احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهارشنبه 22 میزان 1394 - ۲۱ میزان ۱۳۹۴
این روزها بیشتر آگاهانِ مسایل سیاسی، از موجودیت ستون پنجم در دستگاه دولت سخن میگویند. این بحث هرچند از سالها به اینسو داغ بوده، اما با حوادث اخیرِ امنیتی در کابل و سپس سقوط شهر کندز به دست طالبان، یک بارِ دیگر «ستون پنجم» به عنوان عامل اصلیِ اینهمه رویداد بر سرِ زبانها افتاده است.
ستون پنجم، یک اصطلاحِ سیاسیست که از زمان جنگِ اسپانیا معروف شده است. ستون پنجم به گروهی از مردم گفته میشود که در نهان به تضعیف گروه بزرگتری که ظاهراً باید به آن وفادار باشند، میپردازند. اصطلاح ستون پنجم از نظر معنی و مفهومِ مجازی همان «جاسوسی» است، منتها با این تفاوت که جاسوس به ضرر و زیانِ بیگانه کار میکند و نفع و مصلحتِ ملت و کشور خویش را ولو به قیمت جان از نظر دور نمیدارد، در حالی که ستون پنجم این معنی را افاده نمیکند؛ زیرا افراد این ستون، دانسته یا ندانسته، به زیان و ضررِ خودی و نفع بیگانهگان کار میکنند.
در گذشته، بارها در ستونهای مختلف روزنامه ماندگار از ستون پنجم در دولت گفته شده بود و زمانی هم حامد کرزی رییسجمهوری، بارها از موجودیت جاسوسان و یا همان ستون پنجم در بدنۀ دولت ابراز نگرانی کرد و فریاد زده بود که با جاسوسان برخورد جدی خواهد کرد؛ اما ظاهراً او موفق به شناسایی ستون پنجم در بدنۀ دولتِ خود نشد، چون تا پایان دورۀ مأموریتش حتا یک نفر را هم به اتهام جاسوسی به کشورهای دیگر مورد محاکمه قرار نداد و حتا نامی از چنین افراد بر زبان نیاورد.
برخیها باور داشتند که آقای کرزی بهخوبی اینگونه افراد را میشناسد، ولی جرأت گرفتنِ نامهایشان را ندارد. بالاخره معلوم هم نشد که چرا رییسجمهوریِ یک کشور از گرفتن نام جاسوسان اینهمه میهراسد! حالا نیز وقتی از ستون پنجم سخن گفته میشود، کسی نشانی روشن و واضح ارایه نمیکند. اعضای پارلمان از ستون پنجم میگویند، ریاستجمهوری از ستون پنجم مینالد و در مجموع، رسانههای کشور این روزها پُر از حرف و حدیث دربارۀ ستون پنجم است. شاید افراد مشخصی به عنوان اعضای ستون پنجم در دولت مطرح شوند اما هیچ رسانه و فردی نمی تواند که بدون داشتن اسناد لازم آن را معرفی کند.
وقتی کندز سقوط کرد، اولین چیزی که به ذهن اعضای مجلس نمایندهگان به عنوان عامل سقوط کندز خطور کرد، نقش ستون پنجم در این رویداد بود. ولی با گذشت نزدیک به سه هفته از این رویداد، هیچ نشانییی به گونه رسمی از ستون پنجم در جنگ کندز داده نشده است و یا اگر مجلس نماینده گان والی کندز را یکی از اعضاس ستون پنجم خواند ریاست جمهوری آن را قبول نکرد.
در همین حال، فراموش نباید کرد که جنرال عبدالرشید دوستم معاون اول ریاستجمهوری نیز گاهی از موجودیت ستون پنجم به عنوان عامل ناامنیهای شمال کشور سخن گفته بود، ولی وقتی از جنگ فاریاب برگشت، در پاسخ به سوال موجودیت ستون پنجم در دستگاه دولت، فقط گفت که خاموشی در این مورد هم یک نوع سیاست است و با همین جمله، از دادن نشانی ستون پنجم اجتناب ورزید. بارها استاد عطا والی بلخ نیز از حضور دشمنان و ستون پنجم در نظام سخن گفت اما از کسی نام نبرد. داکتر عبدالله هم گفت که جنایات طالبان از ستون پنجم توجیه می شود اما از کسی نام نبرد.
بنابراین از کارکردهای هر دو دولت دیروز و امروز بر میآید که ستون پنجم به شکل محکم در بدنۀ دولت وجود دارد و امروزه حتا جایش را به بخشی از دولت داده است. رویداهای اخیر شنان میدهد که دشمن، در بخشی از دولت زیر نام های گوناگون سخت رخنه کرده و حالا دیگر ستون پنجم را نمیشود به سادهگی مشخص کرد.
اما رییس جمهوری مسوولیت دارد که برای شکستن اتهامهایی که هر روز مطرح میشود، باید اقداماتی را در زمینه انجام دهد. امکان ندارد که آقای اشرف غنی ستون پنجم را نشناسد.
این وظیفه رییس جمهوری است که وارد عمل شود و اقداماتی را به هدف شناسایی ستون پنجم روی دست گیرد. در غیر آن اتهامهایی که امروز برخیها بر حامدکرزی وارد می کنند و بسیاری از رویدادهای اخیر را زیر سر او میدانند، فردا بر آقای غنی وارد میشود؛ چنان که همین روز ها و در اوج بی اعتمادی میان شهروندان و دولت، با توجه به رویدادکندز و رویدادهای دیگر، حتا برخیها در سطح اعضای مجلس نمایندهگان و برخی از تحلیل گران راس دولت و مدیریت سیاسی دولت را متهم میکنند و مورد اعتماد نمیدانند.
از این رو باید رییسجمهوری به این مهم بپردازد و در غیر آن قضاوت مردمی و اتهامهای مردم که متاثر از برداشت هایشان از کردار مسوولان میشود، ایشان را بیشتر در مدار قرار میدهد.
Comments are closed.