنش قرار دارد. آقای کرزی در سالهایی که تازه به قدرت رسیده بود، به گونهیی دیگر به امریکا نگاه میکرد و هیچ برنامهیی را بدون مشوره با مقامهای این کشور انجام نمیداد. در آن سالها امریکا یگانهحامیِ آقای کرزی به شمار میرفت و او نیز به هیچ صورت حرفی بر زبان نمیآورد که سببِ رنجش کاخ سفید شود. پرسش اینجاست که چرا دیدگاههای آقای کرزی نسبت به امریکا طی این سالها چنین تغییر فاحشی یافته است؟ آیا مشکلِ او با مقامهای فعلی است و یا او نسبت به عملکرد امریکا در مجموع به نتایج تازهیی دست یافته است؟ آیا اگر جمهوریخواهان که عمدتاً حامیانِ بیچونوچرای آقای کرزی به شمار میروند، همچنان بر اریکۀ قدرت در امریکا میبودند، بازهم او این کشور را به دخالت در امور داخلی افغانستان متهم میکرد؟
فکر نمیشود که دیدگاههای تازۀ آقای کرزی ربطی به مسایلِ استراتژیک داشته باشد. دیدگاههای تازۀ آقای کرزی عمدتاً ریشه در اختلافات شخصیِ او با مقامهای فعلیِ کاخ سفید و بهویژه با باراک اوباما رییسجمهوری امریکا دارد. آقای کرزی از آنجایی که دیگر آن حمایتهای بیچون و چرا را از سوی امریکا از دست داده است، به چنین اظهاراتی متوسل میشود. اگر امریکا همچنان به حمایتهای خود از او و عملکرد اشتباهآمیزِ سیاسیاش ادامه میداد، بدون شک نه امروز بحث به تأخیر افتادنِ امضای توافقنامۀ امنیتیِ دوجانبه پیش میآمد و نه هم اتهامهایی از ایندست که امریکا در امور انتخابات افغانستان دخالت میکند.
سخنانِ عزیزالله لودین با یکی از رسانههای کشور، از واقعیتهای دیگری پرده برمیدارد. آقای لودین که در سال ۲۰۰۹ ریاست کمیسیون انتخابات را بر عهده داشت، در واکنش به اظهاراتِ آقای فیضی گفته است که او شاهد هیچگونه دخالتی از سوی خارجیها در روند انتخابات نبوده است. این اظهارات، اظهاراتِ یک فرد غیرمسوول نیست. این اظهارات، سخنان کسیست که عملاً مدیریت انتخابات ریاستجمهوری را به عهده داشته است. از جانب دیگر، هیچ شایبهیی وجود ندارد که آقای لودین بخواهد حرف خلافی در این خصوص مطرح کند. او در طول سالهای فعالیتِ خود در چهارچوب نظام، نشان داده که بیشتر از همه به آقای کرزی وفادار است. پس سخنانِ آقای لودین نمیتواند در مخالفت با آقای کرزی ادا شده باشد. او صادقانه پرده از بخشی از واقعیت انتخاباتِ آن سال برداشته است. اما هنوز آقای لودین تمام واقعیت را نگفته است. بخشی از واقعیت انتخاباتِ آن سال با آنهمه تقلبهای گسترده، هنوز در دلِ آقای لودین هست که امید است روزی از آن رویدادها و قصههای تلخ نیز پرده بردارد.
حرفهای آقای لودین، عملاً اظهارات و اتهامهای سخنگوی ریاستجمهوری را باطل میسازد. زیرا از این دو تن و از این دو گونه سخن، فقط یکی میتواند با واقعیت نزدیک باشد و نه هر دوی آنها. شاید اگر نسبیباوری پستمدرنها را ملاک قرار میدادیم، میشد به هر دو سخن به یک میزان اعتبار قایل شد؛ ولی در سیاست نمیشود با نسبیگرایی پستمدرنها عمل کرد و همۀ گفتهها را فقط روایتهای مختلف از یک واقعیت پنداشت. حالا لازم است که آقای فیضی با شواهد و اسناد وارد میدان شود و از سخنانِ خود دفاع کند. چون گفتن سخنان بیاساس، کار چندان دشواری نیست و هر کسی میتواند هرچه دلش خواست، بگوید و آن را عینِ واقعیت بداند.
از سوی دیگر، آقای لودین نیز به عنوان مسوول پیشینِ انتخابات وظیفه دارد که از کارکرد خود در کمیسیون دفاع کند و عملاً نشان دهد که اگر تقلب و جعلکارییی صورت گرفته، به وسیلۀ کیها بوده است و کیها منافع خود را در تقلب و جعلکاری میدیدهاند. چون اگر چنین فضایی همچنان وجود داشته باشد، میتواند به انتخاباتِ آینده نیز صدمه وارد کند.
ارزش انتخابات به میزان مشارکت شهروندان پیوند دارد و اگر رای مردم با مهندسی تغییر کند، بدون شک در میزان مشارکتِ شهروندان میتواند به گونۀ چشمگیری تأثیر بگذارد. از جانب دیگر، فراموش نباید کرد که آقای کرزی امضای توافقنامۀ امنیتی با امریکا را منوط به عدم دخالتِ این کشور در موضوع انتخابات دانسته است. حالا اینکه امریکا چهگونه در انتخابات میتواند دخالت داشته باشد، آقای کرزی و همکارانِ او در ارگ ریاستجمهوری چیزی نمیگویند. گویا آقای کرزی انتظار دارد هر سخنی را که وی میگوید، دیگران بدونِ اما و اگر بپذیرند، چون او آن سخنان را گفته و او رییسجمهور هست و دیگران نیستند!
Comments are closed.