یک امضا و این‌همه غوغا!

گزارشگر:احمد عمران/ 22 دلو 1392 - ۲۱ دلو ۱۳۹۲

این روزها یک بار دیگر سفرهای به‌هنگام و نابه‌هنگامِ مقام‌های کشورهای غربی به افغانستان افزایش یافته است. این سفرها عمدتاً حول محورِ امضای توافق‌نامۀ امنیتی میان کابل و واشنگتن متمرکز شده‌اند. در سفر روز یک‌شنبۀ فرانک والتراشتاین مایر وزیر خارجۀ آلمان به کابل، بحث امضای توافق‌نامۀ امنیتی یک بارِ دیگر مطرح شد و گویا مقام‌های دو کشور به ضرب‌الاجلی تازه نیز برای امضای آن دست یافتند. پیش از این، امریکایی‌ها گفته بودند که آخرین ضرب‌الاجلِ امضای توافق‌نامۀ امنیتی، تا پایان ماه جنوری سال روان است؛ ولی حالا ضراراحمد مقبل وزیر خارجۀ کشور می‌گوید که این سند پیش از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری امضا می‌شود.mandegar- 3 اما در همین جا میان گفته‌های مقام‌های کشور، تناقض عجیبی دیده می‌شود؛ زیرا از یک‌سو وزیر خارجۀ کشور، از امضای سند امنیتی تا پیش از برگزاری انتخابات خبر می‌دهد و آن‌هم در برابر وزیر خارجۀ کشور آلمان، ولی آقای کرزی در دیدار با همین وزیر خارجه هم‌چنان بر پیش‌شرط‌هایش برای امضای توافق‌نامۀ امنیتی با امریکا تأکید می‌ورزد. از یک‌سو وزیر خارجۀ کشور از تکمیل شدنِ روند گفت‌وگوها و نهایی شدنِ سند امنیتی خبر می‌دهد؛ ولی از سوی دیگر آقای کرزی می‌گوید که این سند زمانی امضا می‌شود که امریکا به خواست‌های او لبیک بگوید. حالا در این میان مشخص نیست که حرفِ کدام یک از این مقام‌ها می‌تواند درست باشد و آیا به‌راستی سند امنیتی پیش از برگزاری انتخابات امضا می‌شود و یا هم‌چنان به عنوان گروگان در اختیار آقای کرزی خواهد بود.
فضای سیاسی افغانستان به گونه‌یی است که نمی‌توان با قاطعیت حکم داد و یا انتظار نتایجِ مشخصی را داشت. شاید امروز حال‌وهوای رییس‌جمهوری به گونه‌یی باشد که با یک موضوع سرِ سازگاری نشان دهد، ولی فردا احتمال دارد وضعیت کاملاً مخالفِ آن رقم بخورد. آقای کرزی، اگر با مقداری تسامح بتوان بر او نام سیاست‌مدار را گذاشت، سیاست‌مداری نابه‌هنگام است؛ به این معنی که هر روز احتمال دارد حال‌وهوای مزاجی‌اش تغییر کند و با تغییر این حال‌وهوای مزاجی، احتمال دارد در بسیاری از برنامه‌های کشور نیز تغییراتِ فاحشی رونما شود. در سیاست به چنین وضعیتی، فاجعه می‌گویند که اصطلاحی شناخته شده است.
آقای کرزی در سیزده سال گذشته، با سیاست‌های فاجعه‌آمیزی حکومت کرده که عمدتاً چوبِ آن‌ها را مردم عادی افغانستان خورده‌اند. از سوی دیگر، تناقض‌های موجود در سخنان مقام‌های کشور می‌تواند دال بر این امر باشد که آقای کرزی صد در صد با امضای توافق‌نامۀ امنیتی، مخالف نیست و هم‌چنان می‌خواهد به اصطلاح راه گنجشکی را برای خود باز نگه دارد. خودش یک نوع موضع می‌گیرد، ولی به دیگران می‌گوید که خلافِ حرف‌های او را مطرح کنند. این‌گونه بازی‌های سیاسی می‌تواند منجر به سردرگمی‌ها و ایجاد باورهای اشتباه‌آمیز در میان مردم شود. حداقل با بازی‌های آقای کرزی، دیگر مردم نمی‌دانند که این سند چه معجونی‌ست که این‌همه غوغا و سفرهای مقامات کشورهای غربی را به دنبال داشته است.
در همین حال، این‌گونه بازی‌های سیاسی، مردم را نسبت به متحدان بین‌المللی کشور که بدون شک در سال‌های آینده نیز به کمک‌های‌شان نیاز وجود دارد، دچار بدبینی می‌سازد. گاهی ممکن است مردم بیاندیشند که شاید آقای کرزی راست می‌گوید، کلید نهایی صلح و امنیت در دست امریکایی‌ها و یا یکی دیگر از کشورهای غربی است.
فراموش نکنیم که آقای کرزی به‌تازه‌گی در مورد نقش بریتانیا در ولایت هلمند نیز سخنان حیرت‌برانگیزی را بیان کرده است که باعث خشمِ نخست‌وزیر آن کشور شده است. آقای کرزی در مصاحبه با یکی از نشریه‌های غربی گفته است که اگر بریتانیایی‌ها در هلمند نمی‌بودند، وضعیت این منطقه این‌قدر وخیم نمی‌شد. این گفته به چه معناست؟ فکر نمی‌کنم که بتوان برای آن معنایی غیر از این‌که آقای کرزی می‌گوید که بریتانیایی‌ها در ناامن‌سازی ولایت هلمند و حتا جنوب کشور دست داشته‌اند، معنای دیگری سراغ کرد. حالا در مورد سند امنیتی نیز آقای کرزی عینِ موضع‌گیری را تبارز می‌دهد. او می‌گوید که در طول دورۀ حکومت‌داری‌اش اگر یک نکته را هم دریافته، آن‌ این نکته است که اگر امریکایی‌ها بخواهند، صلح در افغانستان تأمین می‌شود. این سخن شاید پاره‌یی از حقیقت را در خود داشته باشد، ولی به گفتۀ سعدی «جز راست نباید گفت و هر راست نشاید گفت»!
بعضی وقت‌ها در عرصۀ سیاست، باید متناسب با منافع کشور تصمیم‌گیری کرد و از میان گزینه‌های مختلف، بهترین گزینه را برگزید. این‌طور نیست که همواره همه‌چیز بر وفقِ مراد باشد و کشورها از منافعِ خود دست بردارند. اما سیاست متکی بر واقع‌بینی و عقل‌گرایی، حکم می‌کند که نباید دست‌خوشِ احساسات و بازی‌هایی که نتایج آن‌ها مشخص نیست، شد. آقای کرزی با عدم امضای توافق‌نامۀ امنیتی می‌خواهد باج‌گیری کند. در این مورد حتا نباید شک ورزید؛ زیرا همین که آقای کرزی توافق‌نامۀ امنیتی را می‌خواهد در آستانۀ برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری امضا کند، مشخص است که نیتِ خوبی ندارد. این نیت اگر تا دیروز با مقداری ابهام همراه بود، ولی حالا مشخص شده که آقای کرزی در همسایه‌گی خود در ارگ می‌خواهد فردی را ببیند که یا از خودش است و یا فرمان‌بردارش. ورنه، این‌همه غوغا و سروصدا بر سر یک امضا به‌راه نمی‌افتد.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.