احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
- ۰۷ دلو ۱۳۹۲
در گذشتهها، افراد و اشخاص بهخاطر پُر کردنِ کیسههای خود، داوطلبِ کار در ولایتِ سمنگان بودند؛ امروز هم به همان منظور، افراد ناسالم و فاسد به آن ولایت ارسال میگردند.
با بلند شدنِ سروصدایِ دموکراسی و مردمسالاری در افغانستان، مردم سمنگان، ناآگاهانه و اشتباهاً، زبان به دندان گرفتند و رنج و دردهای فراوانشان را تحمل کردند. اما اکنون این مردم نیز خود را انسان دانسته، صدای حق و عدالتخواهی و تأمین حداقل حقوق شهروندیِ خود را بلند کردهاند.
سمنگانیها حدود دو ماه پیش دست به تظاهرات زدند. آنها از دولت خواستند که در تعیین مسوولانِ ولایتی توجه لازم را داشته باشند و از بالا تا پایین به همۀ ادارات افراد مفسد، استفادهجو، ناتوان و راندهشده از دیگر ولایات را ارسال نفرمایند.
خواستِ مردم سمنگان:
۱- در اداراتِ سمنگان رشوه و فساد بیداد میکند، برای رفعِ آن اقدام کنیـد.
۲- افراد دلسوز و خدمتگزار مردم را بفرستید تا با این ولایت همکاری صورت بگیرد.
۳- سمنگان جزوِ افغانستان، مردم آن جزوِ ملتِ این کشور و همه مسلماناند. فرزندان دیگر ولایات در ادارات افغانستان در داخل و خارج وظیفه انجام میدهند، ولی از سمنگان یک نفر مسوول در یک ادارۀ افغانستان وجود ندارد. چنین گمان نشود که ما آدم نداریم و یا شخصیتهای شایسته در این ولایت وجود ندارد. این ولایت همه چیز دارد، ولی ارتباط، واسطه، پشتیبان عامی و غمخوارِ داخلی و خارجی ندارد. توجه نمایید؛ والیانی که طی این ۱۲ سال به این ولایت آمدهاند، کسانی بودند که یا تازه اداره را آموخته بودند، یا ولسوالهای ناموفق بودند و یا هم افراد راندهشده از دیگر ولایتها که باید به یگانهولایتِ بیادعا و بیصاحبِ سمنگان ارسال میشدند.
۵- به وضعیت اجتماعی اقتصادیِ مردم اندکی توجه شود و پروژههای منفعتآوری در این ولایت پیاده گردد تا مردم سمنگان از مزدوری تمامِ کشور نجات یابند.
از شما بزرگان میخواهیم در هر چوک که صبحگاهان نیروهای کار برای مزدوری جمع میشوند، بروید. به چوک جادۀ میوند، کوتۀ سنگی، کارتۀ نو، خیرخانه، ارغنده؛ به ولایت لوگر، غزنی، قندهار، هرات و به هر جایی که مزدورکاران جمع شدهاند بروید و بپرسید «از کجا هستی؟» اگر از ده نفر همۀ آنها و یا دستکم ۸ نفر آنها از سمنگان نبود، دیگر حالِ این مردم را نپرسید!… چرا مردم یک ولایت در جستوجوی نان در سراسر افغانستان آواره باشند و هر روز جنازۀ یکیشان از اتاقهای نمناک کابل و یا یک ولایتِ دیگر پیدا شود. در طول ۱۲ سال تحول و تغییر در کشور فقط دو رییس محکمه بود که در سمنگان رشوت نمیخورد، اما بودند قاضیانی که دروازه را میبستند و از جیب مردم پول را به زور میگرفتند. این وضعیت در حالیست سمنگان با پیداوار گندم و میوۀ خشک و معادن زغالسنگ و گچِ خود سهم بزرگی در اقتصاد کشور دارد؛ اما از این عاید اقتصادی هم جز خبر ویران شدن راههای ولسوالی رویی و دواب و درهصوف، هیچ ثمری نصیب سمنگان نشده است.
۶ـ مردم سمنگان میخواهند مسوولان ادارات که از کابل به سمنگان ارسال میشوند، فقط به فکر چپاول نباشند و کاری هم برای این ولایت انجام دهند.
با وجود اینهمه مشکل، مردم ناگزیر به مظاهره شدند و روزها و شبها در خیابان خوابیدند. هیأتی از کابل آمد و وعدههایی داد. اما بعدها فهمیده شد که هیأت مذکور، چند مأمور ادارۀ امور بوده و دولت اصلاً به خواست مردم سمنگان ارزشی ننهاده است.
مردم بازهم به خیابان آمدند و اعتراض کردند و خواستهای خود را مطرح کردند. اینبار نیروهای دولت به روی آنها آتش گشودند. دو یا سه نفر شهید و ۹ تن زخمی گردیدند که تصاویر ویدیویی آن موجود است. یک هیأت دیگر از کابل آمد. هیأت پارلمان آمد و گزارشی واقعیتر ارایه کرد، اما نمایندهگان دولتی و مسوولان دولت به گونۀ همیشه بازهم خواستند مردم و حتا خونِ شهدای آنها را به مفت نخرند. در نهایت، نه تنها به خواست مردم رسیدهگی نشد، که حتا خونشان نیز پایمال گردید.
اما دولت در مقابل چه کرد؟
ـ قوای ضربتی به سمنگان فرستاد تا اگر کسی حرکتی کرد، سرکوب شود.
ـ به والی هدایت داد که همچنان به وظیفۀ خود ادامه دهد.
ـ هیچ کس را تبدیل نکرد.
ـ هیچ هیأتی برای تحقیق و دریافتِ اینکه خواستِ این مردم چیست و فرزندانشان به دست کی کشته شده، تعیین ننمود.
استدلال دولت چیست؟
دولت استدلال میکند «کسانی هم هستند که از والی و یا مسوولانِ ادارات حمایت میکنند». اما باید گفت که این حرکت را برگزیدهها و یا افراد دولت با تحریکات قوی بهراه انداختهاند. ما پیشنهاد میکنیم بروید از علما و افرادی که پول نگرفتهاند، صادقانه و برای خدا بپرسید که آیا واقعاً مسوولان ولایت ما سد شدهاند و یا خیر. از آنها بخواهید یک نفر مسوول اداره را در سمنگان معرفی نمایند که صادقانه کار میکند. اگر چنین کاری را کردند، دیگر آب را از آب تکان ندهید. بالاخره آنها هم مسلماناند و وجدان دارند، و از کردۀ مفسد و ظالم کسی حمایت نمیکند.
شنیدهایم از مفسدان به این خاطر حمایت میشود که گمان شده مظاهره علیه آنها را والی بلخ بهراه انداخته است. میدانیم که این ادعا را مفسدین برای توجیه اعمال خود بیان کردهاند. ما میپرسیم: کدام والی، رییس و یا حتا مدیر را در سمنگان والی بلخ تعیین کرده و یا به خواست او تعیین شده است؟ بازهم تصمیمگیرنده شما هستید، بازهم نفوذی دلخواه خود را روان میکنید، نه از والی بلخ را.
سخن دیگر اینکه: وقتی همه کار از جان شماست، والی بلخ در اینجا چه سودی دارد؟
گذشته از این، اگر دولت است بیاید تحقیق نماید. اگر تحریک باشد، افشا گردد. اما معلوم است که اینگونه نیست. پس چرا به این بهانه یک ولایت را سرکوب میکنید؟
بازهم مردم سمنگان به دولت مراجعه کردهاند و از دولت خواهانِ دادخواهی هستند، نه از والی بلخ. و این دادخواهیِ یک مردم عاجز و بیچاره است. نشود نا امیدی آنها غضب خداوند را فرو آورد.
بترس از آه مظلومان که هنگام دعا کردن
اجابت از در حق بهر استقبال میآید!
جناب محترم رییسجمهور و معاونان بزرگوار!
درست است که در انتخابات گذشته، مخالفانِ شما رأی بالا را گرفتند؛ اما اینهم اشتباه دیگرِ مردم بود که فکر کردند دموکراسی است و بعداً به علت رأی و فکرشان محکوم و مجازات نمیشوند.
اگر رأی اکثریت را مخالفان شما گرفتند، بازهم ۵۰ و یا ۶۰هزار باشندۀ این ولایت برای شما رأی دادند. بهخاطر این مردم عقدهگشایی نکنید. گذشته از آن، تمام قوانین انسانی و اسلامی حکم میکند که مسوولان باید عادل و باگذشت باشند. پیامبر اسلام بر کفار قریش و بر یهود میبخشید، شما هم بر مسلمانانِ خطاکار که فریبِ دموکراسی را خوردهاند، ببخشید. همینقدر کافیست، تنبیه شدهاند و در آینده اشتباه نمیکنند.
برای یک بار هم که شده، دردِ این مردم را بشنوید. این فرد و آن فرد را نخواهید و در پرتو دسایس و توطیهها تصمیم نگیرید. شما در هر عمل و حرف و حرکت خود، نزد خدا مسوول هستید.
هدایت فرمایید وزارتخانههای شما، نیمنگاهی هم به این ولایت و مردمِ صادق و بیپناه که جز خدا حامی و پشتیبانی ندارند، بیندازند.
شما هم با انتخاب چند فرد مسلمان و صادق و پاک، به وجیبۀ ملی و اسلامیتان عمل کنید.
بدانید و باور کنید که مردم سمنگان صادقترین، مسلمانترین و خوشقلبترین رعیتِ شما استند. از همین خاطر است که در این روزگارِ ترفند و توطیه، در حاشیهترین نقطه قرار دارند و به هیچ مقام و منزلتی نرسیدهاند. همین کافیست تا برهانی باشد برای شما که این مردم از تزویر و حیله به دور اند. آنها را بشناسید، آنوقت دردهای آنها را باور خواهید کرد!
Comments are closed.