احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:یک شنبه 8 حوت 1395 - ۰۷ حوت ۱۳۹۵
برخی از رسانههای خارجی به نقل از سرتاج عزیز مشاور امنیتِ ملی و امور خارجیِ نخستوزیر پاکستان گزارش دادهاند که حکومتِ پاکستان قصد ندارد با طالبانِ افغانیِ جا گرفته در مرزهایش بجنگد.
این درحالیست که چنـدی پیش، مقاماتِ پاکستانی طی یک نامه، فهرستی از تروریستان را به جانبِ افغانستان ارسال کردند و گفتند اینها در داخل خاکِ افغانستان علیه پاکستان فعالیت میکنند. حکومتِ این کشور از مقاماتِ افغانستان خواسته بود که این افراد را بازداشت کنند و به پاکستان تحویل دهند. موازی با این نامه، حکومت وحدتِ ملی از طریق وزارت خارجه، نامه و فهرستی شاملِ ۳۲ مرکز آموزشی و ۸۵ نفر از مقاماتِ ارشدِ گروه طالبان و دیگر گروههایی را که علیه افغانستان در خاکِ پاکستان فعالیت دارند را به حکومتِ این کشور ارسال کرد و خواست که به دستگیری آنها و توقیفِ مراکزشان اقدام شود.
این نامهدهی متقابل، پس از حملۀ وحشتناکِ طالبان به زیارتگاهِ لعل شهباز ایالتِ سند که در آن شمار قابل توجهی از شهروندانِ پاکستان کشته و زخمی شدند، کلید خورد و این امیدواریِ ولو ضعیف را به وجود آورد که تروریسم و ویرانگریهای آن، بالاخره هر دو کشور را به سمتِ موازنۀ احسن در روابط و مطالبات از یکدیگر سوق داده و حکومتِ پاکستان از اینپس برای حفظ نظم و امنیت عمومیِ مردمش، از ابزارسازیِ تروریسم و بازی دوگانه با طالبان دست برمیدارد و به سرکوبِ نیروهای تروریستی در خاکش میپردازد.
اما اکنون سخنان سرتاج عزیز، این امیـدواریِ ضعیف را نیز واهی و بیاعتبار مینمایاند و ثابت میسازد که پاکستان با طالبان، پیوندی ناگسستنی یافته و تروریسمِ ابزاری چنان در تاروپودِ سیاست و دستگاهِ نظامی ـ استخباراتیِ این کشور ریشه دوانده که هرگز نمیتوان علاقۀ پاکستان از چنین بازییی را قطع کرد و طرحی نو و دیپلماسیِ جدیدی برای آن ریخت.
پاکستان در دورانِ جنگِ سرد و نبردِ ایدیولوژیها، استراتژیِ باجگیری از غرب و استیلاگری در منطقه و بهویژه افغانستان را برای خود طرح و تدوین نمود. افراطیت و بعدها تروریسم، کارتِ برندۀ این بازی شدند و با روی کار آوردنِ طالبان در افغانستان، این انتباه و احساس برای حکومتِ نظامی و بهویژه سازمان استخباراتیِ این کشور (آیاسآی) به میان آمد که بازی با تروریسم، منبع عروجِ پاکستانِ آسیبپذیر از هند و افغانستان بوده و ادامۀ آن نیز ضامنِ بقایِ این کشور در جهانِ پُرآشوب خواهد بود. دقیقاً چنین اندیشه و استراتژییی است که باعث شده حکومت پاکستان، صدها مورد حملۀ خونبار و وحشتناکِ طالبان در شهرهایش را تحمل کند و بازهم به پرورشِ طالبان به عنوان ابزارِ استراتژیکِ خود در دنیای بینالملل ادامه دهد.
پاکستان طی این سالها همۀ تلاشش را به خرچ داده که مرزها و شهرهایش را از زهرِ تروریسم و نیروهای تروریستی بیـمه کند و در عوض، شر و سَم و ستمِ آنها را به بیرون از مرزهایش و بهطور عمده افغانستان صادر نماید. در استراتژی این کشور، طالبان به دو دستۀ خوب و بد تقسیم شدهاند. آنهایی که در پاکستان به جنگ و آشوب دست بزنند، بدون شک بد هستند و لایقِ سرکوب. و آنهایی که در افغانستان و احتمالاً دیگر کشورها بجنگند و با دهشتگریشان، حکومتهایِ نامطلوب برای پاکستان و مطلوب برای نظام بینالملل را تضعیف کنند و باعث ریزشِ سیلِ کمکها و یا بهتر بگوییم باجهای جامعۀ جهانی به این کشور شوند، طالبانِ خوب و لایقِ پرورش و نوازشاند.
اما چنانکه ما همیشه گفتهایم، این نادرستترین و غیرانسانیترین بازی در سیاستِ جهانی و دنیایِ مدرن و بهممرتبطِ امروز است. یقیناً تروریسم، اژدهاییست که هرگز رام و اهلی نخواهد شد و هرکس چنین خیالی داشته باشد، خود را فریب داده و قربانی کرده است.
پاکستان باید درک کند که در گذشته، آنهم به دلایل و شرایطی، جهان میتوانست بازیهای پاکستان را تحمل کند؛ اما اکنون جهان در نفرت از تروریسم و تروریستپروری بهسر میبرد و هرکه خلافِ این موج حرکت کند، محکوم به زوال و فروپاشیست.
Comments are closed.