احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:روح الله یوسف زاده - ۰۵ حوت ۱۳۹۲
روز پنجشنبۀ هفتۀ گذشته، کنفرانس اجندای ملی به سلسلۀ نشستها و گفتوگوهایش بر سرِ مسایل عمده و اساسی افغانستان، سمینار علمی تحقیقیِ دیگری را در شهر کابل برگزار کرد که در آن جمعی از نخبهگان و اندیشهورزانِ کشور شرکت داشتند. این سمینار در مقابل دوربینِ رسانهها و در برابرِ انظارِ کنجکاو و نکتهیابِ شماری از دانشجویان به کارِ خود آغاز کرد و در آن صحبتهای آموزندهیی ایراد شد که جداً ذهنِ هر شنوندۀ صاحبذوق و سخنسنجی را به خود جلب میکرد.
در این سمینار، از تشکیل دولت وحدتِ ملی و ملتسازی از زاویههای گوناگون سخن گفته شد و از تیوریها، مدلها و تجربههای متفاوت و موفق در جهان تذکر رفت و کوشش شد از این رهگذر، به نسخهیی مناسب برای افغانستان و متناسب با واقعیتهای موجود در آن دست یافت. ولی از آنجا که ملتسازی و دولتسازی و نجات کشور از بحران، موضوعِ عمده در طرح اجندای ملیست و بحثی درازدامن میطلبد، ناگزیر در این سمینار میبایست از موانع و مشکلاتِ این مسیر سخن بهمیان میآمد و بردبارانه و بهصورت علمی و مبتنی بر واقعیت، به این موضوع پرداخته میشد تا در نهایت با جمعبندی صحبتها، یک نتیجۀ مشترک ـ ولو موقت ـ بهدست میآمد. اما همه میدانیم که تمام نشستها و سمینارها از یکسو با محدودیتِ زمانی روبهرو اند و از سوی دیگر، باید مجالی برای تضارب آراء و نمایشِ اندیشهها فراهم آورَد. مسلماً این وضعیتِ دشوار در برگزاری گفتوگوها و سمینارها، با فراست و صبوریِ شرکتکنندهگان آنها، سهل و آسان میگردد و اینگونه در درازمدت میتوان اقناعِ همهگان را حاصل کرد و به نتایجی بزرگ و قطعی دست یافت.
بدیهیست که قرار نیست هر موضوع و گفتمانِ تازهارایهشدهیی، طی یک گردهمایی و گفتوگو به نتیجۀ نهایی برسد و در اینمیان، صحبت و دیدگاهی ناشنیده بماند. رسیدنِ هر موضوع و گفتمان به مقصود نهایی و مطلوبش، علاوه بر داشتن آگاهی، مستلزمِ رعایتِ فرهنگِ گفتمانیست و طمأنینه، تساهل و مدارا از جمله عناصر عمده و سازندۀ این فرهنگ است.
سمینار علمی تحقیقیِ روز پنجشنبۀ اجندای ملی که من نیز در آن حضور داشتم و شنوندۀ تمامِ صحبتهای صورتگرفته میانِ نخبهگان بودم، با همۀ محتوای جذاب، علمی و آموزندهاش، از ضعفِ عناصر سازندۀ فرهنگِ گفتمانی میانِ ما حکایت میکرد. در این سمینار، برخی از شرکتکنندهگان با عجلۀ فراوان، خواستارِ ارایۀ سخنان و دیدگاههای خود به حضار بودند و با کمحوصلهگی، صحبتها و نقطهنظراتِ دیگران را میشنیدند. شماری علاقه داشتند بیش از وقتِ تعیینشده برای آنها، صحبت کنند و برخی دیگر، میخواستند از جادۀ دیالوگِ منطقی بیرون شوند و به تخلیۀ احساسات بپردازند. در این میانه، گاهی نزدیک بود یک پرسش و انتقاد، جدلوتنش را بر فضای گفتوگو حاکم سازد و سمینار را از مسیر اصلی، منحرف کند. حال آنکه کنفرانس اجندای ملی، برنامه و نسخهیی نو برای نجاتِ افغانستان آرزو کرده که این برنامه و نسخه باید از دلِ گفتوگوها و مشورهها به میان بیاید و بهتدریج فربه گردد.
به ساحلِ مطلوب رهنمون شدنِ یک گفتمان، نیازمند تساهلِ فراوان و شنوایی فعالِ گفتوگوکنندهگان است. ما هنوز در ابتدای راهِ گفتوگو و سازندهگی قرار داریم و اجندای ملی از اینپس میزبانِ نشستها و گفتوگوهای بیشماری خواهد بود. باید رفتهرفته اخلاقِ گفتمانیمان ارتقا یابد و گفتوگوهایی که زیر چتر اجندای ملی دایر میشود، ممثلِ اخلاقِ حسنۀ گفتمانی و نهادینهسازِ آن در تمام سطوح جامعۀ افغانستان باشد. اجندای ملی، برای آیندۀ کشور جامعهیی را آرزو دارد که در آن تنوع آراء و کثرتگرایی، زیر سایۀ فرهنگِ گفتوگو و تساهل و مدارا به رسمیت شناخته شده و برای مشکلات در چنین بستری پاسخ ارایه میگردد.
اجندای ملی، خانۀ گفتوگوی تمام افغانستانیهاست و میخواهد از طریق گفتوگو و تفاهم، طرحی نو دراندازد و نظمی نوین پدید آورد. اجندای ملی میخواهد در تمام عرصهها، راه تغییر و اصلاح را به مردم بنمایاند و در این مسیر، ملازم و مدافعِ ارزشهای نابِ مدنی باشد. از اینرو نخبهگان و اندیشهورزانی که با این جریان همراه شدهاند، باید نهایت تلاشِ خویش را به خرج دهند تا با سعۀ صدر این راه را دنبال کنند، به قواعد و اصولِ گفتوگو و باهماندیشی احترام گزارند و الگویی شوند برای آنانی که یا تاهنوز به اصلاح و تغییر نیاندیشیدهاند و یا رسیدن به آن را در افغانستان امری ناممکن میپندارند.
یاران و همراهانِ اجندای ملی، باید تمام اندیشههای والای خویش را ابتدا در شیوۀ گفتوگو و مباحثه میانِ یکدیگر متبلور سازند و اصلاحات و تغییر را از همین نقطه آغاز کنند. حلِ بیشمار معضل در افغانستان، حلِ بحران هویت و اعتماد در کشور، به میان آوردن ثباتِ پایدار و رهایی از بنبست موجود، مسلماً کارِ یک شب و یک روز نیسـت؛ این مسیر بهرغم فرصتهای اندکی که برای ما باقی مانده، راهِ طولانی و پُرپیچوخمیست که باید بهدقت و حوصله و مبتنی بر یک برنامۀ مدون، مرحله به مرحله پیش رود.
سلسلهنشستهای اجندای ملی قرار نیست چیزی را میان نخبهگانِ افغانستان تقسیم کند؛ بلکه اجندای ملی میخواهد به یاری نخبهگانِ همراه شده با این طرح، یک چتر وسیعِ اندیشهیی را شکل دهد تا همه زیر آن گرد آیند و برای مسایل عمدۀ کشور چارهاندیشی کرده و بر سرِ راهحلها به توافق برسند و حاصلِ کار را در اختیارِ دولتمردان و حکومتداران قرار دهد و به این ترتیب، یک سند معتبرِ ملی و یک نقشۀ راه برای سعادتِ همهگانی شکل بگیرد.
هرچند اجندای ملی از نقطۀ عزیمتِ خود تا به امروز، سیری امیدوارکننده و رضایتبخش داشته؛ ولی تحققِ اهداف نهایی آن، ریاضت و تدبیرِ بسیار میطلبد و رویۀ نادرست با آن، میتواند زحماتِ فراوانِ بنیانگذارِ این طرح را به هدر دهد. شایسته است که با مطالعۀ دقیقِ طرح اجندای ملی و برداشت درست از آن و نیز رعایت فرهنگ گفتمانی، خط سرنوشتِ افغانستان را تغییر دهیم و برای نسلهای بعد، یک میراثِ مبارک و ارزشمند را بهجا گذاریم.
Comments are closed.